داستان های کوتاه و آموزنده

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
عطر یاس

محل اقامت: ای کاش مشهد بود

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۲/۱۰ - ۲۳:۵۱


پست: 415

سپاس: 300

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط عطر یاس »

Nima_51 نوشته شده: حالا این جزئیات وقایع و نتایج اخلاقی را از کجا گرفته‌اید؟
از کجاش بماند.... smile039

شما به نتیج هی اخلاقیش توجه کنید... smile001
جاده جوانی لغزنده است
زنجیر ایمان را ببندید


صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.


آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند



my physic channel ID : @physicGV

نمایه کاربر
عطر یاس

محل اقامت: ای کاش مشهد بود

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۲/۱۰ - ۲۳:۵۱


پست: 415

سپاس: 300

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط عطر یاس »

دختره ابروشو تتو کرده !

دماغشو عمل کرده !

گونه گذاشته !

تو لباشم از این کوفتیا تزریق کرده !

در حد عروسم آرایش می کنه !

خُب ایشون داره واضح نشون میده که حالش از خودش بهم می خورده دیگه!


کـلاً کوبیــده از اول ساختـه!

بعد میاد به دخترایی که ساده میگردن و بدون آرایش خیلی از اون قشنگترن میگه امل!
جاده جوانی لغزنده است
زنجیر ایمان را ببندید


صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.


آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند



my physic channel ID : @physicGV

نمایه کاربر
Thunderbolt

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۲/۱۰/۲۳ - ۰۱:۵۱


پست: 267

سپاس: 50

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط Thunderbolt »

دانشجو هسته ای نوشته شده:
Nima_51 نوشته شده: حالا این جزئیات وقایع و نتایج اخلاقی را از کجا گرفته‌اید؟
از کجاش بماند.... smile039

شما به نتیج هی اخلاقیش توجه کنید... smile001
نتیجه‌ی اخلاقی مهم نیست. بالاخره به آن هدف شوم و پلیدی که می‌خواست رسید؟
دو سهم برای خون دادن، خون ریختن و مرگ و زیستن.

نمایه کاربر
عطر یاس

محل اقامت: ای کاش مشهد بود

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۲/۱۰ - ۲۳:۵۱


پست: 415

سپاس: 300

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط عطر یاس »

Nima_51 نوشته شده:
دانشجو هسته ای نوشته شده:
Nima_51 نوشته شده: حالا این جزئیات وقایع و نتایج اخلاقی را از کجا گرفته‌اید؟
از کجاش بماند.... smile039

شما به نتیج هی اخلاقیش توجه کنید... smile001
نتیجه‌ی اخلاقی مهم نیست. بالاخره به آن هدف شوم و پلیدی که می‌خواست رسید؟
والا چی بگم..

ادامه داستان فعلا در دسترس نیست... smile024
جاده جوانی لغزنده است
زنجیر ایمان را ببندید


صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.


آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند



my physic channel ID : @physicGV

نمایه کاربر
MENERVA

محل اقامت: تهران

عضویت : جمعه ۱۳۹۰/۱۲/۲۶ - ۱۷:۱۳


پست: 789

سپاس: 96

جنسیت:

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط MENERVA »

دانشجو هسته ای نوشته شده:دختره ابروشو تتو کرده !

دماغشو عمل کرده !

گونه گذاشته !

تو لباشم از این کوفتیا تزریق کرده !

در حد عروسم آرایش می کنه !

خُب ایشون داره واضح نشون میده که حالش از خودش بهم می خورده دیگه!


کـلاً کوبیــده از اول ساختـه!

بعد میاد به دخترایی که ساده میگردن و بدون آرایش خیلی از اون قشنگترن میگه امل!

smile072 smile072 smile072

Chekhov

نام: soheil

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۴/۱۱ - ۰۱:۵۳


پست: 0



Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط Chekhov »

این داستانا دیگه فوق کوتاهن ، چندتا داستان کوتاه اسم میبرم اگه نخوندید حتما بخونید ، مطمئن باشید ارزششو داره :

تمشک تیغ دار _ چخوف ( فقط میتونم بگم خیلی خیلی فوق العادست ، من که خونده بودمش تا 2 روز رفتم تو خلصه)

آب زندگی و تاریکحانه _ از صادق هدایت

شغال و عرب _ از کافکا

تکرار میکنم اگر نخوندید حتما بخونید ؛ smile072

نمایه کاربر
عطر یاس

محل اقامت: ای کاش مشهد بود

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۲/۱۰ - ۲۳:۵۱


پست: 415

سپاس: 300

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط عطر یاس »

Chekhov نوشته شده:این داستانا دیگه فوق کوتاهن ، چندتا داستان کوتاه اسم میبرم اگه نخوندید حتما بخونید ، مطمئن باشید ارزششو داره :

تمشک تیغ دار _ چخوف ( فقط میتونم بگم خیلی خیلی فوق العادست ، من که خونده بودمش تا 2 روز رفتم تو خلصه)

آب زندگی و تاریکحانه _ از صادق هدایت

شغال و عرب _ از کافکا

تکرار میکنم اگر نخوندید حتما بخونید ؛ smile072
اگه اینجا گذاشتید میخونم....

وگرنه حوصله دنبال یه داستان رفتن ندارم.... smile001
جاده جوانی لغزنده است
زنجیر ایمان را ببندید


صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.


آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند



my physic channel ID : @physicGV

Chekhov

نام: soheil

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۴/۱۱ - ۰۱:۵۳


پست: 0



Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط Chekhov »

دانشجو هسته ای نوشته شده:
Chekhov نوشته شده:این داستانا دیگه فوق کوتاهن ، چندتا داستان کوتاه اسم میبرم اگه نخوندید حتما بخونید ، مطمئن باشید ارزششو داره :

تمشک تیغ دار _ چخوف ( فقط میتونم بگم خیلی خیلی فوق العادست ، من که خونده بودمش تا 2 روز رفتم تو خلصه)

آب زندگی و تاریکحانه _ از صادق هدایت

شغال و عرب _ از کافکا

تکرار میکنم اگر نخوندید حتما بخونید ؛ smile072
اگه اینجا گذاشتید میخونم....

وگرنه حوصله دنبال یه داستان رفتن ندارم.... smile001

smile031

حوصله دارین 40 روز دعای عهد بخونین تا یکی از یاران امام زمان بشید ،

حوصله دارین 5 ساعت تو مجلس روضه بشینید تا چارتا دروغ و شرک بشنوید و گریه کنید ،

حوصله دارید هر روز ساعت 12.30 دو ساعت بشینید جلو تلوزیون سمت خدا ببینید ،

اونوقت تا به کتاب و کتاب خونی و یه چیز به درد بخور میرسه حوصله ندارید ؛

نمایه کاربر
عطر یاس

محل اقامت: ای کاش مشهد بود

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۲/۱۰ - ۲۳:۵۱


پست: 415

سپاس: 300

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط عطر یاس »

Chekhov نوشته شده:
دانشجو هسته ای نوشته شده:
Chekhov نوشته شده:این داستانا دیگه فوق کوتاهن ، چندتا داستان کوتاه اسم میبرم اگه نخوندید حتما بخونید ، مطمئن باشید ارزششو داره :

تمشک تیغ دار _ چخوف ( فقط میتونم بگم خیلی خیلی فوق العادست ، من که خونده بودمش تا 2 روز رفتم تو خلصه)

آب زندگی و تاریکحانه _ از صادق هدایت

شغال و عرب _ از کافکا

تکرار میکنم اگر نخوندید حتما بخونید ؛ smile072
اگه اینجا گذاشتید میخونم....

وگرنه حوصله دنبال یه داستان رفتن ندارم.... smile001

smile031

حوصله دارین 40 روز دعای عهد بخونین تا یکی از یاران امام زمان بشید ،

حوصله دارین 5 ساعت تو مجلس روضه بشینید تا چارتا دروغ و شرک بشنوید و گریه کنید ،

حوصله دارید هر روز ساعت 12.30 دو ساعت بشینید جلو تلوزیون سمت خدا ببینید ،

اونوقت تا به کتاب و کتاب خونی و یه چیز به درد بخور میرسه حوصله ندارید ؛
همه اینا رو درست فهمیدید....

البته فکر کنم شما هم باید یکم آدم خوبی باشید که اینا رو میدونید..

یعنی بازم جای شکر هست که میدونید دعای عهد چیه و باید حداقل 40 صبح بخونیم و یا جالب تر این بود برام که میدونید برنامه سمت خدا رو نگاه میکنم...

ولی ادم باید از وقتش درست استفاده کنه و کار درست هم همینایی بود که خودتون ذکر کردین....

میرم جاتون خالی سحر ی خورم بعد دوباره در خدمت هستم......
جاده جوانی لغزنده است
زنجیر ایمان را ببندید


صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.


آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند



my physic channel ID : @physicGV

نمایه کاربر
1300144

عضویت : شنبه ۱۳۸۹/۴/۱۲ - ۱۱:۵۴


پست: 343

سپاس: 79

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط 1300144 »

Chekhov نوشته شده:این داستانا دیگه فوق کوتاهن ، چندتا داستان کوتاه اسم میبرم اگه نخوندید حتما بخونید ، مطمئن باشید ارزششو داره :

تمشک تیغ دار _ چخوف ( فقط میتونم بگم خیلی خیلی فوق العادست ، من که خونده بودمش تا 2 روز رفتم تو خلصه)

آب زندگی و تاریکحانه _ از صادق هدایت

شغال و عرب _ از کافکا

تکرار میکنم اگر نخوندید حتما بخونید ؛ smile072
تمشک تیغ دار فضای خیلی قشنگی داره ..
گرم بیایی و پرسی چه بردی اندر خاک؟ .................... ز خاک نعره برآرم که آرزوی تو را

نمایه کاربر
عطر یاس

محل اقامت: ای کاش مشهد بود

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۲/۱۰ - ۲۳:۵۱


پست: 415

سپاس: 300

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط عطر یاس »

مردي صبح از خواب بيدار شد وديد تبرش ناپديد شده ، شك كرد كه همسايه اش آن را دزديده باشد. براي همين تمام روز او را زير نظر گرفت.

متوجه شد كه همسايه اش در دزدي مهارت دارد مثل يك دزد راه مي رود، مثل دزدي كه مي خواهد چيزي را پنهان كند، پچ پچ مي كند.
آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصميم گرفت به خانه اش برگردد لباسش را عوض كند و نزد قاضي برود و از او شكايت كند.

اما همين كه وارد خانه شد تبرش راپيدا كرد.

زنش آن را جابه جا كرده بود

.مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه اش را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يك آدم شريف راه ميرود ، حرف ميزند و رفتار مي كند.

پائلو کوئیلو

همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسانها در هر موقعیتی معمولا آن چیزی را می بینیم که دوست داریم ببینیم!
جاده جوانی لغزنده است
زنجیر ایمان را ببندید


صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.


آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند



my physic channel ID : @physicGV

نمایه کاربر
عطر یاس

محل اقامت: ای کاش مشهد بود

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۲/۱۰ - ۲۳:۵۱


پست: 415

سپاس: 300

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط عطر یاس »

روزی دختر شیخ یک تبلت گوگل نکسوس بخرید و بر شیخ عرضه نمود!

شیخ بگفت: این تبلت که خریدی اولین کار چه کردی؟

عرض نمود: یا شیخ بر صفحه اش برچسب زدم و دور آن کاوری بس محکم قرار دادم.


شیخ فرمود: ایا کسی تورا به این کار مجبور کرد؟

- خیر

فرمود: ایا تو به شرکت گوگل توهین کردی که چنین کاور بر آن نهادی؟

- خیر. اتفاقاً خود گوگل که آن را ساخته توصیه نماید که بر آن کاور نهیم.


- ایا چون این تبلت چیپ و درپیت است کاورش کردی؟

- خیر. بلکه چون ارزشمند است و کلی تکنولوژی صرف آن شده چنین کردم.

- ایا کاور از جمال تبلت نکاهد و به وزنش نیفزاید؟

- باکی نیست. به دوامش نیز بیفزاید.


شیخ صیحه ای بزد و فرمود: پس بدان که آنکه مرا و تو را ساخته ما را به عفاف و حجاب ، توصیه نموده است که عفاف نه دست وپاگیراست و نه موجب عذاب بلکه ضمانت ماندگاریست.
89.jpg
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.
جاده جوانی لغزنده است
زنجیر ایمان را ببندید


صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.


آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند



my physic channel ID : @physicGV

نمایه کاربر
عطر یاس

محل اقامت: ای کاش مشهد بود

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۲/۱۰ - ۲۳:۵۱


پست: 415

سپاس: 300

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط عطر یاس »

ﺷﻮﺥ ﻃبعی بی‌نظیر ﻳﮏ شهید ﺍﻳﺮﺍنی ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺧﺮ...
ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﮔﺮ:
ﺗﺮﮐﺶ ﺧﻤﭙﺎﺭﻩ سینه‌اش ﺭُﻭ ﭼﺎﮎ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺯﻣﺰﻣﻪ می‌کرﺩ.

ﺩﻭﺭﺑﻴﻦ ﺭُﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﺎﻻی ﺳﺮﺵ
ﺩﺍﺷﺖ آﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺴﺎﺷﻮ می‌زﺩ.

ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ آﺧﺮ ﭼﻪ ﺣﺮفی ﺑﺮﺍی ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺍﺭی
ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺸﻮﺭﻡ ﻣﻴ‌‌ﺨﻮﺍﻡ ﻭﻗتی ﺑﺮﺍی ﺧﻂ مقدم ﮐُﻤﭙُﻮﺕ می‌فرستن، ﻋﮑﺲ ﺭُﻭی ﮐﻤﭙﻮﺕﻫﺎ ﺭﻭ ﻧَﮑﻨﻦ!

ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﺿﺒﻂ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ، ﻳﻪ ﺣﺮﻑِ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﮕﻮ
ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﻃﻨﺎﺯی ﮔﻔﺖ: آﺧﻪ ﻧﻤﻴﺪﻭنی، ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﻢ، ﺭُﺏ ﮔﻮﺟﻪ ﺍﻓتاده...!

و لحظاتی بعد چشمانش را بست، لبخندی زد و شهید شد............"
شهید رضا قنبری، معروف به "شهید خندان"تهران سال 1364
جاده جوانی لغزنده است
زنجیر ایمان را ببندید


صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.


آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند



my physic channel ID : @physicGV

نمایه کاربر
عطر یاس

محل اقامت: ای کاش مشهد بود

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۲/۱۰ - ۲۳:۵۱


پست: 415

سپاس: 300

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط عطر یاس »

دانشجویی به استادش گفت:

استاد اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم

و تا وقتی خدا را نبینم آن را عبادت نمی کنم.


استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت :

آیا مرا می بینی؟


دانشجو پاسخ داد : نه استاد ! وقتی پشت من به شما باشد

مسلما شما را نمی بینم.


استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت : تا وقتی به خدا

پشت کرده باشی او را نخواهی دید !


جاده جوانی لغزنده است
زنجیر ایمان را ببندید


صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.


آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند



my physic channel ID : @physicGV

نمایه کاربر
عارفه علیزاده

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۳/۲/۱۰ - ۲۳:۵۰


پست: 17

سپاس: 15

جنسیت:

تماس:

Re: داستان های کوتاه و آموزنده

پست توسط عارفه علیزاده »

دکتری برای خواستگاری دختری رفت

ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول
میکنم که مامانت به عروسی نیاید آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود
رفت و با خجالت چنین گفت: در سن یک سالگی پدرم مرد ومادرم برا اینکه خرج زندگیمان
را تامین کند در خونه های مردم رخت و لباس میشست حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط
کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است نه فقط این بلکه این گذشته
مادرم مرا خجالت زده کرده است به نظرتان چکار کنم استاد به او گفت:از تو خواسته ای
دارم به منزل برو و دست مامانت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی و
جوان به منزل رفت و اینکار را کرد ولی با حوصله دستای مادرش را در حالی که اشک بر
روی گونه هایش سرازیر شده بود انجام داد زیرا اولین بار بود که دستان مامانش درحالی
که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده وتماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید ،
طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میفتاد. پس از شستن دستان
مادرش نتونست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: ممنونم که
راه درست را بهم نشون دادی من مادرم را به امروزم نمیفروشم چون اون زندگی را برای
آینده من تباه کرد

اگر جایی که ایستاده اید را نمی پسندید، عوضش کنید. شما درخت نیستید(جیم ران)

بهتــــــرین معلم شما، آخریـــن اشتباه شماست.


آدرس وبلاگم
˙·٠•✿ دوستداران فیزیک ✿•٠·˙
http://physicguilanv.blog.ir/

ارسال پست