عدم قطعيت و پيچيدگي

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
samanta_ict

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۵/۴/۴ - ۲۳:۰۰


پست: 814

سپاس: 6

عدم قطعيت و پيچيدگي

پست توسط samanta_ict »

انسان موجود هوشمند طبيعت است كه براي رسيدن به اهداف خود برنامه ريزي مي كند. به همين جهت از اطلاعات حاصل از تجربيات موجود در زندگي خود و ديگران استفاده نموده و از توانايي هاي ذهني خويش براي براي نظم بخشيدن و اولويت بندي اين اطلاعات استفاده مي كند.انسان در زندگي روزمره اين اطلاعات را براي درك بيشتر محيط پيرامون خود،يادگيري مطالب جديد و برنامه ريزي براي آينده به كار مي برد. به اين طريق وي از توانايي استدلال براساس مشاهدات براي نيل به اهداف خود استفاده مي كند. البته به دليل محدوديت قدرت ادراك انسان از جهان خارج و نيز محدوديت قدرت استدلال جامع و عميق، وي با عدم قطعيت و عدم حتميت مواجه است : عدم حتميت در رابطه با كفايت اطلاعات و عدم قطعيت در رابطه با جامعيت استنتاجات خود.
از لوازم عدم حتميت امكان وجود خطا در رفتار انسان است زيرا وي معمولا فاقد اطلاعات جامع و همه جانبه از محيط پيرامون خود است. انسان براي بقاء و ادامه ي حيات خود علي القاعده با اموري نظير تصميم گيري، جمع آوري اطلاعات، تجزيه و تحليل اطلاعات و پيش بيني و آينده نگري امور و حوادث مواجه است. در تمام امور فوق انسان از اطلاعات گذشته و حال براي نيل به اطلاعاتي كه در دسترس نيست استفاده مي كند. بديهي است كه فقدان اطلاعات كامل منجر به عدم حتميت مي گردد. ليكن فعل و انفعال و اثر متقابل اطلاعات و عدم حتميت معياري براي ميزان پيچيدگي است. به عنوان مثال رانندگي با اتومبيل يك نمونه از تجربه ي عملي روزمره از مسئله ي پيچيدگي است. همه ما با پيچيدگي نسبي رانندگي توافق داريم. مضاف بر آن رانندگي با ماشين هاي دنده اي از رانندگي با اتومبيل هاي اتوماتيك پيچيده تر است، زيرا انسان هنگام رانندگي با اتومبيل هاي دنده اي به اطلاعات بيشتري مانند دور موتور در دقيقه و چگونگي استفاده از كلاچ و دنده نيازمند است. بنابراين به دليل نياز به اطلاعات بيشتر در هنگام رانندگي، كار با اتومبيل هاي دنده اي (استاندارد) مشكل تر و پيچيده تر است. اين در حالي است كه پيچيدگي رانندگي دربرگيرنده ي عدم حتميت در وقوع بسياري از حوادث و امور غيرقابل پيش بيني نيز هست. مثلا راننده دقيقا نمي داند چه زماني بايد ترمز كرده و توقف كند تا دچار حادثه ي غيرمترقبه نشود. هر اندازه درجه و ميزان عدم حتميت افزايش يابد – مثلا در ترافيك سنگين ويا رانندگي در جاده هاي غير آشنا – پيچيدگي اهداف نيز افزايش مي يابد. بنابراين، به مرور ادراكات ما از پيچيدگي در رابطه با دانسته ها و ندانسته ها همواره افزايش مي يابد. در اينجا مهم ترين مساله اي كه در پيش روي ماست چگونگي تحت كنترل درآوردن پيچيدگي امور و مسائل گوناگون است. بدين منظور براي نيل به اين امور مهم بايستي از ابزار هاي ساده سازي از طريق مصالحه بين اطلاعات در دسترس و ميزان عدم حتميت قابل قبول استفاده كرد.

ارسال پست