نور واقعا چیه؟!!

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
fatemeh sh

عضویت : شنبه ۱۳۸۶/۱۱/۱۳ - ۲۱:۲۴


پست: 99



Re: نور واقعا چیه؟!!

پست توسط fatemeh sh »

سلام
منظورتون رو از اینکه میگین ""الله نور السموات و الارض" یک آیه است نه "السموات" یا "الارض" هرکدام یک آیه باشند." خوب نفهمیدم. چرا می گین یک آیه است، بیشتر توضیح بدین.اصلا خودتون از کجا فهمیدین یک آیه است!
منظورتون از قاطی کردن چیه؟ چی با چی؟ در قرآن اومده در این دنیا نشانه هایی است برای کسانی که تعقل کنند.برای صاحبان خرد.اون دنیا بعد از پیامبران ،مرتبه ی علما از همه بالاتره (چرا؟) اگه فیزیک (یا هر علم دیگه ای )ربطی به قرآن و دین و ایمان نداشته باشه چرا علما مقامشون این قدر بالاست؟ و یا اگه کسی به معاد اعتقاد نداشته باشه که هیچ! دچار پوچی و سرگردانی میشه و اگه به معاد اعتقاد داره و علوم طبیعت رو اصلا به دین بی ربط بدونه، چرا اینقدر آدم های باایمان به علم دعوت کردند و پیامبر گفتند یادگیری علم بر همه واجب است. در ضمن علمی که توش تعقل نباشه توش بحث و گفتگو نباشه هیچ فایده ای نداره باید چیزهایی که می دونیم رو به بگیم تا با نظر بهتر دیگران اصلاح و عوض شه. چرا میگین ما نظری نداریم که به درد دیگران بخوره؟ پس این چیزهایی که گفتین اگه نظر خودتونه وقتی میگین به درد نمی خوره چرا گفتینش؟ و اگه نظر خودتون نیست چرا چیزی که حتی خودتون قبول ندارید می گین!
و اگه منظورتون اینه که نظر دین اینه بگین کجای قرآن اومده تو کدوم حدیث و یا روایت و یا اگه نظر کسانی است که خیلی قبولشون دارید بگین کی اینهارو بهتون گفته؟
یه چیز دیگه سعی کنید تو بحث دلیل بیارید و گرنه کسی به حرفتون گوش نمی ده!
As long as you can stand and see don't give up.

sadra_majid

عضویت : دوشنبه ۱۳۸۶/۹/۵ - ۱۴:۲۱


پست: 19



Re: نور واقعا چیه؟!!

پست توسط sadra_majid »

با سلام


1- هر آنچه که اسم علم روی آن گذاشته شده , همه ساخته و پرداخته ذهن آدمیست و به زبان ساده تر همه خیالبافیهای ذهن انسانهاست
علم یکیست و همیشه و همه جا بوده و هست و خواهد بود و آن نور است // ما انسانها دستمان به آن نرسید شروع به خیالبافی
کردیم و هر از چند گاهی اگر عالمی نور دیده از نبی یا ولی و... پیدا شد نام افسونگر / ساحر و... روی آن گذاشته شده و از جماعت
و دنیای خیالپرورده شده کنار گذاشته شدند

2- smile040

3-اگر خیالپردازیهایمان با خیالپردازیهایی که نام علم به خود گرفته و در عرف جوامع پذیرفته شده هماهنگ بود که هیچ در غیر آن محکوم به سکوت
میشویم

4- اصالت دادن به خیالبافیهای ذهن مسیر تابش نور الهی که همان علم است را میگیرد تا محصول آن ظهور دیکتاتوری و جلو گیری از بیان خیالبافیهای
دیگران باشد چرا که عده ای فکر میکنند علم آنست که انیشتین و نیوتن و... خیالبافی کرده اند /// بهتر است سیری در زندگی این بزرگواران داشته باشید

5-اسلام آزادی پرور به معنای حقیقی آن است و نه دیکتاتور پرور که بگوید این درست است یا آن غلط // حقیقتیست که در هر عالمی و بین همه موجودات
جریان دارد // و میگوید در آفرینش فقط و فقط یک نظر وجود دارد و درست است و آن نظر آفریدگار کائنات است بقیه ساخته و پرداخته ذهن من و شماست
چه فیزیک نام بگیرد و چه شیمی

6- انیشتین و بور و نیوتن و... این به اصطلاح علم را از کجا آوردند؟ منبع گفتارشان آیا غیر از ذهنیاتشان است / چرا ذهنیات آنها اثبات پذیر شد ولی ذهنیات دیگران
خیالپردازی //

7-درکل وقتی دستمان به آسمان نرسید به توهم افتادیم و شروع به خیالپردازی کردیم حتی چه پردازشگرها که نساختیم و اسم اینها را علم گذاشتیم / آنگاه
این توهمات را مرز بندی کرده یکی را فیزیک / دیگری را شیمی و ... گذاشتیم و دل به این نامها خوش کردیم


8- حتی برای نور هم خیالپردازی کردیم و در قالب فرمول در آوردیم / سرعت و حرکت را به آن نسبت دادیم و باز هم جلو تر رفته برایش جنس و جرم تعیین کردیم
وهمینطور این پردازش با تجهیزات مدرن ادامه دارد

9- کجای قرآن گفته که ای انسان بیا از خودت نظر بده و اسم آن را علم بگذار / مگر نه اینست که فقط خداوند باید نظر دهد و بس

10- چرا این به اصطلاح علوم موجب روشنایی آدمیزاد نمیشوند // چرا خروجی این علوم آرامش آور نیستند ؟ چرا با این وجود اینهمه گرسنه و بیسواد روی کره زمین
ریخته

11- این سایت هم جاییست که ما خیالپردازیهای ذهنمان را در آن به نام نظر به اشتراک میگذاریم . چه با خیالپردازیهای بزرگان فیزیک هماهنگ باشد و یا نه





؟
مگر از زندگی چه می خواهیم که در خدایی خدا یافت نمیشود

نمایه کاربر
msohl

محل اقامت: [email protected]

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۵/۱۰ - ۱۷:۴۹


پست: 54




تماس:

نظر، علم، آیه

پست توسط msohl »

msohl نوشته شده:
انسان باید از هر چیزی در طبیعت پیرامون می بینه و بهش فکر می کنه و می شناستش نهایتا به خدا برسه طبیعت نشانه ای بر وجود خداست و با طبیعت می توان خدا را دید و این همان لقا الله است.
"الله نور السموات و الارض" یک آیه است نه "السموات" یا "الارض" هرکدام یک آیه باشند. اون جاهایی هم که انسان گاها چیزهایی می بینه و می گه این آیه ی خداست، واقعا نمی دونه چگونه باید به اون چیز اشاره کنه!

کلمات در قرآن معانی مستقلی دارند. سرعت هم یک کلمه است. کسی نمی تواند بگوید هیچ سرعتی وجود ندارد. و الا هرگز این کلمه نمی بایست اصلا وجود می داشت. فقط اینکه باید معنی این کلمه را دانست و بعد اگر قرار است به کار بیاید، به کار برد. و قرآن یک دایرة المعارف است. برای دانستن معنی هر کلمه باید به دایرة المعارف هایی که در آن زمینه وجود دارد مراجعه کرد. گلیم فیزیک هم از گلیم دیگران جداست و برای خودش دایرة المعارف داره. اینها را نباید با هم قاطی کرد.

انسان که نمی تواند از خود نظر بده. باید نظره اون علمی که الان مورد بحثه، باید نظر اون براش مطرح باشه. اگر در قرار است حیطه ی اسلام حرف بزند که نباید از خودش حرف بزند باید نظر اسلام را مطرح کند. اگر قرار است در حیطه ی فیزیک حرف بزند باید نظر فیزیک مطرح باشه. ما که از خودمون نظری نداریم که به درد دیگران بخوره! اگر هم درد دیگران برای شخصی مطرح نیست چرا اصلا نظر بده؟
منظورتون رو از اینکه میگین ""الله نور السموات و الارض" یک آیه است نه "السموات" یا "الارض" هرکدام یک آیه باشند." خوب نفهمیدم. چرا می گین یک آیه است، بیشتر توضیح بدین.اصلا خودتون از کجا فهمیدین یک آیه است!
اینکه هر سوره را به بخش های کوچکتری تقسیم کردند بی دلیل نیست. و منظور در جملات پُست من همان آیات قرآن است.
منظورتون از قاطی کردن چیه؟ چی با چی؟
هرگاه نامی از فیزیک میاد دو معنی محتمل است. یکی خود اصل فیزیک که چیزی بی نقص است و آنکه باید دانست علم فیزیک یک علم واقعیست. و دیگری فیزیک کلاسیک یا فیزیک کوانتوم یا هر دو. و در جملاتی که من پُست کردم دومی منظور بود. امروزه که در مورد فیزیک صحبت میشه منظور دوم مد نظر است. و حتی کلمات در حیطه ی هر کدام از دو فیزیک کلاسیک و کوانتوم جداگانه تعریف می شوند. ولی دانشمندان سرشناس همیشه یک نیم نگاهی به خود اصل فیزیک هم داشتند. در حالی که تمام حرف فیزیک کلاسیک و فیزیک کوانتومی اینه که چه چیزهای حساب هستند و می شود آنها را در ریاضیات مکانیک مربوط به آن فیزیک آورد. مثلا مهندسینی که روی کامپیوتر های کوانتومی کار می کنند شدیدا به این چیزها نیاز دارند، اینکه میتونند رو چی حساب باز کنند.
و در علوم اسلامی بحث می کنند روی اینکه در فلان مسئله ی مورد بحث، روی چه کلماتی می توان حساب کرد. و مسائل مورد بحث در علوم اسلامی با آنچه در فیریک کلاسیک و فیزیک کوانتومی مطرح می شود کاملا با هم متفاوت است.

مثلا در این جمله:
fatemeh sh نوشته شده:علمی که توش تعقل نباشه توش بحث و گفتگو نباشه هیچ فایده ای نداره باید چیزهایی که می دونیم رو به بگیم تا با نظر بهتر دیگران اصلاح و عوض شه
دانشمندان علوم اسلامی می پرسند: آیا تعقل و بحث و گفتگو می توانند در علم انجام شوند؟ کدام عبارات این جملات روی حسابند؟ "توش تعقل نباشه" یا "توش بحث و گفتگو نباشه" یا هردو؟ آیا فایده دار بودن علم را تاثیر انسان ها تعیین می کند؟ اینکه چیزی رو که می دونیم بگیم درسته یا باید چیز دیگری می بود، مثلا اون چیزی که درش شری نباشه. آیا اصلا اگر چیزی گفتیم باید حتما اتفاقی بیافتد، مثل اصلاح شدنش؟ آیا نظر می تواند اصلاح کننده باشد؟ آیا چیزی می تواند هم به مقداری اصلاح شود و هم به مقداری عوض شود؟ آیا نظرات را می توان مقایسه کرد، مثلا بگوییم کدام بهتر است؟
اگر این جمله یک حدیث باشه که اعتبارش اثبات شده باشد، جواب ها باید همان ها باشه که حدیث می گوید. اگر حدیث معتبر نباشه در بین قرآن و حدیث معتبر و سنة سعی می کنند جواب رو پیدا کنند.
یا همینکه از من پرسیده شد:
چرا میگین ما نظری نداریم که به درد دیگران بخوره؟
پس این چیزهایی که گفتین اگه نظر خودتونه وقتی میگین به درد نمی خوره چرا گفتینش؟ و اگه نظر خودتون نیست چرا چیزی که حتی خودتون قبول ندارید می گین! و اگه منظورتون اینه که نظر دین اینه بگین کجای قرآن اومده تو کدوم حدیث و یا روایت و یا اگه نظر کسانی است که خیلی قبولشون دارید بگین کی اینهارو بهتون گفته؟
اون کسانی که من قبول دارم از خودشون نظر نمی دهند. آیا همین قدر دلیل کافیست که چرا می گم نظرات انسان ها به درد یک دیگر نمی خوره؟

در مشورت کردن ها نظراتی رد و بدل می شه،در موقع هم فکری هم همچنین، در موقع تصمیم گیری ها نیز به ظاهر نظراتی رد و بدل می شه. ولی این نظرات آیا به "درد" کسی قراره بخوره؟
بلکه فقط به طرفین نشان می دهد که کارها تا این لحظه به کجا رسیده.
مثلا دو نفر که با هم همکار هستند ممکن است به همدیگر بگویند بیاییم نظراتمون را برای همدیگر بیان کنیم تا ببینیم به کجا رسیدیم.
یا دو نفر که با هم مشورت می کنند هم همینطور. مشاور نظر شخص را در زمینه های مختلف می پرسه تا شخص بتونه خودش به یک نتیجه ای برسه که به کجا رسیده.
ولی در تصمیم گیری ها نظر خواهی اشتباه است.
و اینجا نه ما با هم همکاریم و نه داریم از هم مشورت می گیریم. چرا که هر کدوم از این دو آدابی دارند که در اینجا رعلیت نمی شه. در هر حال قرار نیست نظر به درد کسی بخورد و اون چیزی که بدرد خورد همکاری بود، مشورت بود!

نمایه کاربر
COSMOLOGIST

نام: محمد میرزایی

محل اقامت: تهران - شیراز

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۷/۱۸ - ۱۵:۳۷


پست: 4983

سپاس: 153

جنسیت:

تماس:

Re: نور واقعا چیه؟!!

پست توسط COSMOLOGIST »

سلام و درود .

بنده در برخی موارد با شما موافقم اما شما کمی تند رفته اید و ظاهرا ترمز بریده اید !! smile038
sadra_majid نوشته شده:
5-اسلام آزادی پرور به معنای حقیقی آن است و نه دیکتاتور پرور که بگوید این درست است یا آن غلط // حقیقتیست که در هر عالمی و بین همه موجودات
جریان دارد // و میگوید در آفرینش فقط و فقط یک نظر وجود دارد و درست است و آن نظر آفریدگار کائنات است بقیه ساخته و پرداخته ذهن من و شماست
فرض را بر قبول حرف شما می گیریم .

اما یک سوال :

چه چیز یا چه کسی صحت این را اثبات خواهد کرد ؟!

اگر شما می گویید تنها نظر آفریدگار ، که می خواهد آن را ثابت کند ؟! آیا چیزی یا کسی جز انسان کنجکاو ؟!
اصلا ذات خداوندگار مگر چیزی جز ساخت و پرداخت ذهن فطرتا خداگرای انسان است ؟!


sadra_majid نوشته شده:
9- کجای قرآن گفته که ای انسان بیا از خودت نظر بده و اسم آن را علم بگذار / مگر نه اینست که فقط خداوند باید نظر دهد و بس
پس ظاهرا شما قرآن را نیز درست مطالعه نفرمودید ؟!!!

خداوند نظر دهد و ما فقط بگوییم درست است ، این که نشد ذهن خلاق و کنجکاو انسان ؟!

پس چه چیز این حس کنجکاوی و تکاپوی علمی و سوق به کمال انسان را ارضاء خواهد کرد ؟!

یکی از فاکتور های مورد نیاز در راه کمال بشری در همین دین اسلام ، علم است !! آن را چه کنیم ؟!

پس با این حساب تعریف خود را از علم برای من بیسواد ارائه نمایید ؟!!!

sadra_majid نوشته شده:
10- چرا این به اصطلاح علوم موجب روشنایی آدمیزاد نمیشوند // چرا خروجی این علوم آرامش آور نیستند ؟ چرا با این وجود اینهمه گرسنه و بیسواد روی کره زمین
ریخته
ظاهرا شما علم را با چیزهای دیگری اشتباه گرفته اید !!!

ضمن اینکه امکان ندارد کسی در مورد علم حاصل کند و به درگاه ایزد سجده شکر به جای نیاورد ! ( و این نوعی آرامش است که ظاهرا شما به دنبال آن هستید ! )


=============================================

در این که علم انسان ( یا اگر ناراحت می شوید ، دانایی ها یا دانسته ها یا آموخته ها یا تجربیات یا . . . ) ناقص است و هرگز کامل نخواهد شد شکی نیست

اما

این نباید باعث ایجاد نا امیدی و توقف تولید و توسعه دانش شود !!


اگر کسی دست روی دست گذاشته بودیم به بهانه این که این ها همه خیال پردازی است ، اکنون شما نمی توانستید پای رایانه خود بنشینید و این مطالب را تایپ نمایید !!!

پس باید قبول کنیم که این دانایی حتی اگر خیال پردازی هم باشد ، برای ما بسیار مفید و سودمند بوده .



یا حق . . . smile072

نمایه کاربر
msohl

محل اقامت: [email protected]

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۵/۱۰ - ۱۷:۴۹


پست: 54




تماس:

نظر دادن = انتظاری از روی توّهم

پست توسط msohl »

نظر داشتن با نظر دادن فرق می کند. شما می توانید نظر پیدا کنید، البته همه اش بر نمی گرده به کنجکاوی، بلکه در آنچه می بینید و نظر پیدا می کنید حکمتی هست. و انسان وقتی به آن حکمت ها دست پیدا کند ارضا می شود نه با نظر را بیان کردن.
() رضی الله انهم و رضوا عنه ذالک لمن خشی ربه ()
و این خشیت از پروردگار است که به مومن اجازه نمی دهد که نظر خام خود را بیان کند و گردن خود را پلی برای عبور دیگران قرار دهد بلکه هرگاه به آن حکمت رسید محکم بر آن حکمت خواهد ماند. انسان حکمت را برای دیگران میتواند نقل کند ولی انتشار فقط در مورد علم است. در نشریه حکمت جایی ندارد و این علم است که در نشریه میتواند قرار گیرد. و منظور این جمله از "علم" هر سخن یا جمله ای که براساس علمی نوشته شده باشد.
اصلا ذات خداوندگار مگر چیزی جز ساخت و پرداخت ذهن فطرتا خداگرای انسان است ؟!
وقتی برای چیزی ذاتی قائل شدید نمی توانید هم زمان آن را ساخت و پرداخته ی ذهن خود بدانید. ولی اگر بجای کلمه ی "خود" همان کلمه ی "انسان" بخواهد منظور جمله باشد، آنگاه یعنی وارد بحث های علوم دینی شدیم و نمی شود با پرسیدن سوال بلی/خیر به راحتی به جواب رسید و باید انسان و خدا را شناخته باشید که در اینصورت جواب خیر است.
پس ظاهرا شما قرآن را نیز درست مطالعه نفرمودید ؟!!!
این نظر شما بود که به شما گفت شاید ایشون قرآن را خوب مطالعه نکرد، بسیار خوب یک نظری پیدا کردید نسبت به ایشون ولی همه میبینیم که چگونه بیان این نظر خام به درد هیچ چیز نخورد.
در این که علم انسان ( یا اگر ناراحت می شوید ، دانایی ها یا دانسته ها یا آموخته ها یا تجربیات یا . . . ) ناقص است و هرگز کامل نخواهد شد شکی نیست اما این نباید باعث ایجاد نا امیدی و توقف تولید و توسعه دانش شود !!
اگر کسی دست روی دست گذاشته بودیم به بهانه این که این ها همه خیال پردازی است ، اکنون شما نمی توانستید پای رایانه خود بنشینید و این مطالب را تایپ نمایید !!!
پس باید قبول کنیم که این دانایی حتی اگر خیال پردازی هم باشد ، برای ما بسیار مفید و سودمند بوده.
این یک حرف حسابی است! و این را خیلی ها بهش اشاره کردند چون یک حرف حسابی است و چیزی که حسابی باشه قطعا بدرد بخور خواهد بود. حال اگر این حرف حساب بر پایه ی علم صحیحی باشه به درد زندگی ما می خوره و در غیر اینصورت حداقل بدرد محاسبات آینده ی ما در همان علم خواهد خورد.
امام باقر(ع) : شرّقا و غرّبا لن تجدا علماً صحيحاً الّا شيئاً يُخرجُ من عندنا اهل البيت
اگر تشریق و تغریب کنید (مثلا تشریف ببرید شرق و تشریف ببرید غرب) علمی صحیح پیدا نخواهید کرد (وجود نخواهد داشت) مگر آنکه از نزد ما اهل بیت اخراج شده باشد
------------------------------------------------
کلمه ی خیال بافی به هیچ وجه کلمه ی مناسبی نیست چرا که آن چه تاریخ از کارهای آقای اینیشتین و نیوتن و ... نقل می کند زندگی شرافت مندانه است. تاریخ هرگز نقل نمی کند که ایشون خیالبافی کردند از آن جهت که هیچ مدرکی نداره!
11- این سایت هم جاییست که ما خیالپردازیهای ذهنمان را در آن به نام نظر به اشتراک میگذاریم . چه با خیالپردازیهای بزرگان فیزیک هماهنگ باشد و یا نه
قوانين انجمن
مسئولیت مطالبی که در تالا نوشته میشود به عهده نویسنده است
نویسنده ای که بخواهد هر خیالپردازی ذهنش را به بهانه ای واهی بنویسد، اشتباه کرده.

نمایه کاربر
COSMOLOGIST

نام: محمد میرزایی

محل اقامت: تهران - شیراز

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۷/۱۸ - ۱۵:۳۷


پست: 4983

سپاس: 153

جنسیت:

تماس:

Re: نظر دادن = انتظاری از روی توّهم

پست توسط COSMOLOGIST »

msohl نوشته شده:
پس ظاهرا شما قرآن را نیز درست مطالعه نفرمودید ؟!!!
این نظر شما بود که به شما گفت شاید ایشون قرآن را خوب مطالعه نکرد، بسیار خوب یک نظری پیدا کردید نسبت به ایشون ولی همه میبینیم که چگونه بیان این نظر خام به درد هیچ چیز نخورد.
بله .
موافقم .
چرا که گزاره مذکور علمی نبود که بخواهد به درد کسی یا جایی بخورد !
بنده هم نظر شخصی را گفتم و هر فرد مختار در پذیرش یا رد آن می باشد .

یا حق . . . smile072

sadra_majid

عضویت : دوشنبه ۱۳۸۶/۹/۵ - ۱۴:۲۱


پست: 19



Re: نور واقعا چیه؟!!

پست توسط sadra_majid »

با سلام

بزرگواران ;

1-شماره یک از گفته هایم را به معرفی علم پرداخته ام ( یک پردازش ذهنی) در آنجا اشاره کرده ام که مظورم از علم و خیالبافی چیست بعد به سراغ ....

2-و باز : علم نور است و با ساخته های ذهنی متفاوت است

3- کنجکاوی بشر که خوب هم هست /// که موجب شده من الان بوسیله رایانه این مطالب را با شما در میان بگذارم همه موثر از زحمات تخیلی اوست
و در جای خود ارج دارد و این علم نیست بلکه تکنولوژی نامیده میشود smile038 عامیانه بگویم آنقدر شل کن سفت کن کرده تا به اینجا رسیده پس:

4-اگر اشتباه نکنم منظور شما از علم همان تکنولوژیست که محصول تخیل بشر و شل کن - سفت کنهای اوست در حالی که منظور این حقیر این نبود لذا :

5- وقتی گفتم _ کجای قرآن گفته که ای انسان بیا از خودت نظر بده و اسم آن را علم بگذار _ منظورم تغییر نام علم بود و نه غیر آن /// تاکید میکنم
علم علم است و آن نور است و نور هم نور است نه نوری که تخیل شده ( جرم دارد / خاصیت ذره ای و موجی دارد/ سرعت و حرکت دارد و ...) ماها نیست ///

6- بسیار متاسفم اگر سوء تعبیری از گفته ام بشود و یا چیزی بنویسم و نظری بدهم که در چارچوب حریم مشخص شده این انجمن وزین نبوده باشد




smile040
مگر از زندگی چه می خواهیم که در خدایی خدا یافت نمیشود

نمایه کاربر
COSMOLOGIST

نام: محمد میرزایی

محل اقامت: تهران - شیراز

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۷/۱۸ - ۱۵:۳۷


پست: 4983

سپاس: 153

جنسیت:

تماس:

Re: نور واقعا چیه؟!!

پست توسط COSMOLOGIST »

سلام و درود فراوان .
sadra_majid نوشته شده:
علم نور است و با ساخته های ذهنی متفاوت است
آیا اثباتی بر این مدعا دارید ؟!
sadra_majid نوشته شده:
4-اگر اشتباه نکنم منظور شما از علم همان تکنولوژیست که محصول تخیل بشر و شل کن - سفت کنهای اوست در حالی که منظور این حقیر این نبود لذا :
البته همه می دانیم که علم و تکنولوژی طبق تعریف های ارایه شده با هم متفاوتند .

تکنولوژی وابسته به علم است و همواره عقب تر از علم !

تکنولوژی در واقع استفاده از علم در راستای بهتر زیستن بشر است . ( این تعبیر من است )

اما

با تعبیری خاص ، با گفته های شما موافقم ، آن هم این که :

علم واقعی و علم کامل همانی است که ما هرگز به آن نخواهیم رسید .

ذات الهی از آن آگاه است و بس !

اما

بشر همیشه از ابتدای تاریخ تا هر زمان که باشد ، همواره به دنبال کشف حقایق و علم طلبی در حد توان خود بوده است ، درست است که به کمال علم نخواهد رسید اما این تلاش وی قابل ستودن است و پاداش آن هم همان است که شما مایلید آن را تکنولوژِ بنامید و من مایلم آن را علم بشری بنامم !

پس تفاوت ها در عقیده نیست ، بلکه در تعاریف و بازی با کلمات است . smile038


سپاس فراوان



یا حق . . . smile072

نمایه کاربر
msohl

محل اقامت: [email protected]

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۵/۱۰ - ۱۷:۴۹


پست: 54




تماس:

تاریخ, علم، ...

پست توسط msohl »

خیر. هر وقت چیزی شنیدید آن را بازی با کلمات ننامید و آن را به تفاوت در عقیده نسبت ندهید که شما هیچ مدرکی دال بر آنها پیدا نخواهید کرد. و اگر می دانستید، نسبت دادن این ها به یک شخص تهمت است.

اشتباه اول:
شما نمی توانید یک کلمه که "تاریخ" از آن یک معنی کامل ارائه داده را بی هیچ مقدمه ی کاملی استفاده کنید و بگویید منظور من از فلان کلمه فلان است. مگر اینکه شما با هم همکار باشید و تصمیم دارید تا اتمام کاری با هم باشید و در اینصورت است که می توانید نظریات خود را برای هم دیگر بیان کنید، که اشکالی نخواهد داشت. مثل بوهر و هایزنبرگ و پاولی که بعد از مدت ها همکاری توانستند به یک چیز درست حسابی از نظر فیزیکی برسند. این خیالپردازی نیست! این تکنولژی نیست! فیزیک علم هست! علم به معنی واقعی! ولی فقط علم صحیح به آن اتلاق نمی شود!
بله فیزیک کلاسیک و کوانتوم کلمات را آن طور که خواستند معنی کردند ولی با پیوستن آنها (فیزیک کلاسیک و فیزیک کوانتوم) به تاریخ، آیندگان می توانند خیلی ساده محدوده ی بین کلمات فیزیکی (کلاسیک و کوانتوم) و علوم دیگر را بشناسند. ولی حرف های شما در اینجا به تاریخ نمی پیوندد! اونها آمدند حرف خودشون را ثبت کردند، اما شما چی!؟ و این نباید عادی شود که هر کسی که داره رد می شه، می بینه چند نفر دارن بحث می کنن، بیاد یه چیز بگه بعد هم بگه "منظورم فلان هست" و بحث را به ناکجا آباد ببره.
قانون انجمن: از به انحراف کشیدن تاپیک ها و مطرح کردن مطالبی که موجب به انحراف رفتن تاپیک میشود شدیدا خود داری کنید.

اشتباه دوم:
اگر می خواهید با هم همکاری کنید روی یک نظر جدید (در هر زمینه ی نظری: فیزیکی، فلسفی، ...) شما باید از اول با هم قرار گذاشته باشید نه اینکه تصور کنید می توانید با غرور پیش برید و باز امید این داشته باشید که به مقداری از علوم پروردگارتان دست پیدا کنید، آن مقداری که به دردتان بخورد. نمی دونم چرا جوان های امروزی فکر می کنن از روی هوا می شود علم شکار کرد!
همکاری هایی را شروع کنید و امید این داشته باشید که خدا به کار شما برکت دهد و شما را کمک کند که حساب و کتاب بیاموزید و برای همین خدا خورشید و ماه را در منزلهای معین جاعل کرد.

و اگر کسی اعتقاد دارد حساب و کتاب نمی توان کرد، در عجبم که چطور بخود اجازه می دهد قلم دست گیرد و چیزی بنویسد؟
این کار را جز افرادی که سعی دارند عقاید خود را بر دیگران تحمیل کنند کسی دنبال نمی کند. شما از اونها نباشید.

نمایه کاربر
COSMOLOGIST

نام: محمد میرزایی

محل اقامت: تهران - شیراز

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۷/۱۸ - ۱۵:۳۷


پست: 4983

سپاس: 153

جنسیت:

تماس:

Re: تاریخ, علم، ...

پست توسط COSMOLOGIST »

msohl نوشته شده:خیر. هر وقت چیزی شنیدید آن را بازی با کلمات ننامید و آن را به تفاوت در عقیده نسبت ندهید که شما هیچ مدرکی دال بر آنها پیدا نخواهید کرد. و اگر می دانستید، نسبت دادن این ها به یک شخص تهمت است.

اشتباه اول:
شما نمی توانید یک کلمه که "تاریخ" از آن یک معنی کامل ارائه داده را بی هیچ مقدمه ی کاملی استفاده کنید و بگویید منظور من از فلان کلمه فلان است. مگر اینکه شما با هم همکار باشید و تصمیم دارید تا اتمام کاری با هم باشید و در اینصورت است که می توانید نظریات خود را برای هم دیگر بیان کنید، که اشکالی نخواهد داشت. مثل بوهر و هایزنبرگ و پاولی که بعد از مدت ها همکاری توانستند به یک چیز درست حسابی از نظر فیزیکی برسند. این خیالپردازی نیست! این تکنولژی نیست! فیزیک علم هست! علم به معنی واقعی! ولی فقط علم صحیح به آن اتلاق نمی شود!
بله فیزیک کلاسیک و کوانتوم کلمات را آن طور که خواستند معنی کردند ولی با پیوستن آنها (فیزیک کلاسیک و فیزیک کوانتوم) به تاریخ، آیندگان می توانند خیلی ساده محدوده ی بین کلمات فیزیکی (کلاسیک و کوانتوم) و علوم دیگر را بشناسند. ولی حرف های شما در اینجا به تاریخ نمی پیوندد! اونها آمدند حرف خودشون را ثبت کردند، اما شما چی!؟ و این نباید عادی شود که هر کسی که داره رد می شه، می بینه چند نفر دارن بحث می کنن، بیاد یه چیز بگه بعد هم بگه "منظورم فلان هست" و بحث را به ناکجا آباد ببره.
قانون انجمن: از به انحراف کشیدن تاپیک ها و مطرح کردن مطالبی که موجب به انحراف رفتن تاپیک میشود شدیدا خود داری کنید.
درود فراوان .

در تعریفی ساده و ابتدایی از علم ، می توان آن را هر چیزی دانست که بر اطلاعات ما پیرامون موضوعی بیفزاید .

این یک تعریف است .

همان طور که شما نیز بهتر از بنده می دانید ، در هر علمی شما یک سری تعاریف اولیه دارید ، که با فرض صحت آن ها می توانید به نتایج بعدی برسید .
سرآمد آن ها هم ریاضیات است که در آن حتما باید فرض اولیه ای باشد ، اما با فرض صحت فرض های اولییه می توان به نتایجی که بر پایه ی روابط منطقی می باشند رسید .
اما در پایان کسی نمی تواند بر شما خرده بگیرد چرا که روش شما و سلوک شما کاملا منطقی بوده اما همان فرد می تواند بر فرض های اولیه شما خرده بگیرد و آن ها را نادرست فرض کند .
در این صورت شما باز هم سریع قبول نخواهید کرد و از وی طلب ذلایل منطقی و قانع کننده خواهید کرد .
اگر شما را قانع کند یا نکند چیزی از روش شما کاسته نخواهد شد چرا که شما با فرضیاتی که به نظر شما و جمعی دیگر صحیح در نظر گرفته شده اند ( توجه کنید که به صورت قرار دادی این کار را انجام می دهیم و این در تمامی علوم رایج است ) به نتایجی صحیح بر مبنای روش منطقی رسیده اید .

نتیجه سخن اینکه :

در تاریکی علم ما به موضوعی ، من دوست دارم آن را انرژی تاریک بنامم و شما دوست دارید آن را انرژی خلا بنامید و دیگری دوست دارد آن را ضد جاذبه بنامد فردی دیگر آن را ثابت کیهان شناختی و . . . .
هر کدام برداشتی هستند از واقعیتی که نمی دانیم چیست !
نمی توانیم انگ اشتباه بودن به هیچ یک بزنیم چرا که اطلاعات کافی نداریم .

اما اگر روزی ماهیت اصلی ( البته ماهیت اصلی از دید بشر که بسیار هم متزلزل است ! ) آن مشخص شد همه خواهند پذیرفت که نامی واحد بر آن نهند .
این خیالپردازی نیست! این تکنولژی نیست! فیزیک علم هست! علم به معنی واقعی! ولی فقط علم صحیح به آن اتلاق نمی شود!
بنده تعریف خودم را از علم ارایه کردم ( که دور از تعریف قابل قبول هم نبوده ! )

تعریف خود را از تلنولوژی هم ارایه کردم ( که آن هم نظر شخصی نبوده و تعریفی مقبول است !)

پس تا حدودی بر تفاوت این دو واقفم .

اما دوست خوبمان در آن پست خود به گونه ای صحبت کردند که من به این نتیجه رسیدم که ایشان کلمه تکنولوژی را به جای علم به کار برده اند و به همین دلیل اشاره کردم که :

تفاوت ها در عقیده نیست ، بلکه در تعاریف و بازی با کلمات است .

==================================================
فیزیک علم هست! علم به معنی واقعی!ولی فقط علم صحیح به آن اتلاق نمی شود
ممنون می شوم اگر بفرمایید علم به معنای واقعی و علم صحیح چیست و چرا به آن علم صحیح اتلاق نمی شود ؟!!!!


و این نباید عادی شود که هر کسی که داره رد می شه، می بینه چند نفر دارن بحث می کنن، بیاد یه چیز بگه بعد هم بگه "منظورم فلان هست" و بحث را به ناکجا آباد ببره.
قانون انجمن: از به انحراف کشیدن تاپیک ها و مطرح کردن مطالبی که موجب به انحراف رفتن تاپیک میشود شدیدا خود داری کنید.
بحث به جایی نمیرفته که بنده بخواهم آن را به ناکجا آباد ببرم !!!

ضمنا فکر نمی کنم بنده کمتر از شما از قوانین تالار آگاهی داشته باشم اما به هر حال ممنون از یاد آوری شما !!!


البته شما هم بهتر است به جای بازی کردن حکم قاضی در بحث ها ، با پست های علمی تر موضوع را دنبال نمایید .


نمی دونم چرا جوان های امروزی فکر می کنن از روی هوا می شود علم شکار کرد!
خوب شما بزرگتر ها (! ) که علم کافی در این زمینه دارید (!) می توانید آن ها را در رسیدن به روش های صحیح تولید علم یاری نمایید !!! smile038

امید این داشته باشید که خدا به کار شما برکت دهد و شما را کمک کند که حساب و کتاب بیاموزید
انشا الله . . .


بله فیزیک کلاسیک و کوانتوم کلمات را آن طور که خواستند معنی کردند
خیر دوست من .

آن ها هم با بهره جستن از تاریخ نظر دادند چرا که اگر کلمات و مفاهیم را آن طور که می خواستند تعبیر می کردند کسی برای آن ها و صحبت هایشان تره هم خورد نمی کرد !!!

هر نظریه جدید علمی اگر مایه ای ( زیربنایی ) از علم کنونی و پیشینه قبلی خود نداشته باشد ، از نظر دانشمندان طرد خواهد شد .

و این در مورد فیزیک کلاسیک و کوانتوم هم صادق است .



با تشکر فراوان .

یا حق . . . smile072

نمایه کاربر
msohl

محل اقامت: [email protected]

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۵/۱۰ - ۱۷:۴۹


پست: 54




تماس:

Re: نور واقعا چیه؟!!

پست توسط msohl »

Cosmologist نوشته شده:
بله فیزیک کلاسیک و کوانتوم کلمات را آن طور که خواستند معنی کردند
خیر دوست من .
آن ها هم با بهره جستن از تاریخ نظر دادند چرا که اگر کلمات و مفاهیم را آن طور که می خواستند تعبیر می کردند کسی برای آن ها و صحبت هایشان تره هم خورد نمی کرد !!!
هر نظریه جدید علمی اگر مایه ای ( زیربنایی ) از علم کنونی و پیشینه قبلی خود نداشته باشد ، از نظر دانشمندان طرد خواهد شد .
و این در مورد فیزیک کلاسیک و کوانتوم هم صادق است .
تا زمانی هم که هنوز به تاریخ نپیوسته بود کسی برایشان تره خورد نکرد!
مطمئن باشید رابطه ی یک نظریه جدید و نظریه کهنه تر به این صورت نیست که کهنه تر زیربنای جدیدتر بوده باشه بلکه جدیده قرار زیربنای کهنه انتخاب باشه و لازمش اینه که کهنه را نیز تصدیق کنه و بگه چرا تا حالا کارش درست بوده و ازش تشکر کنه که تا حالا کار ما رو راه انداخته و بهش خسته نباشید بگه. بعضی بی ادب ها بهش می گن حالا می تونی بری برای خودت بقالی بزنی ولی این البته زشته!

و اینکه جوان امروزی یعنی چی، تلوزیون تایین می کنه نه تاریخ. یک ترکیب کلمه ی مسخره! که تاریخ البته به ترکیبات مسخره اجازه ی پیوستن به تاریخ را نمی ده.
_____________________________
هرگز بر شما منتی نیست اگر از دیگری توضیحی بشنوید. بلکه شما باید ممنون اویی باشید که به شما چیزی یاد داد.
پس تا اطلاع ثانوی ... صبر کنید، اگر براستی طالب علمید.

نمایه کاربر
COSMOLOGIST

نام: محمد میرزایی

محل اقامت: تهران - شیراز

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۷/۱۸ - ۱۵:۳۷


پست: 4983

سپاس: 153

جنسیت:

تماس:

Re: نور واقعا چیه؟!!

پست توسط COSMOLOGIST »

msohl نوشته شده:
تا زمانی هم که هنوز به تاریخ نپیوسته بود کسی برایشان تره خورد نکرد!

خیر -
در صورتی که تمامی نظریه ها مد نظر باشد موافقم .

تا حدودی صحت نظریه ها به خود فرد و محبوبیت و معروفیت وی در جامعه نیز بستگی داشته .

نمونه بارز آن نیوتون بوده که از جایگاه اجتماعی بسیار مناسبی برخوردار بوده و نظرات وی خیلی زود پذیرفته شدند و نمونه منفی آن هم نظرات پوانکاره در زمینه شالوده نسبیت عام بود !

به هر روی با این مخالفم که نظریه علمی با پیوستن به تاریخ معروف خواهد شد !!

البته صحبت شما را می توان این گونه تعبیر کرد ( نظر شخصی من ) که باید بر روی یک نظریه آزمایش ها صورت گیرد تا بیش از پیش بر درستی آن صحه گذاشته شود و با مرور زمان بر مقبولیت آن اضافه شود ؛ که در این صورت با شما موافقم .

msohl نوشته شده: مطمئن باشید رابطه ی یک نظریه جدید و نظریه کهنه تر به این صورت نیست که کهنه تر زیربنای جدیدتر بوده باشه
خیر .

دقیقا همین گونه است .

امکان ندارد شما بتوانید بدون توجه به دانسته ها و نظریات قبلی نظریه ای را بنا کنید ( به جز موارد اندک در طول تاریخ ! )

msohl نوشته شده: شما باید ممنون اویی باشید که به شما چیزی یاد داد.
کاااااااااااااااااملا موافقم و دست او را خواهم بوسید ! smile038


یا حق . . . smile072

نمایه کاربر
msohl

محل اقامت: [email protected]

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۵/۱۰ - ۱۷:۴۹


پست: 54




تماس:

Re: نور واقعا چیه؟!!

پست توسط msohl »

Cosmologist نوشته شده: تا حدودی صحت نظریه ها به خود فرد و محبوبیت و معروفیت وی در جامعه نیز بستگی داشته .
نمونه بارز آن نیوتون بوده که از جایگاه اجتماعی بسیار مناسبی برخوردار بوده و نظرات وی خیلی زود پذیرفته شدند و نمونه منفی آن هم نظرات پوانکاره در زمینه شالوده نسبیت عام بود !
به هر روی با این مخالفم که نظریه علمی با پیوستن به تاریخ معروف خواهد شد !!
شما در اینجا از کلمه ی "صحت" استفاده کردید. هرگز صحت به افراد نبود. صحت اسلام به شخصیت های مسلمان نیست به احکام اسلام است. این اسلام (دین آسمانی) است که فقط در فکر صحت است. هیچ کس دیگر به فکر صحت نیست. در فیزیک هم دانشمندان به دنبال صحت نیستند. آن ها بدنبال "حساب"ند. بت پرستان نیز هرگز ادعا نکردند کارشان صحیح است بلکه مدعی بودند کار درست حسابی دارند انجام می دهند و قرآن جواب این ادعای اونها را می دهد. قرآن دقیقا می داند، چه کسی چه ادعایی می کند. و برخی فقط برای اینکه شاید بتوانند نشان دهند اسلام صحیح نیست بعضی وقت ها روی چیزی اصرار می کنند که فلان صحیح است.

محبوبیت انسان ها در گرو اعمال آنهاست، اعمالی که به عرف نزدیک تر باشند. و اما هیچ انسانی به تنهایی معروف نیست. ولی در جوامع مدرن، سر دمداران به مردم بلوف می زنند که هر کدام از شما مردم مشهور تر شد، همو معروف شما باشد و شما همدیگر را امر کنید به او، که مثل او باشید.
بی دلیل کسی محبوب جامعه نمی شود. و پروردگار شما، شما را به قدر محبوبیتتان آزمایش می کند.
پیوستن به تاریخ به این معنی نیست که از لحظه ی مطرح شدن آن مدت زمانی هر چند کوتاه باید بگذرد. بلکه منظور این هست که تاریخ حرف او را تصدیق کند. و این نیاز به گذر زمان ندارد. چه بسا افراد نظریه هایی دادند که کمی بی حساب و کتاب بود. پس باعث شد دیگران در برابر او موضع گیری کنند ولی در گذر زمان متوجه اشتباه خود می شوند و آن را اصلاح می کنند. از این منظر دیگران کار خوبی می کنند در برابر حرف او مقاومت کنند و انسان نباید خود را سرزنش کند که چرا منظور حرف کسی که بی حساب حرف زد را نفهمید.
Cosmologist نوشته شده: البته صحبت شما را می توان این گونه تعبیر کرد ( نظر شخصی من ) که باید بر روی یک نظریه آزمایش ها صورت گیرد تا بیش از پیش بر درستی آن صحه گذاشته شود و با مرور زمان بر مقبولیت آن اضافه شود ؛ که در این صورت با شما موافقم .
مقبولیت اضافه یا کم شدنی نیست. همواره گفتند "یا قبول می کنی یا قبول نمی کنی". و اما افرادی را که فقط گذر زمان فقط اونها را مجبور کند تا چیزی را قبول کنند از منفعلین هستند و در تاریخ این گروه انسان ها هرگز مطرح نبودند. البته نصف بیشتر تارخ را همین ها تشکیل می دهند ولی همواره انسان های بی خاصیتی بودند.
Cosmologist نوشته شده:
msohl نوشته شده: مطمئن باشید رابطه ی یک نظریه جدید و نظریه کهنه تر به این صورت نیست که کهنه تر زیربنای جدیدتر بوده باشه
خیر .
دقیقا همین گونه است .
امکان ندارد شما بتوانید بدون توجه به دانسته ها و نظریات قبلی نظریه ای را بنا کنید ( به جز موارد اندک در طول تاریخ ! )
قصد مچ گیری ندارم ولی نمی شود که هم امکان نداشته باشد و هم استثنایی وجود داشته باشد.
اونهایی که نظریه های جدیدتری دادند حرفشان این بود که ما می توانیم واقعیت های فیزیکی در ذهنمان تصور کنیم اضافه تر از آنچه تا امروز از طریق نظریه های کهنه تر به آن می شد رسید. و برای اینکه بتوانند به اون نظریه ی جدید برسند از خودشون می پرسند مشکل این نظریه کهنه تر چی بود که از پس کار بر نمی آمد و اصلا از پس چه چیزی بر نمی آید. و خواستند اون نظریه جدیدتری که امکانش را گفتند وجود دارد را توضیح دهند. در حالی که هیچ ارتباطی بین آن دو نیست. والا می شد از طریق ریاضیات، از کهنه تر به جدید تر رسید و برعکس. و دیگر نظریه ی جدید تر محسوب نمی شد.
در علوم غیر صحیح هیچ چیز نه به طور مطلق کهنه می شود و نه هرگز چیزی می تواند به طور مطلق جدید نام بگیرد. دلایل آن اینست که، تا بتوان نظریه جدیدی را عنوان کرد مدت زمانی از جدید بودن خود نظر خواهد گذشت. (اصل عدم قطعیت)

اسلام دینی قدیم است به این معنی که تاریخ او را همواره تصدیق می کند. و سخنانش "همواره" جدید به نظر می رسد.

نمایه کاربر
COSMOLOGIST

نام: محمد میرزایی

محل اقامت: تهران - شیراز

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۷/۱۸ - ۱۵:۳۷


پست: 4983

سپاس: 153

جنسیت:

تماس:

Re: نور واقعا چیه؟!!

پست توسط COSMOLOGIST »

msohl نوشته شده: هرگز صحت به افراد نبود. صحت اسلام به شخصیت های مسلمان نیست به احکام اسلام است. این اسلام (دین آسمانی) است که فقط در فکر صحت است. هیچ کس دیگر به فکر صحت نیست. در فیزیک هم دانشمندان به دنبال صحت نیستند. آن ها بدنبال "حساب"ند. بت پرستان نیز هرگز ادعا نکردند کارشان صحیح است بلکه مدعی بودند کار درست حسابی دارند انجام می دهند و قرآن جواب این ادعای اونها را می دهد. قرآن دقیقا می داند، چه کسی چه ادعایی می کند. و برخی فقط برای اینکه شاید بتوانند نشان دهند اسلام صحیح نیست بعضی وقت ها روی چیزی اصرار می کنند که فلان صحیح است.
چرا دوست من .

بوده .

بگزارید صحبتم را اینگونه بازگو کنم :
فرد ارایه دهنده در مقبولیت نظریه تاثیر گزار است !! ( اگر نمونه بخواهید هم نمونه ای که ذکر کردم صادق است هم نمونه های فراوان دیگر موجود است )


دوست عزیز قصد جسارت به هیچ کس و هیچ دینی را ندارم اما شما از دید خود اسلام را این گونه دیده اید - چه بسا دیگری آن را به گونه ای دیگر ببیند .

یک بت پرست ، اسلام را به همان دیدی خواهد دید که یک مسلمان وی را !!


msohl نوشته شده: مقبولیت اضافه یا کم شدنی نیست. همواره گفتند "یا قبول می کنی یا قبول نمی کنی".
خیر .

این گفته در مورد نظریات علمی صحیح نمی باشد و صادق نیست .
msohl نوشته شده: اما افرادی را که فقط گذر زمان فقط اونها را مجبور کند تا چیزی را قبول کنند از منفعلین هستند و در تاریخ این گروه انسان ها هرگز مطرح نبودند. البته نصف بیشتر تارخ را همین ها تشکیل می دهند ولی همواره انسان های بی خاصیتی بودند.
خیر - قبول ندارم .

اصلا بی خاصیت نبوده اند .

همان ها از خیلی افراد دیگر کار آمد تر بوده اند .

مثال بارز این گونه افراد انیشتین است !!!

بله انیشتین که از دید شما انسانی بی خاصیت می نماید !!

انیشتین تا آخر عمر هم نتوانست با بعضی اصول مکانیک کوانتومی کنار آید .

همواره با آزمایش های زیبا سعی بر نشان دادن تزلزل کوانتوم می نمود اما بور هم با پاسخ های دندان شکن پاسخ می داد !

اما تصور کنید آدم اگر دشمنی هم دارد چه خوب است که فردی چون انیشتین باشد که با دشمنی هایس خود روز به روز باعث پیشرفت آن شد چرا که نواقص را تذکر می داد و دانشمندان در رفع آن بر می شدند .

گر چه خود بنده هنوز هم در بعضی موارد با انیشتین موافقم !

به هر روی نمی توان 100 % هیچ نظریه ای را قبول یا رد کرد و قبول 100 % هر چیزی ( جز ذات خداوند ( البته با درک شهودی ! ) و . . . ) کاری اشتباه است چرا که نشان از نادانی انسان به آن موضوع خواهد داشت !!

msohl نوشته شده:
قصد مچ گیری ندارم ولی نمی شود که هم امکان نداشته باشد و هم استثنایی وجود داشته باشد.
کاملا حق با شماست .

بابت این اشتباهم از شما عذر خواهی می کنم . smile038
( گر چه در شیمی ، قوانین هم دارای استثناهای فراوان می شوند اما به هر روی شما بنده حقیر را به بزرگواری و دانش خود عفو نمایید )
msohl نوشته شده: در علوم غیر صحیح هیچ چیز نه به طور مطلق کهنه می شود و نه هرگز چیزی می تواند به طور مطلق جدید نام بگیرد. دلایل آن اینست که، تا بتوان نظریه جدیدی را عنوان کرد مدت زمانی از جدید بودن خود نظر خواهد گذشت. (اصل عدم قطعیت)

اگر ممکن است ربط اصل عدم قطعیت را با گفته مذکور برای من بی سواد ذکر نمایید . smile038



با تشکر فراوان .



یا حق . . . smile072

نمایه کاربر
msohl

محل اقامت: [email protected]

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۵/۵/۱۰ - ۱۷:۴۹


پست: 54




تماس:

Re: نور واقعا چیه؟!!

پست توسط msohl »

Cosmologist نوشته شده: تا حدودی صحت نظریه ها به خود فرد و محبوبیت و معروفیت وی در جامعه نیز بستگی داشته .
نمونه بارز آن نیوتون بوده که از جایگاه اجتماعی بسیار مناسبی برخوردار بوده و نظرات وی خیلی زود پذیرفته شدند و نمونه منفی آن هم نظرات پوانکاره در زمینه شالوده نسبیت عام بود !
به هر روی با این مخالفم که نظریه علمی با پیوستن به تاریخ معروف خواهد شد !!
البته صحبت شما را می توان این گونه تعبیر کرد ( نظر شخصی من ) که باید بر روی یک نظریه آزمایش ها صورت گیرد تا بیش از پیش بر درستی آن صحه گذاشته شود و با مرور زمان بر مقبولیت آن اضافه شود ؛ که در این صورت با شما موافقم .
نمونه ی شما به پذیرفته شدن (مقبولیت) اشاره می کند و آن جمله ی بالاتر از محبوبیت و معروفیت صحبت می کند. این دو از هم جدا هستند. برای قبول یک نظریه باید آن را آزمایش کرد. اگر از آزمایش سر بلند بیرون اومد، قبوله وگرنه نه. ولی آیا این منصفانه است که ما بیاییم تا یکی از نظریه صحبت کرد آن را آزمایش کنیم و بعد بگوییم قبول داریم یا نه، نه منصفانه نیست. خوب هست که ما به نظریه پرداز فرصت بدیم بیشتر روی نظریه اش کار کنه. پس این بر می گرده به انصاف مردم که با نظریه پرداز چطور برخورد کنند. و اگر طرف سرشناس باشد (ناریخ نقل می کنه که) به او معمولا فرصت بیشتری می دهند. و اگر گمنام باشد به ندرت به او فرصت می دهند.
دوست عزیز قصد جسارت به هیچ کس و هیچ دینی را ندارم اما شما از دید خود اسلام را این گونه دیده اید - چه بسا دیگری آن را به گونه ای دیگر ببیند .
یک بت پرست ، اسلام را به همان دیدی خواهد دید که یک مسلمان وی را !!
من کاری ندارم انسانهای متفرقه در مورد اسلام چگونه دیدی دارند. من ادعا می کنم نظر اسلام فلان است و قطعا هر کسی هر ادعایی بکند نسبت به آن مسئول است. کسی می تواند اثبات کند که حرف من روی حساب نبوده و اسلام همچین نظری ندارد. که در آن صورت من را باید مجازات کنند.
Cosmologist نوشته شده:
msohl نوشته شده: مقبولیت اضافه یا کم شدنی نیست. همواره گفتند "یا قبول می کنی یا قبول نمی کنی".
خیر .
این گفته در مورد نظریات علمی صحیح نمی باشد و صادق نیست .
در کارهای علمی این شاید صحیح نباشد ولی کاربرد دارد و حساب است.
Cosmologist نوشته شده:
msohl نوشته شده: اما افرادی را که فقط گذر زمان فقط اونها را مجبور کند تا چیزی را قبول کنند از منفعلین هستند و در تاریخ این گروه انسان ها هرگز مطرح نبودند. البته نصف بیشتر تارخ را همین ها تشکیل می دهند ولی همواره انسان های بی خاصیتی بودند.
خیر - قبول ندارم .
اصلا بی خاصیت نبوده اند .
همان ها از خیلی افراد دیگر کار آمد تر بوده اند .
مثال بارز این گونه افراد انیشتین است !!!
بله انیشتین که از دید شما انسانی بی خاصیت می نماید !!
انیشتین تا آخر عمر هم نتوانست با بعضی اصول مکانیک کوانتومی کنار آید .
همواره با آزمایش های زیبا سعی بر نشان دادن تزلزل کوانتوم می نمود اما بور هم با پاسخ های دندان شکن پاسخ می داد !
اما تصور کنید آدم اگر دشمنی هم دارد چه خوب است که فردی چون انیشتین باشد که با دشمنی هایس خود روز به روز باعث پیشرفت آن شد چرا که نواقص را تذکر می داد و دانشمندان در رفع آن بر می شدند .
گر چه خود بنده هنوز هم در بعضی موارد با انیشتین موافقم !
به هر روی نمی توان 100 % هیچ نظریه ای را قبول یا رد کرد و قبول 100 % هر چیزی ( جز ذات خداوند ( البته با درک شهودی ! ) و . . . ) کاری اشتباه است چرا که نشان از نادانی انسان به آن موضوع خواهد داشت !!
مثال شما را قبول ندارم. اینیشتین شامل بحث های پیش اومده نمی شه. اینیشتین یک چیزهایی را همان اول قبول کرد و یک چیزهایی را هرگز قبول نکرد و آدم منفعلی نبود. شاید نتوانست منظورش را هرگز بیان کند. در هر حال هنوز هم روی این بحث است که اینیشتین چه چیز را قبول نکرده بود. اینیشتین از دید من انسان بی خاصیتی نمی نماید. همچنین اینیشتین دشمن کوانتوم نبوده بلکه منتقد بوده.
مگر غیر از اینه که اگر کاری از روی حساب باشه قابل قبوله؟
همچنین اگر یک علم را صحیح ندانیم، یعنی محاسبات مربوط به یک علم را صحیح ندانیم، آن را نیز قبول نمی کنیم.
Cosmologist نوشته شده:
msohl نوشته شده: در علوم غیر صحیح هیچ چیز نه به طور مطلق کهنه می شود و نه هرگز چیزی می تواند به طور مطلق جدید نام بگیرد. دلایل آن اینست که، تا بتوان نظریه جدیدی را عنوان کرد مدت زمانی از جدید بودن خود نظر خواهد گذشت. (اصل عدم قطعیت)
اگر ممکن است ربط اصل عدم قطعیت را با گفته مذکور برای من بی سواد ذکر نمایید.
به یک بیسواد که نمی شود اصول فیزیکی را متذکر شد. ولی می شه قرآن را تذکر داد. به این دلیل که نمی فهمد چگونه اصول فیزیکی صحت پیدا می کنند. چون صحت هم پیدا نمی کنند.
در هر حال شما را که من به همین مقدار می شناسم می دانم بی سواد نیستید و می دانم اصل عدم قطعیت را مطالعه دارید.
اصل عدم قطعیت می گوید، هر دو کمیتی که با (یا به) هم تبدیل نشوند را نمی توان همزمان اندازه گیری کرد.
اگر مقبولیت واقعیتی که یک نظریه دنبال می کند را (مثل مکان یک ذره) نسبت به واقعیت واقعی که وجود دارد، یک کمیت در نظر بگیریم آنگاه کمیت دیگری نیز می توان تعریف کرد مثلا میزان کارایی نظریه (مثل تکانه یک ذره).
اگر بگوییم نظریه کاملا (واقعا) قابل قبول است (یعنی نسبت به واقعیت واقعی) آنگاه باید قبول کنیم که هیچ نمی توانیم مطمئن باشیم که این نظریه به چه کاری می آید. و اگر بگوییم الان ما کاملا می دانیم که کاربرد فلان نظریه به چه صورت خواهد بود آنگاه باید قبول کنیم که هرگز نمی توانیم آن را قبول کنیم.
smile009
پس با یک نظریه باید چکار کرد؟
آن را موج در نظر می گیریم!!! smile022

ارسال پست