lp_metaler نوشته است:
بله شما درست میگید من در اون مورد اشتباه کردم
ولی به نظرتون کعبه نمی تونه خودش نوعی بت باشه؟
چرا باید دور یه مکعب بگردیم که مثلا به خدا نزدیک بشیم؟
یعنی خدای شما انقدر ناتوانه که نیازه حتما یکبار در طول عمرتون به حج برید؟
فکر می کردم پای حرفت می مونی!
خیر، حج رفتن به پرستیدن بت چه ربطی داره؟
انجام چه اعمالی در حج باعث شده که فکر کنی مسلمانان کعبه رو پرستش می کنن؟!!!
حج رفتن تقریباً مثل ِ نمازخوندنه، یعنی خدا به نماز و یا حج رفتن ما نیاز نداره.
تأثیرات ظاهری حج رفتن رو نمی دونم امّا روی روح و باطن انسان اثر می ذاره.
بدون تهمت و توهین هم می شود مقصود خود را رساند، دلیل این همه توهین چیه؟
خداوند خود در قرآن می فرماید:
«نخستین خانه ای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد در سرزمین مکه است که
پر برکت و مایه هدایت جهانیان است»(سوره آل عمران، آیه96)
«
برای هیچ بشری سزاوار نیست که خداوند، کتاب آسمانی و حکم و نبوت به او دهد سپس به مردم بگوید غیر خدا را پرستش کنید! بلکه (سزاوار مقام او، این است که بگوید) مردمی الهی باشید، آنگونه که کتاب خدا را آموختید و درس می خواندید(و غیر خدا را پرستش نکنید)»(سوره آل عمران،آیه79)
لطفاً سطحی نگر نباشید.
lp_metaler نوشته است:
به نظر شما نهرهای روانی که در کنار انها درختان بلند و زیبا و حوران بهشتی که در قران اومده چیزی جز خر کردن یه مشت عرب هوس باز و اب و درخت ندیده بوده؟
گول زدن برای چی؟
گول زند که برای خود یار جمع کند که چه بشود؟ به قیمت به خطر انداختن جان؟ آن هم برای کسانی که دست از بت پرستیدن برنمی دارند؟ می توانست بت زیباتری بسازد نه اینکه با اندیشه جاهلیت مبارزه کند.
اندکی تأمّل می خواهد.
بازهم تأکید می کنم لطفاً دید خود را بازتر کنید.
همچنین:
امیرالمؤمنین علی (ع) کسانی را که در راه خدا گام برمی دارند و وظایف الهی را انجام می دهند، از لحاظ وضع روحی و علل اقدام به انجام وظیفه دسته بندی می کند و آن ها را به سه دسته تقسیم می نماید، می فرماید: آنان که خدا را بندگی می کنند سه دسته اند:یک دسته آن هایی که منظور و مقصودشان از طاعت و بندگی حضرت حق رسیدن به پاداش ها و اجرها و ثواب های الهی است. این دسته از مردم در بندگی خود تجارت پیشه اند و عبادت آن ها شبیه اعمال بازرگانی بازرگانان است که فعالیت هایشان جنبه معامله و معاوضه دارد و به طمع سود دست به کار می شوند. محرک روحی این دسته از مردم جلب منفعت و سودبَری است. دسته ی دوم کسانی هستند که از ترس عقوبت و مجازات الهی خدا را بندگی می کنند و نظرشان به عقوبت ها و مجازات هایی است که در مخالفت اوامر و نواهی حضرت حق هست. این دسته در عبادت و بندگی خود نوکر پیشه اند و بندگی آن ها شبیه اطاعت زیردستان از زبردستان و غلامان از اربابان است که محرک آن ها در عمل، ترس از عقوبت و مجازات است. دسته ی سوم کسانی هستند که به هیچ یک از این امور نظر ندارند و محرک آن ها در عمل نه اجر و پاداش و سودبری است و نه انتقام و عذاب و کیفر است، نه چشم به اجر و ثواب و بهشت و حورالعین دوخته اند و نه ترس از جهنم و عذاب های هائل قیامت آن ها را وادار به عمل کرده است. این ها کسانی هستند که خود را غرق در احسان ها و نعمت های الهی می بینند و قلبشان محبا ذات اقدس الهی را احساس کرده است. این ها خدا را از آن جهت که شایسته ی محبوبیت و معبودیت و ستایش است، از آن جهت که منبع کمال و جمال و بهاء است و یگانه حقیقتی است که شایسته ی تمجید و ستایش و خضوع و نیایش است عبادت می کنند. این دسته احرار و آزادگان اند و در بندگی خود عاشق پیشه اند. دسته ی اول عبادتشان عوضی است که از دست معبود می گیرند و در حقیقت معبود و مطلوبشان همان عوض و همان سود است مانند معامله گران و سوداگران، و دلیل عبادت دسته ی دوم مجازاتی است که در مخالفت اوامر و نواهی حضرت هست مانند همه ی زیردستان نسبت به زبردستان، اما دلیل عبادت دسته ی سوم کمال و جمال و شایستگی معبود و عشق و علاقه ی باطنی است که در درون خودشان وجود آن را احساس می کنند.
اولیای حق از دسته ی سوم اند، تمام دنیا و مافیها و تمام نعمت های اخروی ارزش آن لحظه ای را ندارد که خود را به خدا نزدیک می بیند و با یاد ذات مقدس مأنوس اند:
گر از دوست چشمت به احسان اوست
تو در بند خویشی، نه در بند دوست
خـــلاف طریقت بود کاولـیا
تمــنا کنند از خـدا جز خـدا
منبع:حکمت ها و اندرزها،ج2،متفکر شهید استاد مطهری،صفحات105تا107
سعی کردم به سوالات کامل پاسخ بدم و امیدوارم دیگه شکی توی دلت نمونده باشه.