paradoxy نوشته شده:SH. نوشته شده:paradoxy نوشته شده:
تیره رنگ ها درست نیست. گذر زمان برای جسمی که در نزدیکی جسم بسیار پرجرمی هست کند میشه، نه برای جسمی که خودش پرجرم هست. این دو مقوله متفاوت هستند. به عبارتی، زمان برای جسمی که نزدیک سیاه چاله میره از دید ناظری که از سیاه چاله دوره کند میشه، نه برای خود سیاه چاله که جرمش زیاده. علتش این هستش که عامل کندی زمان اینجا گرانشی هست که ناظر نزدیک سیاه چاله احساس میکنه ولی ناظر دور از اون چنین گرانشی رو تجربه نمیکنه.
این دومی هم قابل بحث هست. ببینید، آهنگ گذر زمان برای فوتون از دید ما که به فوتون داریم نگاه میکنیم متوقف شده اما این به این معنی نیست که فوتون در زمان حرکت نمیکنه و صرفا حرکتش فضایی میشه. اتفاقا اگه شما World Line (نمیدونم چی ترجمش میکنن) یک فوتون رو در همون نمودار مکان زمان فضای اقلیدسی بکشی، میبینی که میشه یک خط راست با زاویه 45 درجه! تانژانت این زاویه هم از قضا سرعت نور رو میده.
هرچی در حالت سکون جرم بیشتر زمان کندتر؟ روی چه حسابی؟، بعد این زمان برای کی کندتر هست؟
درمورد فوتون. بله. بهش میگن جهانخط.راست میگین. . خب حالا اگر نمودار را SIو برای وضعیتی که سرعت نور را یک در نظر نگرفتیم بکشیم احتمالا این یه خط موازی با محور Xها نمیشه؟(نمیدونم...) احساس میکنم که فوتون خودش گذر زمانی نیست روش و گذر زمان براش صفره( اگه گذر زمان براش رخ بده، یعنی باید تغییری روش رخ بده و این تغییر باید روی یه چیزی باشه. مثل چیزهای قابل اندازه گیری ولی فوتون چیز قابل اندازه گیریش فقط بسامده؟یا مثلا اسپینش. تغییر بسامد خود به خود نقض قانون بقای انرژیه.اسپینم که کلا نمیشناسم.)نمیدونم... فرمایشات شما درسته.
در مورد جمله ی اخر و بند اول. کلا منظورم از گذر زمان روی خود جسمی بود که فلان جرم را داره .به نظر من داخل تکینگی سیاهچاله زمان متوقف شده و تا بینهایت کش اومده. همونطوری که فضا تا یک نقطه جمع شده.منظورم خود ابعاد فضا زمانه.
هرچی توی سکون جرم بیشتر، انحنا بیشتر و زمان منبسط تر و فضا منقبض تر(؟)زمان برای خود جسمی که جرمش بیشتره کندتر میگذره.منظور من اینه.
بدیش اینه هنوز نسبیت عام را با ریاضیات نخوندم و فقط مفاهیمی بوده که توی چند تا کتاب برای توضیح چیز های دیگه گفته شده و الان درین مورد نمیتونم مرز خیالبافی و تناظر شهودیم با واقعیت را با استدلال ریاضی مشخص کنم.درست میفرمایید.خودم هم نمیدونم. ممنون بابت تذکر.
البته تغییر بسامد نقض پایستگی انرژی کلاسیکی داره، در مکانیک کوانتومی هیچ عیبی نداره اگر بسامد اندازه گیری شده یک فوتون هر بار متفاوت باشه (که عملا این اتفاق هم میوفته و نمیتونیم انرژی فوتون رو به خاطر عدم قطعیت با دقت بینهایت تعیین کنیم) و انرژی به شکل کوانتومی پایستست
خب ما هم گفتیم غلطه، یا لاقل در مخیله بنده نمیگنجه که چرا جسمی که جرم سکونش بیشتره باید زمان برای خودش دیرتر بگذره نسبت به بقیه؟ شما توجه که که یک جسم بعد این که سیاه چاله شد گرانشش به خودش نیرویی وارد نمیکنه. ما وقتی میخوایم راجب یک ناظر صحبت کنیم یک نقطه در فضا و زمان مشخص می کنیم. در مورد سیاه چاله، ستاره نوترونی و اصغر اکبر همه فرقی نمیکنه. در ابتدا یک مرکز جرم نسبت میدیم به سیستم، بنا رو بر این میزاریم که به جای یه ستاره غول پیکر، کل ستاره در یک نقطه وجود داره. حالا آیا گرانش خود اون جسم، به این نقطه وارد میشه؟ خیر! اگر وارد میشد که جسم شتاب می گرفت در یک جهت به خصوص، خب حالا که گرانشی به این نقطه وارد نمیشه، پس زمان هم باید به شکل معمول براب اون نقطه بگذره. البته یکی ممکنه بگه که ستاره نوترونی قبل این که درخودش فرو بریزه تک تک اجزائش گرانش خودش رو حس میکنن و در اثر اون گرانش ستاره در خودش فرو میریزه، اونوقت چی؟ که این بحث دیگریست و کاری به صحبتی که کردم ندارهمن اون متن طولانی رو نخوندم اما احساس میکنم شما میپرسی چرا انقباض طول رخ میده. خیلی سادست، و توی همین انجمن اگه بگردید توی پارادوکس های مرتبط با نسبیت، خب به این مسئله پرداختیم، اما همچنان من توصیه میکنم که یکم بیشتر با کتابای درست حسابی نسبیت سر و کله بزنید. مهم نیست تو چه سنی باشید. من الان سنم کمی بزرگتر از سیزده سال شده، منتهی فکر میکنم دور و ورای همون سیزده شروع کردم نسبیت خوندن. سخته ولی کیف میده.سلام
چرا باید دو تا ناظر جابجایی ۱ متر دیگری رو کوتاه تر ببینه
سلام خوبی
اره خوندن کتاب های سخت حال میده قبولت دارم
از کجا می دونید که خمیدگی خود ساختار فضا -زمان جسمی رووش عملی نداره؟