زمان دقیقا چیست؟

[super gravity]

منظور شما از این که تفاوت زمان میان مشاهده ما واتفاق افتاد ه بر مشاهده ی ما روی این واقعه تاثیر می گذارد چیست

[Persios]

منظور شما از این که تفاوت زمان میان مشاهده ما واتفاق افتاد ه بر مشاهده ی ما روی این واقعه تاثیر می گذارد چیست

مربوط می شه به آزمایش دو شکاف اگر بخوام این جا توضیح بدم خیلی طولانیه ولی در تایپیک "چگونه در زمان سفر کنیم" توضیح کوتاهی دادم

[Archimedes]

بزارید بحثو عوض کنم
دوباره یک سوال می پرسم که یکی از ریشه های همون سوالیست که قبلا پرسیدم و ذهنم رو مشغول کرده
و دوباره برمی گردم به آزمایش دو شکاف ... ما فهمیدیم که مشاهده ی ما احتمال رو به اتفاق حقیقی تبدیل می کند خوب مشاهده ی ما توسط نتایج و محاسبات کامپیوتر است که این و خود درک ما با تاخیر از خود واقعه که با سرعت نور اتفاق می افتد است و در کل بنا به گفته ی انشتین هیچ کدام از این ها به طور هم زمان اتفاق نمی افتد ولی با این حال مشاهده ی ما که در یک زمان دیگری است روی واقعه ای که در یک زمان دیگر است تاثیر می گذارد!!!! چطور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

البته این فقط یکی تفاسیر مکانیک کوانتومی می باشد.
اما این طور فرض کنید که ما وقتی ستارگان دور دست را مشاهده می کنیم می دانیم که بخاطر فاصله زیاد ما در حال تماشای اون ستاره در زمانی هستیم که نور از اون ستاره به سمت ما حرکت کرده.
در نتیجه ما واقعیت اون موقع رو مشاهده می کنیم و در گزارشمان باید این موضوع را مد نظر قرار دهیم.
با توجه به این موضوع و از آنجا که جهان دائما در حال حرکت است و جنبشی بر تمام ذرات حکم فرماست.
در نتیجه هیچ جرمی و پدیده ای حتی برای یک میلیارد میلیارد میلیاردم ثانیه نیز اکن و بدون تغییر نخواهد بود.
پس غیر ممکن است شما مشاهده ای در لحظه داشته باشید.
و گذشت زمان باعث می شود که با توجه به اینکه همیشه سرعت مشاهده و درک ما از واقعیات از سرعت نور کمتر است.
در نتیجه ما در تمام موارد در حال مشاهده گذشته ای بسیار نزدیک هستیم.

[Persios]

پس می توان گفت اطلاعات محدود به زمان نیستند و آیا به همین دلیل است که انتقال اطلاعات با سرعتی بیش از سرعت نور مشاهده شده که با این حساب یعنی سرعت بیش از نور نیست بلکه در زمان سفر می کند؟؟
امیدوارم خیلی از موضوع این بخش خارج نشده باشم!

[Archimedes]

پس می توان گفت اطلاعات محدود به زمان نیستند و آیا به همین دلیل است که انتقال اطلاعات با سرعتی بیش از سرعت نور مشاهده شده که با این حساب یعنی سرعت بیش از نور نیست بلکه در زمان سفر می کند؟؟
امیدوارم خیلی از موضوع این بخش خارج نشده باشم!

به نگر بنده زمان رویدادها همان لحظه ای است که نور از اون پدیده به چشم ما می رسد. در نتیجه شما همچنان گذشته را می بینید و هیچ مشاهده ی آنی و در لحظه ای وجود ندارد.
اگر بخواهید اطلاعات را با استفاده از قوانین فیزیک کلاسیک ارسال کنید، البته محدود به زمان هستند زیرا هرگز نمی توان این اطلاعات را در فیزیک کلاسیک با سرعتی بیش از سرعت نور ارسال کرد زیرا اصل نسبیت در جهت جلوگیری از پارادوکس ها وارد عمل می شود.
ولی در حالت در هم تنیدگی کوانتومی می توان اطلاعات رو با سرعتی حتی هزاران و میلیون ها برابر سرعت نور انتقال داد ولی مشکل در تصادفی بودن داده های انتقالی یا بهتر بگویم مطلع شدن از اطلاعات است.
با این حال تحقیقات همچنان بر این اصل که بتوان داده های دقیق را به این روش و در فاصله های دور انتقال داد در موسسات علمی بزرگ دنیا در جریان است.

[Persios]

برگردیم به خود زمان
اگر عالم یک پارچه ی انشتین رو در نظر بگیریم کل مکان با تمام ابعادش مانند فریم های فیلم می باشد که که با کنار هم قرار گرفتن آن ها کل زمان آینده و گذشته باهم وجود دارند که گذر کردن از این فریم ها لحظه های زمان حال رو میسازد بر این تعریف تصوری که ما می سازیم حدودا مانند یک محیط لایه لایه است که تمام لایه ها موازی هم قرار دارند در این محیط اگر لایه ای از یک زمان لحظه ای رو به صورت غیر موازی با لایه های دیگر در نظر بگیریم (مانند خط "/" در محیطی "llll" به این شکل) زمان حال در یک نقطه با زمان حال یک نقطه ی دیگر که در حالت موازی در یک فاصله ی زمانی بسیار متفاوت قرار دارند با هم همزمانی کامل پیدا می کنند این حالت در فاصله های دور و در حرکت به سوی یک دیگر و یا بر عکس اتفاق می افتد که نشانگر یک محیط دو بعدیه زمان است
این نظریه را با مطلب قبلیی که من گفتم (در باره ی اطلاعات کوانتمی) با هم ترکیب کنید و خوش حال می شوم که نظر شما رو در این باره ببینم

[Hiro]

یه سواله که داره منو دیوونه می کنه
زمان چیه؟؟؟

انیشتین میگه:
زمان توهمی بیش نیس!
عمق فاجعه رو!

[candle]

یه سواله که داره منو دیوونه می کنه
زمان چیه؟؟؟

انیشتین میگه:
زمان توهمی بیش نیس!

واقعا اینشتین همین رو گفته؟!

[Archimedes]

برگردیم به خود زمان
اگر عالم یک پارچه ی انشتین رو در نظر بگیریم کل مکان با تمام ابعادش مانند فریم های فیلم می باشد که که با کنار هم قرار گرفتن آن ها کل زمان آینده و گذشته باهم وجود دارند که گذر کردن از این فریم ها لحظه های زمان حال رو میسازد بر این تعریف تصوری که ما می سازیم حدودا مانند یک محیط لایه لایه است که تمام لایه ها موازی هم قرار دارند در این محیط اگر لایه ای از یک زمان لحظه ای رو به صورت غیر موازی با لایه های دیگر در نظر بگیریم (مانند خط "/" در محیطی "llll" به این شکل) زمان حال در یک نقطه با زمان حال یک نقطه ی دیگر که در حالت موازی در یک فاصله ی زمانی بسیار متفاوت قرار دارند با هم همزمانی کامل پیدا می کنند این حالت در فاصله های دور و در حرکت به سوی یک دیگر و یا بر عکس اتفاق می افتد که نشانگر یک محیط دو بعدیه زمان است
این نظریه را با مطلب قبلیی که من گفتم (در باره ی اطلاعات کوانتمی) با هم ترکیب کنید و خوش حال می شوم که نظر شما رو در این باره ببینم

آن قسمتی که با قرمز مشخص کردم در مورد فرضیه بدون وقت زمان است و یکی از تعاریف زمان در میان دانشمندان است که می گوید تمام لحظات گذشته، حال و آینده به یک اندازه واقعی هستند به این معنی که شما در همین لحظه هم نوزاد و هم بزرگسال و هم پیر هستید منتهی در نقاطی مختلف از فضا زما.
به عنوان مثال مسکو و لندن و واشنگتن، هر سه همزمان وجود دارند با اینکه نمی توانیم همزمان هر سه شهر را ببینیم با اینحال هر سه واقعی و در سه نقطه متفاوت قرار دارند.
این فرضیه قطعی و اثبات شده نیست و هر جوابی بدست آید تنها در چارچوب همین فرضیه معتبر است.
پس بهتر است ابتدا بر تعریفی بر خود زمان به توافق برسی،، سپس سازوکار آن.
اما در مورد قسمت آبی رنگ:
لطفا بیشتر توضیح دهید.
چطور ما چندین لحظه ی اکنون داریم که ممکن باشد با یکدیگر همپوشانی کنند.

[Persios]

این نظریه از نسبیت خاص بیرون آمده در این باره به نظر خودم با اثبات نسبیت خاص از نظر منطقی این نظریه هم پایداره
در مورد توضیح جمله ی آبی در آن حالت ما یک جهانی را داریم که با تمام زمان ها که به صورت فریم فریم کنار هم قرار گرفتند ساخته شده است که هر یک از این فریم ها یک لحظه را در کل کیهان نشان می دهند یعنی یک لحظه در کل بعد مکان حال اگر این تقسیم بندی را که به صورت یک صفحه است به جای برش های موازی با لحظه ها برش های زاویه دار بزنیم یعنی یک فریم به طوری که هر قسمت از آن از یکی از فریم های دیگر که در اول با آن ها شروع کردیم ساخته شده باشد ما فریمی از یک لحظه ی واحد داریم که چندین لحظه که در تقسیم بندیه قبلی جدا از هم قرار داشتند را در آن به همزمانی می رساند این حالت در حرکت های پر سرعت و در مسافت های طولانی در فضا زمان اتفاق می افتد یعنی نمودار فضا زمان این حالت در صفحه ی دو بعدیی که قبل در نظر گرفته بودیم به صورت "/" خط کج در محیطی که ما فقط به صورت فریم هایی (لحظه هایی) موازی هم "llllllllll" تقسیم بندی کرده بودیم

[Archimedes]

این نظریه از نسبیت خاص بیرون آمده در این باره به نظر خودم با اثبات نسبیت خاص از نظر منطقی این نظریه هم پایداره
در مورد توضیح جمله ی آبی در آن حالت ما یک جهانی را داریم که با تمام زمان ها که به صورت فریم فریم کنار هم قرار گرفتند ساخته شده است که هر یک از این فریم ها یک لحظه را در کل کیهان نشان می دهند یعنی یک لحظه در کل بعد مکان حال اگر این تقسیم بندی را که به صورت یک صفحه است به جای برش های موازی با لحظه ها برش های زاویه دار بزنیم یعنی یک فریم به طوری که هر قسمت از آن از یکی از فریم های دیگر که در اول با آن ها شروع کردیم ساخته شده باشد ما فریمی از یک لحظه ی واحد داریم که چندین لحظه که در تقسیم بندیه قبلی جدا از هم قرار داشتند را در آن به همزمانی می رساند این حالت در حرکت های پر سرعت و در مسافت های طولانی در فضا زمان اتفاق می افتد یعنی نمودار فضا زمان این حالت در صفحه ی دو بعدیی که قبل در نظر گرفته بودیم به صورت "/" خط کج در محیطی که ما فقط به صورت فریم هایی (لحظه هایی) موازی هم "llllllllll" تقسیم بندی کرده بودیم

تمام چیزی که نسبیت در مورد زمان به ما می گوید این است که زمان نسبی است. افزایش سرعت و افزایش گرانش سرعت گذر زمان را کاهش می دهد و زمان برای هر شخص به مشخصه ی مکانی شخص بستگی دارد و درک شدن سرعت گذر زمان برای دو شخص در دو مکان متفاوت شبیه هم نخواهد بود.
نسبیت چیزی در مورد چیستی مفهوم نمی گوید و نظریه ای در این باره نمی دهد.
فقط می گوید زمان نسبی است.
در مورد قسمت آبی رنگ:
می دانیم که جهان چهار بعدی است.
ولی اجسام سه بعدی از ن و تمام اجرام کیهان به اجبار و یا به دلایل دیگر (نامعلوم) فقط و فقط در یک جهت بعد چهارم که همان زمان است، حرکت می کنند.
تنها حرکت اجرام در زمان به سمت جلو و به سمت آنتروپی بیشتر حرکت می کنند.
به هیچ عنوان نمی توانیم دو عکس کاملا مشابه از یک مکان داشته باشیم حتی اگر فاصله گرفتن عکس ها میلیاردها میلیاردم ثانیه باشد. زیرا جهان همواره در جنبش و حرکت است تا ریز ترین سطح ذرات.
پس ما اگر میلیاردها عکس از یک مکان داشته باشیم، بخاطر اینکه حرکت در بعد زمان را شبیه سازی کنیم بهترین عمل قرار دادن موازی عکس ها از پایین به بالا بر روی همدیگر است.
به این معنی که برش های مختلف فضا زمان(تصویر های دو بعدی) در جهت زمان و در نمودار فضا زمان (که محور ایکس نماینده مکان و محور وای نماینده ی زمان) بصورت برش هایی موازی بروی همدیگر یک سیر گذر زمان را تداعی می کند.
پس این لحظات حال بصورت نوار فیلم عکاسی و بصورت ردیف و پشت سر هم نیست که قسمتی را مورب کات کنیم و با لحظات حال دیگر بچسبانیم.
و در مورد اون بند آخر هیچ ایده ای به ذهنم نمی رسه که در چه مورد صحبت می کنید یا منظورتون چیه که در سرعت های زیاد و مسافت های طولانی فضا-زمان...؟

[pitersongvs]

سلام دوستان..
من تازه تصمیم گرفتم تو انجمن هوپا باشم البته انگار زیاد فعالیت نمیشه!! بگذریم..
اول بگم که آقای archimedes این آواتار شما به قول فیسبوکی ها لااایک داره...متیو مک کانهی حرررف نداره.
همونطوری که تو این تاپیک هم خیلی بحث شده مفهوم زمان (البته مفهومی که بعد قرن بیستم پیدا کرده) با آنتروپی گره خورده.
آنتروپی جهت زمانو به ما نشون میده. و نه نرخ تغییراتشو. توی تاپیک صحبت هایی از دوستان میخوندم که زیاد با مفهوم آنتروپی منطبق نیست، و یه جاهایی مشخصه که بیشتر ما و خود من هنوز روی آنتروپی مسلط نیستیم..
پیشنهاد میکنم ادامه بحث رو با مفهوم آنتروپی جلو بریم و بعد به زمان برگردیم.
نظرتون چیه؟

[balans]

اذهان انسانها مقایسه گرند ودر نتیجه بسته به آنچه در ذهن خود برای مقایسه دارند نسبت به یک پدیده نرم افزاری ویا سخت افزاری ثابت ، ادراک متفاوتی خواهند داشت . پس به نرم ازار زمان منهای مقایسه گری های اذهان انسانها بپردازیم
حال به حقیقت ها که نتیجه واقع شدن هاست میپردازیم:
1- زمان حاصل تغییرات سخت افزاری ویا نرم افزاری هستی در ابعاد بسیار کوچک تا بسیار بزرگ است .
2- تغییرات در هستی حاصل آنچگال شدن انرژی در هستی و انبساط در جهان هستی است .
3- تغییرات چند بعدی اند. که به مفهوم تغییرات فضا ی هستی در ابعاد بسیار کوچک تا بسیار بزرگ میانجامد
ما آنچه را که در ذهن خود برای مقایسه این تغییرات در هستی بصورت نرم افزار میسازیم زمان می نامیم تا در محا سبات مقایسه گرمان جای دهیم ( ذهن انسان محاسبه گر نیست) .مسلمأ اگر زمان فضای 1 را ندانید پس از تغییر فضای 1، طول زمان این تغییر را نخواهید دانست چون ذهن مقایسه گر شما چیزی برای مقایسه ندارد .پس زمان در فضای متغییر هستی در ذهن مقایسه گر ما برای محاسبات مقایسه یمان ساخته شده واز نرم افزار های هستی ما است .
فضا های هستی در ابعاد بسیار کوچک( بصورت بسته ای) تا بسیار بزرگ در هر آن در تغییرند بدون احتیاج به نرم افزار زمان ساخته ذهن بشر برای محاسبات مقایسه گرانه خود. این تغییرات حاصل آنچگال شدن انرژی در هستی و انبساط جهان هستی است و چون مغز مقایسه گری به این تغییرات نگاه نمیکند مطابق قوانین ازلی وابدی خلقت این تغییرات انجام میشود بدون احتیاج به زمان ساخت ذهن مقایسه گر مااااااااااااااا.پس زمان ساخت ذهن بشر است وهر آنچه به آن مربوط میشود خیالاتی بیش نیست مثل تونل زمان ، سفر در زمان ، و...posting.php?mode=reply&f=2&t=34252#

[Mr.Wise]

بعضیا میگن زمان ظرفیه که ترتیب رویداد ها رو مشخص میکنه و باعث میشه که همه اتفاقات باهمدیگه در یک آن رخ نده.
فلاسفه هم میگن که زمان در واقع همون میزان حرکت در جوهره و _به نظر من_ اگه بشه حرکت در جوهر رو برعکس کرد، میشه حتی زمان رو هم به عقب بازگرداند.
برای دونستن اینکه حرکت جوهری چیه هم یه سرچ بکن مقالات جالبی رو میتونی پیدا کنی.

[159951]

ببخشید چرا نمیشه بین مرغ و تخم مرغ انتخلاب کرد؟