شهرها و تمدن های گمشده!

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط aht_Astronomy »

سلام دوستان عزیز

من این تاپیکو وا کردم تا درباره تمدنهای قدیمی بیشتر بدونیم.
هرکسی اطلاعاتی داره بیاد و اینجا بذاره و از پیت های اضافی و نامربوط هم خواهشا نذارین smile079

اگه این تاپیک رو جای بدی گذاشت مدیران این رو به تالار مناسبی انتقال بدن ولی نابودش نکنن smile038 smile072

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط aht_Astronomy »

شهر آتلانتیس
آتلانتیس (به یونانی: Ἀτλαντὶς νῆσος)، در اسطوره‌های یونان، جزیره‌ای افسانه‌ای در آن سوی ستون‌های هرکول در اقیانوس اطلس است.

نخستین فرد ساکن این جزیره، اونور، با لئوکیپه ازدواج کرد و صاحب یک دختر به نام کلیتو شدند. خدای حامی جزیره، پوسیدون عاشق کلیتو شد و کلیتو از او پنج جفت پس دوقلو به دنیا آورد. پوسیدون جزیره را بین پسرها قسمت کرد و پسربزرگ‌تر اطلس را پادشاه جزیره کرد. از این جزیره در نوشته‌های افلاطون یاد شده‌است.

حدود ۳۵۰ سال قبل از میلاد ' افلاطون در رساله‌ای تیمائوس (Timaeus) چنین نوشت : «۱۲ هزار سال پیش از این جزیره‌ای بوده‌است بزرگ با تمدنی ستایش انگیز موسوم به آتلانتیس که...» به این ترتیب نام قاره آتلانتیس برای نخستین بار بر قلم افلاطون جاری شد و به زودی بر سر زبانها افتاد. وی در رساله دیگری به نام کورتیاس (Critias) شرح بیشتری از قاره آتلانتیس و تمدن آن نوشت «آتلانتها افزون بر ۲۰ میلیون نفر بودند که در جزیره‌ای خوش آب وهوا به وسعت ۱۵۴ هزار مایل مربع زندگی می‌کردند در جنگلهای انبوه آتلانتیس انواع جانوران بزرگ وکوچک می‌زیستند و شهرهای آباد آن با ساختمانهای عظیم با شکل هرم درخشش نور بود و مرمر ...»

مطابق گزارش افلاطون «... بر این سرزمین اطلس حکومت می‌راند که مردم او را ستون آسمان می‌دانستند و در مرکز جزیره در بزرگداشت اطلس معبدی با شکوه ساخته بودند که دیوارهای عظیم داشت و درهای آن تزیین یافته بود از سنگها و فلزات قیمتی در زیر تابش نور خورشید همچون الماس می‌درخشید .» افلاطون ادامه می‌دهد :«مقدس ترین حیوان در نزد مردمان اتلانتیس گاو نر بود که مظهر قدرت بی شمار می‌رفت و به عنوان برترین هدیه به پیشگاه اطلس با مراسمی شکوهمند در برابر معبد بزرگ قربانی می‌شد تا فوران خون سنگهای مرمر را رنگ‌آمیزی کند .» به نوشته افلاطون : «در قاره آتلانتیس شهرها به شکلی هندسی و زیبا ساخته شده بودند و کانال‌های آب که همچون رگها در بدن به هر سو امتداد داشتند مزرعه‌ها و باغها را سیراب می‌کردند . اساس فرهنگ و تمدن این مردمان سعادتمند همانا برادری و صفات عالی انسانی بود. اما چون قدرت ایشان روز افزون شد به تدریج شروع به دست درازی به دیگر سرزمینها کردند افلاطون می‌گوید :روح احساس و کمک در آنها دیگر از بین رفته بود آنها اعتقاد و ایمان خود را از دست داده بودند آنها با سپاهیانی بی شمار قصد فتح آتن و سرزمین‌های شرق را داشتند.» اما زئوس طوفانی بر انها نازل کرد . مجازاتی که به هیچ وجه قابل تصور نبود . افلاطون در این باره نوشت «طوفان سبب زمین لرزه و سیل‌های بزرگی شد که به مدت یک شبانه روز به شدت ادامه داشت وقتی دریا جزیره آتلانتیس را به زیر خود فرو برد و ناپدید گشت» افلا طون تردید داشت که هرگز نشانه‌ای از این سرزمین گمشده به دست آید .او نوشت «اقیانوس در آن نقطه به مکانی غیر قابل عبور و جستجو تبدیل شده است».

منبع ویکی پدیا
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط aht_Astronomy »

مطابق گزارش افلاطون…. بر اين سرزمين اطلس حکومت مي راند که مردم او را ستون آسمان مي دانستند و در مرکز جزيره در بزرگداشت اطلس معبدي با شکوه ساخته بودند که ديوارهاي عظيم داشت و درهاي ان تزيين يافته بود از سنگها و فلزات قيمتي در زير تابش نور خورشيد همچون الماس مي درخشيد .
افلاطون ادامه مي دهد : مقدس ترين حيوان در نزد مردمان آتلانتيس گاو نر بود که مظهر قدرت بي شمار مي رفت و به عنوان برترين هديه به پيشگاه اطلس با مراسمي شکوهمند در برابر معبد بزرگ قرباني مي شد تا فوران خون سنگهاي مرمر را رنگ آميزي کند .
به نوشته افلاطون : در قاره آتلانتيس شهرها به شکلي هندسي و زيبا ساخته شده بودند و کانال هاي اب که همچون رگها در بدن به هر سو امتداد داشتند مزرعه ها و باغها را سيراب مي کردند . اساس فرهنگ و تمدن اين مردمان سعادتمند همانا برادري و صفات عالي انساني بود. اما چون قدرت ايشان روز افزون شد به تدريج شروع به دست درازي به ديگر سرزمينها کردند افلاطون ميگويد :روح احساس و کمک در انها ديگر از بين رفته بود انها اعتقاد و ايمان خود را از دست داده بودند انها با سپاهياني بي شمار قصد فتح اتن و سرزمين هاي شرق را داشتند .
اما زئوس طوفاني بر انها نازل کرد . مجازاتي که به هيچ وجه قابل تصور نبود . افلاطون در اين باره نوشت :طوفان سبب زمين لرزه و سيل هاي بزرگي شد که به مدت يک شبانه روز به شدت ادامه داشت وقتي دريا جزيره آتلانتيس را به زير خود فرو برد و ناپديد گشت افلا طون ترديد داشت که هرگز نشانهاي از اين سرزمين گمشده به دست ايد .او نوشت : اقيانوس در آن نقطه به مکاني غير قابل عبور و جستجو تبديل شده است.
به اين ترتيب و به روايت افلاطون تمدن آتلانتيس در آغاز شکوفايي نابود مي شود و سه نيروي سهمگين طبيعت يعني : اتشفشان و زلزله و طوفان با چنان شدت و خشونتي بر پيکر آتلانتيس مي تازد که تصور ان نيز لرزه بر پيکر آدمي مي اندازد . اين واقعه در سال 3500قبل از ميلاد روي مي دهد . جزيره آتلانتيس به لرزه در مي آيد ; زمين از هر سو شکاف بر مي دارد و تکه تکه مي شود . از قله هاي کوه آتش فوران مي کند و تکه هاي مذاب همچون باران مرگ بنا ها را هدف قرار مي دهد . سپس خاکستري داغ همه فضا را تيره و تار مي کند و بر سراسر جزيره فرو مي بارد تا … سرانجام چنان کند که آتلانتيس در زير پردهاي سنگين مدفون شود وبه افسانه ها بپيوندد .
چون افلاطون در گذشت ; آتلانتيس هم از ياد ها رفت و ديگر کسي سراغ ان جزيره اسراراميز را نگرفت جز انکه نامش براي درياي آتلانتيک (واقع در ميان سه قاره افريقا اروپا وامريکا ) باقي ماند. اما جست و جو گران و دوستداران تاريخ و گذشته زمين با مطاله رساله هاي افلاطون در انديشه جزيره اي فرو مي رفتند که در ان مردمي لايق و هوشمند زندگي مي کردند و همواره پرسش اين بود که آتلانتيس در چه نقطه ا ي قرار داشته و علت واقعي نابودي ان چه بوده است ؟

آيا چنين تمدني واقعيت داشته يا افلاطون از رويا هاي خود سخن گفته است؟ اين ترديدها از انجا قوت مي گرفت که اتلانتيس در زبان مصريان باستان به معني (جزيره بي نام) است و يونانيان باستان نيز علاقه وافري به سرزمينهاي اساطيري و داستانهاي مربوط به اسطوره ها والهه ها داشته اند . بنابراين رساله افلاطون مي بايستي درباره يک آرمانشهر در جزيره ا ي موهوم ميان درياي اساطيري باشد .
يک فرض ديگر اين بود که افلاطون از تمدني سخن به ميان اورده که نشانه ها و چگونگي ان را از زبان دريا نوردان شنيده و خودش چيزهاي زيادي به آن افزوده است.
یونانیهای دوره باستان بر این باور بودند که انتهای دنیا صخره عظیمی است در جایی که (ستون هرکول) قرار دارد ! و این ستون همان تخته سنگهای بس بزرگی است که در دو سوی تنگه ای بین دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس (تنگه جبل الطارق) واقع است . دریا نوردان کشورهای حوزه مدیترانه هرگز جرات نمی کردند از این تنگه بگذرند و خود را به دریا های آزاد و اقیانوسها برسانند; اما گاه پیش می آمد که کشتی های کوچک به دست امواج خروشان به اقیانوس اطلس کشیده می شدند و از دهانه تنگه می گذشتند . در این صورت دریانوردهایی که می توانستند خود را نجات دهند و دوباره به وطن بازگردند حکایتهای شگفت آوری از سرزمینهای سرشار از نعمت و آسایش در ان سوی ستون هرکول تعریف می کردند که بیشتر به افسانه پردازی شباهت داشت تا واقعیت ! ولی افلاطون با جمع آوری اطلاعات و مشاهدات دریانوردها اعتقاد یافته بود که در ان سوی تمدن حوزه مدیترانه تمدن دیگری در جزیره ای میان آبهای خروشان اقیانوس وجود دارد که همان آتلانتیس است .
به گمان دانشمندان انچه افلاطون نشانی داده می تواند تمدنی باشد متعلق به دوران پارینه سنگی واقع در منطقه ای که در ان یخ بندان وجود نداشته است .
جست و جوی دانشمندان و کنجکاوی انها برای دستیابی به سرچشمه تاریخی آتلانتیس تا امروز ادامه داشته است . انسان با تکیه بر علم واطلاعات خود می خواهد سرانجام در یابد که اتلانتیس مدفون شده به طور دقیق در چه نقطه ای قرار داشته و کجا می تواند بوده باشد .؟ آیا آتلانتیس قاره ایست تقسیم شده ؟ ایا اقلیمی است غروب کرده در مثلث برمودا ؟
با توجه به نشانه هایی که افلا طون در رساله های خود به دست داده است چنین گمان می کنند که جزایر آ زور (Azor) باید از بقایای قاره گمشده اتلانتیس باشد . این جزایر همچون حلقه ای به همدیگر در اقیانوس اطلس قرار دارند و بر اساس شواهد و مدارک موجود در حدود 2200 سال پیش از میلاد با شراره های بر کشیده از قله یک اتشفشان سهمگین و زلزله پس از ان تکه پاره شده اند .
اوتوهنریخ موک که مهندس اتریشی بود و علاقه وافری به تاریخ و جغرافیا داشت کتابی تحت عنوان راز آتلانتیس نوشت که شهرتی جهانی یافت و بار دیگر اتلانتیس را بر سر زبانها انداخت . انتشار این کتاب در سال 1976 بود و به اعتقاد نویسنده آن:

جزیره آتلانتیس نه فقط وجود داشته و دستخوش یک بلای سهمگین طبیعی شده بلکه بازماندگان فاجعه آتلانتیس به سواحل امریکای جنوبی و شمالی و افریقا و اروپا افتاده و به هر سرزمینی که رسیده اند دانش خود را از شهر سازی و معماری به کار بسته اند تا بناهای عظیم و معبد های با شکوه و قصر های بزرگ مانند انچه که خود در آتلانتیس داشتند بسازند . بناهایی همچون اهرام مصر و معبدهای مایا وازتک و…
بر اساس فرضیه هایی که موک ارایه می دهد بسیاری از تمدنهای دوره باستان از دسته دوم بوده و همگی زاییده یک تمدن مادر به نام آتلانتیس هستند !!!

زیرا این غیر ممکن است که به طور تصادفی تمدنهای مشابهی در دورترین نقاط گیتی به وجود آید و بخصوص معبد هایی به شکل هرم در هزاران کیلو متر دور از هم ( بین النهرین و حاشیه رود نیل و سواحل قاره امریکا و…) ساخته شود . موک حتی معتقد بود که بازی پلوتا که در میان اهالی باسک (اسپانیا) رواج دارد همان بازی رایج در تمدنهای مایا و آزتک است و ریشه در فرهنگ سرخپوستان امریکای جنوبی دارد .
به گفته موک : زلزله و طوفان هولناکی که 12 هزار سال قبل از میلاد در اقیانوس اطلس روی داد نه تنها تمدن درخشان اتلانتیس را از میان برد بلکه دامنه امواج خروشان ان همه خشکیهای زمین را در بر گرفت و چنان کرد که در کتابهای آسمانی ( توفان بزرگ ) نام گرفت و 4000 سال از ان طوفان سپری شد تا یک بار دیگر تمدنهای انسانی در اینجا وآنجای جهان جوانه بزنند .
فرضیه های موک را دانشمندان علم زمین شناسی چنین توجیه می کنند که زلزله های شدیدی که در کف اقیانوسها رخ می دهد می توانند چنان لرزش و هیجان شدیدی در ابهای اقیانوس به وجود اورند که موجهای بسیار عظیم به پا شود و همه چیز را در ساحل به کام خود بکشد . در تابستان سال 1920 زلزله ای در منطقه شمال فرانسه (نرماندی) رخ داد که گرچه بیش از چند ثانیه طول نکشید اما تکانهای ان به اقیانوس اطلس و جزایر آزور (Azor) کشیده شد و شهر ساحلی تاپال را ویران کرد . بنابراین طوفانهای عظیم دریایی همچنان که شهرها و تمدنها را به کام خود می کشند می توانند انچه را که بلعیده اند بار دیگر از کف اقیانوس ها بالا بیاورند و در ان صورت است که ما شاهد پیدا شدن ستو نهای عظیم سنگی و دروازهای بزرگ و گنجها و… خواهیم بود .
آیا ممکن است روزی آتلانتیس دوباره از زیر اب خارج شود و بر اثر انقلابهای دریایی بقایای تمدن درخشان اتلانتیس بر روی ان بیاید تا بتوانیم شهرها و معبدها و قصرها را مشاهده کنیم؟
افسانه آتلانتیس شاید روزی با کشف بنای تاریخی به زمان ما پیوند بخورد و رویای دیر پای انسان سرانجام به واقعیت برسد . شاید هم اتلانتیس ارمانشهری است ساخته و پرداخته خیال .
به هر روی اگر آتلانتیس بهشت گمشده است یا جهنم مدفون شده در اعماق اقیانوسها تا به امروز فکر ادمی را به خود مشغول داشته و فرهنگ ومشخصات ان سینه به سینه پیش امده و هنوز وهمچنان با انسان سخن می گوید .
ولی از جذاب ترین و معروف ترین افسانه ها و رموز کره خاکی وجود تمدنی با تکنولوژی فوق بشری است که حدود 11000 سال پیش در جزیره ای بزرگ به نام آتلانتیس زندگی می کردند از آتلانتیس بارها در کتب تاریخ باستان نام برده شده اما کسی که اندیشه وجود آتلانتیس را در طی سالهای متمادی از گزند فراموشی حفظ کرد فیلسوف نامی یونانی افلاطون ( 347 سال پیش از میلاد) شاگرد تیزهوش سقراط بود وی نحقیقات زیادی در رابطه با آتلانتیس انجام داد و موفق به ایجاد نقشه مدوری از محل تقریبی آتلانتیس شد وی همیشه بر این اعتقاد استوار بود که شهر افسانه ای آتلانتیس به راستی روزی وجود داشته است . افلاطون در تحقیقان خود از منابع مختلفی از جمله منابع دریانوردی باستان و داستانهای افرادی که آتلانتیس را مشاهده کرده بودند استفاده کرد البته تحقیقات افلاطون هیچ گاه مورد اعتماد قرار نگرفت تا روزی که یک دریانورد هلندی از روی نقشه های افلاطون موفق به کشف ویرانه های شهری در زیر اقیانوس شد.
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط aht_Astronomy »

یعنی اینقدر اطلاعاتتون کمه؟

ehmed

عضویت : شنبه ۱۳۸۹/۳/۲۲ - ۲۱:۵۰


پست: 184

سپاس: 6

Re: شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط ehmed »

smile072 smile072 smile006

حسین زاده

عضویت : جمعه ۱۳۸۹/۳/۲۱ - ۱۵:۴۳


پست: 29



Re: شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط حسین زاده »

امیدوارم این مقاله درست باشه خواهشا دوستان اطلاعات دیگه ای اگه دارید بفرمایید
در سال 1839 میلادی فردی کنجکاو به نام"جان ل. استیفنس/John L. Stephens"که در زمان خود از معدود افرادی به شمار میرفت که در مورد شهرهای متروک مایاها خوانده بود،به همراه دوست خود"فردریک کتروود/F. Catherwood"با سفر به جنگل های انبوه دهکده"کوپن/Copan"واقع در هندوراس و در نزدیکی مر گواتمال،با تحمل رنج و سختی بسیار موفق به کشف دوباره هرهای افسانه ای این قوم از زمان یورش اسپانیایی ها به آمریکای مرکزی شد.همزمان با انتشار سفرنامه استیفنس وآگاهی عموم از وجود تمدنی درخشان دراعماق جنگل های آمریکای مرکزی،طرح سوالات پیرامون منشا آن آغاز شد،چرا که هیچ کس تصور نمیکرد بومیانی که پیشرفته ترین سلاحشان در مقابل مهاجمان غربی تبرزین بود،دارای نیاکانی متدن آن هم هم تراز و حتی پیشرفته تر از پدران خود آنها باشند.

سکونتگاه مایاها

سکونتگاه های اصلی مایا شامل نواحی جنوب مکزیک،گواتمالا،و قسمت هایی از کاستاریکا و هندوراس بوده است.اغلب مردم از طریق کشاورزی و بازرگانی امرار معاش میکردند.سیب زمینی،آووکادو و نوعی سیب زمینی شیرین محصولات عمده کشاورزی آنها را تشکیل میداد،ولی غذای اصلی آنها ذرت وحشی بود که به آن ذرت مقدس هم میگفتند.

مایاها دارای رسومی عجیب و در پاره ای موارد دردناک بودند.آنها جمجمه فرزندان خود را در دوران شیرخوارگی با بستن آن در میان دو قطعه چوب،تخت و هموار میکردند،و نیز با قرار دادن گلوله ای از موم میان دو چشم خود،آنها را از ظاهر طبیعی خارج یا اصطلاحا چپ میکردند.آنان همچنین با گذاشتن پارچه های داغ بر روی صورت،از رشد ریش خود جلوگیری به عمل می آوردند.کاهنان مایا،در مواقع خشکسالی کودکان و مردان جوان را قربانی خدای باران میکردند.این نگون بختان به طور زنده،و یا گاهی با بدن های تکه تکه شده،به درون چاهی پر از آب به عمق بیست و چهار متر پرتاب میشدند تا بلکه رضایت این ایزد غضب آلود جلب شده و دگر باره باران بر زمین های تشنه قوم ببارد.

خط تصویری مایا

مایاها مانند مصریان از خط تصویری(هیروگلیف)استفاده میکردند.آنان نوشته های خود را بر روی پوست درخت انجیر می نگاشتند و آنها را به شکل آکاردئونی صحافی میکردند.در حال حاضر فقط 208 صفحه از دست نوشته های آنها باقی مانده است که در موزه ها و گوشه و کنار دنیا نگهداری میشود.بسیاری از کتاب های آنان طی دادگاهی در قرن هفدهم میلادی به فرمان اسقف"دیگو دو لاندا/Diego de Landa"،به عنوان کتاب های جادوگری توقیف و سوزانده شد.محققان خوش شانس بودند که تعدادی از کتاب های مایا توسط اسپانیایی ها به اروپا آورده شده بود،چرا که این کتاب ها کمک شایانی در رمز گشایی این خط کرد.آنها دارای دو سیستم عددی خاص بودند.اعداد آنها از نقطه و خط تشکیل میشد که در آن،نقطه در بالای خط قرار میگرفت.به عنوان مثال برای عدد 1،یک نقطه،عدد 2،دو نقطه و برای عدد 5 از یک خط تیره استفاده میشد.بنابر این عددی مانند 18 به صورت سه خط تیره با سه نقطه بر بالای آن نوشته میشد.آنان همچنین به طور شگفت انگیزی در محاسبات خود از عدد صفر نیز استفاده میکردند،که یکی از عوامل مهم انجام چنین محاسبات دقیقی بوده است.

از تقویم بسیار شگفت انگیز مایاها بدانید.تقویمی که تا چهارصد میلیون سال آینده را به دقیق ترین شکل ممکن حساب کرده بود!تاریخ آغاز آن برابر با 3113 سال قبل از میلاد است!آنان طول دقیق یک سال خورشیدی را 2420/365 میدانستند که بسیار نزدیک به محاسبات امروزی ما 2422/365 است!تقویمی که اساس آن بر حسب گردش سال بوده و هر ۳۷۴ هزار سال یک بار تکرار میشده است.آنها این قاعده را در ساختمان اهرام نیز لحاظ داشته اند،بدین ترتیب که در هر روز یک پله و در هر ماه یک سکو اضافه میشده،و چون هرم دارای چهار طرف است،در نتیجه مجموعا 364 پله ساخته میشده که با آخرین سکویی که بر بالای معبد قرار می گرفته است،جمعا 365 پله برابر با365 روز سال میشده است.یک سال خورشیدی مایا شامل هیجده ماه بیست روزه،و پنج روز برای انجام مراسم مذهبی خاص پایان سال بوده است.

در اخترشناسی نیز مایاها پیشتاز دنیای باستان بوده اند.رصدخانه سه طبقه"چیچن/Chachen"با سقفی گنبدی شکل،بسیار شبیه رصدخانه های امروزی ماست.آنها آگاهی کاملی نسبت به زمان گرفت های خورشید و ماه،سیستم منظومه شمسی و صور فلکی داشتند.منجمان مایا بر این باور بودند که اقتران سیارات منظومه شمسی در تاریخی برابر با سال 2012 میلادی،باعث نابودی تمدن در اثر به زیر آب رفتن خشکی ها میشود.اقتران پدیده ای نجومی است کهدر آن سیارات به گونه ای آرایش می یابند که همگی به همراه خورشید در یک راستا قرار میگیرند.امروزه میدانیم که بروز این پدیده باعث ایجاد اختلالاتی در خورشید از قبیل افزایش طوفان های خورشیدی و نیز به وجود آمدن تغییراتی در میدان مغناطیسی آن میشود.نتیجه این تغییرات،تاثیر آن بر سنگ های مذاب پوسته زمین و ایجاد فشارهای بیش از حد است که سبب وقوع زلزله های مهیب بر روی زمین،بالا آمدن سطح آب دریاها و سرانجام به زیر آب رفتن خشکی ها میشود؛فاجعه ای که مایاها اعتقاد دارند در گذشته های دور هم رخ داده است.

منشا قوم مایا

هیچ کس به درستی نمیداند مایاها از کجا آمده اند.عده ای معتقدند که آنها از سیبری و با گذر از جزایر آلئوسین وارد آلاسکا شده اند و سپس به سمت آمریکای مرکزی حرکت کرده اند.عده ای نیز آنها را از اهالی جزایر پولینزی واقع در اقیانوس آرام میدانند.برخی به واسطه وجود تصاویری شبیه به فیل در میان نقوش آنان،هندوستان را مسکن اولیه این قوم میدانند.حتی پاره ای شباهت ها نیز میان سبک بناهای آنها با بناهای جنوب شرقی آسیا،به ویژه کامبوج وجود دارد.

در میان کاندیداها نام"آتلانتیس"نیز دیدهمیشود.گروهی از محققان عقیده دارند اهالی آتلانتیس پس از به زیر آب رفتن آن قاره،به سوی آفریقا و آمریکای جنوبی مهاجرت کرده و تمدن های مصر باستان و مایا را پایه گذاری کرده اند.ساخت هرم های بزرگ و دفن پادشاهان خود در آنها،از اشتراکات بارز میان مصریان و مایاهاست که باعث طرح این نظریه شده است.

بر اساس افسانه های مایا،آنها در ده هزار سال قبل دارای تمدن بسیار پیشرفته ای بوده اند.در داستان های آنها از مردمانی سفیدپوست سخن به میان رفته که سوار بر کشتی هایی به شکل مار،به آن ناحیه وارد شدند.این مردم لباس های عجیبی به تن داشته و به پیشانی خود نیز علامتی شبیه به مار بسته بودند.بومیان این تازه واردان را"چین/Chanes"خطاب کرده،و نام محلی را که آنان از کشتی پیاده شدند"تمونه چن/Tamonachan"نهاده بودند.

چنین به نظر میرسد که زمانی بیگانه ای در بین قوم مایا ظاهر شده باشد.مایاها او را"کوکولکن/Kukulcan"(مار پر دار)و مکزیکی ها"کوتزال کو آتل/Quetzalcoatl"(کوتزال-مار مرغ آسا)می نامیدند.به روایتی،وی یک اسیر جنگی بود که مایاها قصد قربانی کردن او را داشتند،اما با خوش شانسی موفق شد از مخمصه جان سالم به در ببرد.پس از این واقعه،مایاها به وی چون یک خدا نگریستند؛کوکولکن فرمانروای این قوم شد و به آموزش علوم و فنون به مردم پرداخت.روایت دیگری نیز وجود دارد که وی را مسافری از ستارگان می داند.در مکزیک و در معبد کتیبه ها،سنگ قبری کشف شده که بر روی آن تصویری از کوکولکن حک شده است،و بنابر تفسیر باستان شناسان،وی را در حال سفر به جهان پس از مرگ نشان می دهد.به هر حال این بیگانه هر که بود،به نظر میرسد نقش غیر قابل انکاری در شکوفایی تمدن مایا داشته است.

متاسفانه این که مایاها به کجا رفته اند نیز به صورت معمایی حل نشده باقی مانده است.ثابت شده شهرهای آنان به خاطر قحطی و بیماری،بلایای طبیعی یا جنگ و خونریزی از بین نرفته،بلکه ساکنانشان آن مناظق را ترک کرده اند.حال کدام عامل باعث شده ملتی،شهرهایی با آن معابد و اهرام بزرگ،باغچه ها و آب نماهای زیبا،خیابان های عریض و سنگفرش شده،استادیوم های ورزشی،سیستم فاضلاب و آب رسلنی پیشرفته و ... را رها کرده و به مکانی نامعلوم مهاجرت کنند؟و چگونه یک اجتماع دور افتاده از دنیای متمدن قدیم،به چنین سطحی شگفت از معرفت و دانش دست یافته و همه باستان شناسان و دانشمندان را حیرت زده کرده است؟مردمانی اسرار آمیز با سرآغاز و سرانجامی نامعلوم،که خود را اربابان زمین نامیدند.به راستی آیا زمان بازنگری در کتاب تاریخ بشر و شکل گیری تمدن آن فرا نرسیده است؟

آه خدایا دستم!!!!مردم اینو تایپش کنم...امیدوارم خوشتون بیاد.

منبع:مجله دانشمند

نمایه کاربر
Sinasuperman

محل اقامت: تهران

عضویت : دوشنبه ۱۳۸۹/۱/۳۰ - ۱۷:۱۴


پست: 664

سپاس: 23


تماس:

Re: شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط Sinasuperman »

بابت اطلاعاتتان خیلی ممنون بنده هم سعی می کنم در مورد دیگر شهرهای افسانه ای انسانها صحبت کنم!
(س.ج)( smile072 )
. معما را در اینجا اینجابیابید..
. دیدن این رو از دست ندید.
تو به مردم ایده حرکت به آینده رو خواهی داد، آنها در پشت تو برخواهند خواست، خواهند لغزید و خواهند افتاد و در آخر درخورشید به تو خواهند پیوست؛در آخر تو به اونها کمک خواهی کرد به شگفتی ها دست پیدا کنند...

تصویر

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط aht_Astronomy »

Sinasuperman نوشته شده:بابت اطلاعاتتان خیلی ممنون بنده هم سعی می کنم در مورد دیگر شهرهای افسانه ای انسانها صحبت کنم!
(س.ج)( smile072 )
تو تاپیک های دیگه خیلی آتلانتیس آتلانتیس میکردی
منم فقط بخاطر تو این تاپیکو وا کردم که نیومدی
حلا هم میخوای دربازه ی بقیه شون صحبت کنی؟ smile049 smile012

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط aht_Astronomy »

شهر سوخته

شهر سوخته نام بقایای شهری باستانی است که در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل-زاهدان واقع شده‌است. این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره بین سال‌های ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته‌اند.

شهری که گفته می‌شود پیشرفته‌ترین شهر جهان قدیم بوده‌است و حتا بسیار پیشرفته‌تر از شهر کرت که سینوهه در کتاب خود از آن یاد کرده‌است.به اعتقاد برخی باستان‌شناسان اگر بخواهیم به معنای کامل و دقیق شهر توجه کنیم،این شهر را باید قدیمی‌ترین شهر دنیا دانست چرا که معدود شهرهای پیش از آن، از نظر امکانات و اصول شهرنشینی با آن قابل مقایسه نیستند

پیشینه کاوشها

کلنل بیت، یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده‌است. پس از او سر اورل اشتین با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات سودمندی در خصوص این محوطه بیان کرده‌است. بعد از او شهر سوخته توسط باستان‌شناسان ایتالیایی به سرپرستی مارتیسو توزی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت. این شهر یکی از آثارتاریخی استان سیستان و بلوچستان به شمار می‌آید.

جغرافیا و محیط زیست شهر سوخته

بر مبنای یافته‌های باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان می‌دهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخش‌های مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپه‌های متوالی و چسبیده به هم واقع شده‌اند. هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بوده‌است.

پژوهش‌ها نشان داده‌است این محوطه بر خلاف اکنون که محیط زیست کاملاً بیابانی دارد و فقط درختان گز در آنجا دیده می‌شود، در پنج هزار سال قبل از میلاد منطقه‌ای سبز و خرم با پوشش گیاهی متنوع و بسیار مطلوب بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار در آنجا فراوان وجود داشته‌است.

در آن دوران نیز این منطقه بسیار گرم بوده، اما آب رودخانه هیرمند و شاخه‌هایش به خوبی زمین‌های کشاورزی شهر سوخته را سیراب می‌کرده‌است.

دریاچه هامون در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد دریاچه‌ای بزرگ و پرآب بوده و رودها و شاخه‌های قوی از آن منشعب می‌شده و در اطراف آن نیزارهای وسیعی وجود داشته‌است. در بررسی‌های منطقه‌ای در اطراف شهر سوخته بستر رودخانه‌های گوناگون و آبراه‌هایی پیدا شده که به مزارع کشاورزی شهر سوخته آب می‌رسانده‌اند. در نخستین فصل کاوش در شهر سوخته کوچه‌ها و خانه‌های منظم، لوله کشی آب و فاضلاب با لوله‌های سفالی پیدا شد که نشان دهنده وجود برنامه‌ریزی شهری در این شهر است.

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط aht_Astronomy »

منطقه گورستان
از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۴ گمانه به مساحت تقریبی ۲۳۰۰ متر مربع در گورستان شهر حفاری شده و در نتیجه ۳۱۰ گور کشف شده‌است. طی کاوش‌های به‌عمل آمده توسط باستان شناسان، برخی از مردم شهر سوخته را با لباس و پارچه کفنی دفن می‌کرده‌اند. در تعدادی از قبرها، آثار پارچه در روی بدن اجساد مردگان دیده می‌شود. پارچه‌ها به سه شکل گوناگون در گورها دیده می‌شود:

به صورت کفن ،که مرده‌ها را در آن می‌پیچیده‌اند؛
به شکل لباس زیر انداز و رو انداز؛
کف گور فرش شده و مرده را با لباس در آن می‌گذاشتند.
اشیاء سفالی اصلی‌ترین موادی هستند که تقریباً در همه گورها وجود دارند در کنار این دسته از اشیاء، هدایای دیگری ساخته شده از سنگ، چوب، پارچه در قبور دیده می‌شود

صنعت و پیشه‌ها در شهر سوخته
شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیت‌های صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونه‌های جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاری‌های فصل‌های گذشته در شهر سوخته مشخص شد که با توجه به صنعتی بودن شهر سوخته و وجود کارگاه‌های صنعتی ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان شهر سوخته از درختان موجود در طبیعت محوطه برای سوخت استفاده می‌کرده‌اند.


باستان شناسان با یافتن مهره‌ها و گردنبندهایی از لاجورد و طلا در یک گور در باره روش‌های ساخت ورقه‌ها و مفتول‌های طلایی به پژوهش پرداختند و دریافتند صنعتگران شهر سوخته با ابزار بسیار ابتدایی ابتدا صفحه‌های طلایی بسیار نازک به قطر کمتر از یک میلیمتر تهیه کرده و بعد آنها را به شکل لوله‌های استوانه‌ای درمی آوردند و پس از اتصال دو سوی ورقه‌ها به یکدیگر مهره‌های سنگ لاجورد را در میان آن قرار می‌دادند.

در شهرسوخته انواع سفالینه‌ها و ظروف سنگی، معرق کاری، انواع پارچه و حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته پارچه بافی در آنجا است. تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگ و قلاب ماهیگیری در شهر سوخته به دست آمده و مشخص شده مردم این شهر با استفاده از نیزارهای باتلاق‌های اطراف هامون سبد و حصیر می‌بافتند و از این نی‌ها برای درست کردن سقف هم استفاده می‌کردند.

صید ماهی و بافت تورهای ماهیگیری نیز از دیگر پیشه‌های مردمان شهر سوخته بوده‌است.

شهر سوخته بدون شک جز شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده‌است. این نکته نه تنها در بقایای آثار معماری و کارهای ظریف دستی وصنعتی دیده می‌شود بلکه در سازمان‌دهی اجتماعی شهر نیز دیده می‌شود.

شهر سوخته دارای تشکیلات منظم و مرتبی بوده‌است. آثار باقی مانده نشان دهنده این امر است که در این شهر طی هزاره سوم پیش از میلاد ، دارای یک نظام مرتب و منظم آبرسانی ، تخلیه فاضلاب و دانش پزشکی بوده تا آن حد که پزشکان این شهر نه تنها از فنونی چون شکسته‌بندی آگاه بوده‌اند ، بلکه می‌توانسته‌اند به اجرای اعمال شگفت‌انگیز جراحی مغز دست بزنند.

از سوی دیگر پیدا شدن تنها لوح نوشته دوران آغاز ایلامی این شهر ، همراه با آثار مهرها، نشان از ارتباطات تجاری و کنترل اقتصادی منطقه از سوی این جامعه دارد .

کشفیات

برای نخستین بار در شهر سوخته یک چشم مصنوعی پیدا شد . مطالعات اولیه نشان داده اند که چشم چپ زن تنومند مدفون در قبر شماره 6705 مصنوعی بوده است . همین مطالعات نشان می دهند که زیر طاق ابروی زن مذکو آثار آبسه دیده می شود. به علت طول زمان زیادی که بخش زیرین این چشم مصنوعی با پلک چشم در تماس بوده است آثار ارگانیکی پلک چشم نیز در روی آن مشهود است . جنس و ماده ای که چشم مذکور با آن ساخته شده است هنوز به دقت روشن نشده و تشخیص آن به آزمایشهای بعدی موکول شده است اما به نظر می رسد که چشم مزبور از جنس قیر طبیعی که با نوعی چربی جانوری مخلوط شده است ساخته شده است . در روی این چشم مصنوعی ریز ترین مویرگهای داخل کره چشم توسط مفتول های طلایی به قطر کمتر از نیم میلی متر طراحی شده اند مردمک چشم در وسط طراحی شده و جز از آن تعدادی خطوط موازی که تقریبا یک لوزی را تشکیل می دهند در پیرامون مردمک دیده می شود از دو سوراخ جانبی واقع در دو سوی این چشم مصنوعی جهت نگهداری و اتصال آن به حدقه چشم استفاده می شده است . بررسی های انسان شناسانه نشان داده که به احتمال بسیار زیاد زن مزبور دارای سنی بین 25 تا 30 سال بوده و دو رگه (سیاه و سفید) بوده است . اشیاء پیدا شده در این قبر دو قسمتی عبارت بوده اند از ظرفهای سفالی ، مهرهای تزیینی ، یک کیسه جرمی و یک آینه مفرقی . قدمت این قبر و چشم مصنوعی به حدود 2800 سال بیش از میلاد و 4800 سال پیش از این می رسد . مطالعه جهت دستیابی به اطلاعات بیشتر در این مورد چشم و اسکلت ادامه دارد

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: شهرها و تمدن های گمشده!

پست توسط aht_Astronomy »

عکسهایی از شهر سوخته
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.

ارسال پست