معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

مدیران انجمن: parse, javad123javad

محمدآقاابراهیمیان

نام: mohammad agha ebrahimian

محل اقامت: اصفهان

عضویت : جمعه ۱۴۰۱/۵/۲۸ - ۲۱:۰۳


پست: 6

سپاس: 1

جنسیت:

تماس:

معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

پست توسط محمدآقاابراهیمیان »

معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم به مناسبت سال جهانی علوم پایه

تقدیم به عاشقان علم و هموطنان عزیزم. معرفی چیزی که فیزیکدانان به آن نظریه همه چیز میگویند بی شک مهمترین خبردر تاریخ علم است و این مقاله حامل نسخه ارتقاء یافته و عمومی نظریه همه چیز است پس لطفا بخوانید، تبادل نظر کنید و به اشتراک بگذارید چون همه حق دارند هدف هزار ساله ما در علم را بشناسند و راجع آن تصمیم بگیرند. از آنجا که ممکن است انتظار خواندن چنین مقاله ای را در اینجا نداشته باشید عرض میکنم که این کار دلایل خوشایندی برای شما دارد و در نامه های بعدی توضیح خواهم داد. در اینجا فقط میتوانم بگویم که من این مقاله را به مناسبت سال جهانی علوم پایه نوشتم و برای نشر و پیشبرد آن به کمک شما نیاز دارم چون زمان کمی تا پایان امسال باقی مانده و مشکلات زیادی جلوی ما است. چیزی که فیزیکدانان به آن نظریه همه چیز میگویند را من ده سال قبل یافتم و فرصت کافی برای آنالیز آن داشتم ولی نتوانستم آنرا منتقل کنم چون اون با تمام دستاوردهای قبلی علمی فرق دارد. اون یک اصل و یک قانون و یک نیرو و یک واژه است که تمام اصول و قوانین و نیروهای شکل دهنده هستی و تمام واژههای بیان کننده هستی را در خود دارد. اون یک اصل بی رنگ و شکل است و هیچ بُعدی ندارد اما دائم شکل عوض میکند و شکل تمام اصول و قوانین و نیروها و واژهها را به خود میگیرد لذا ذهن و زبان و قلم کسانی که میخواهند آنرا درک و توصیف کنند را به بازی میگیرد. من امیدوارم بتوانم اینبار این حقیقت بزرگ و پیچیده علمی را به شما منتقل کنم اما به کمک شما نیاز دارم. من مجبورم ساده و خلاصه و با عجله بنویسم پس به خاطر غلطهای املائی و اشتباهاتم من را ببخشید و راهنمائی کنید. این یک برنامه حساب شده برای رسیدن به هدف نهائی و مشترکمان در علم است و هفت گام دارد. در گام چهارم به نسخه عمومی و ارتقاء یافته نظریه همه چیز میرسیم و در گام هفتم صاحب نقشه کامل از جهان هستی میشویم. این مقاله حامل چهار گام اول است و ویژه معرفی نسخه ارتقاء یافته و عمومی نظریه همه چیز است اما من آنرا برای نشر در اینجا خرد کردم و در چند نامه منتشر میکنم. با این کار همه میتوانیم در این پروژه بزرگ علمی شریک شویم پس بیائید با هم بزرگترین دستاورد علمی را کشف کنیم. این نامه حامل چکیده و گام اول مقاله است. متاسفم که نتوانستم خلاصه تر بنویسم.

چکیده، مقدمه و روش کار در یک پاراراف: نظریه همه چیز هدف فیزیکدانان است و منهم یک فیزیکدان مستقل هستم ولی وقتی صحبت از همه چیز میکنیم مرزهای میان فیزیک و فلسفه و دین و عرفان و خلاصه تمام علوم خودبخود میشکنند و علم یک حوزه واحد و بسیار پهناور میشود لذا ما برای رسیدن به چیزی که فیزیکدانان به آن نظریه همه چیز میگویند و منابع ومراجع متناسب با آن مجبوریم مرزهای میان علوم فعلی را بشکنیم و تمام حوزههای امروزی علم را کاوش کنیم، پس لطفا از روش ومنابع ومراجع ما برای رسیدن به نظریه همه چیز تعجب نکنید. بطور خلاصه وقتی راجع همه چیز صحبت میکنیم علوم یک حوزه واحد میشوند لذا ما مجبوریم هدف خصوصی فیزیکدانها در فیزیک را ارتقاء بدهیم و یک هدف واحد و عمومی برای همه علوم تعیین کنیم و برای رسیدن به آن هدف واحد باید منابع و مراجع عمومی و قدرتمند برای همه علوم پیدا کنیم لذا من برای رسیدن به چیزی که فیزیکدانان به آن نظریه همه چیزمیگویند مجبور شدم هدف ومنابع ومراجع علم را ارتقاء بدهم. موضوع ساده است. فیزیکدانان دنبال یک نظریه مشترک برای توضیح همه چیز هستند اما یک نظریه مشترک محصول یک مرجع مشترک است لذا من در قدم اول هدف فیزیکدانان قبلی در علم را ارتقاء دادم. یک مرجع مطلق ومشترک برای توضیح همه چیز به جای یک نظریه برای توضیح همه چیز.(منظور از نسخه ارتقاء یافته و عمومی نظریه همه چیز همین مرجع مطلق برای توضیح همه چیز است). در مرحله بعد سعی کردم یک مرجع مشترک فرضا یک اصل یا یک قانون مطلق در فیزیک یا علوم دیگر پیدا کنم که همه چیز را توضیح بدهد و هیچکس در هیچ چیز نتواند آنرا رد کند اما هیچ قانون مطلقی در علوم امروزی نبود بنابراین سعی کردم دستاوردهای نظری و تجربی دانشمندان در علوم مختلف را متحد کنم و به یک مرجع مطلق برای توضیح همه چیز برسم اما نتوانستم چون دستاوردهای نظری و تجربی دانشمندان در علوم متفاوت و تکه، پاره هستند و متحد نمیشوند لذا مجبور شدم منابع علم را هم عوض کنم. نیازهای ثابت و یکسان انسانی به جای نظریات و تجربیات متفاوت و متناقض انسانها در علوم مختلف. در آخر من به جای متحد کردن نظریات و تجربیات متفاوت و متناقض انسانی درعلوم مختلف، نیازهای ثابت و یکسان انسانی را متحد کردم و به یک اصل و یک مرجع مطلق برای توضیح همه چیز رسیدم. این همان برنامه دقیق و حساب شده ما برای رسیدن به هدف نهائی و مشترکمان در علم است که در پاراراف قبل به آن اشاره کردم. دانشمندان بزرگ با ذهنهای آماده که حاصل سالها کار و تفکر آنها در یک موضوع خاص است به جائی میرسند که با یک جرقه در ذهنشان مثل افتادن یک سیب از درخت نظریات بزرگی خلق میکنند اما وقتی میخواهیم به یک نظریه برای توضیح همه چیز برسیم شرایط فرق میکند. ما نمیتوانیم با یک جرقه در ذهنمان به نظریه همه چیز برسیم. این هدف تمام استانداردها و تصورات امروزی ما از علم را زیر و رو میکند. ما برای رسیدن به این هدف باید با تمام وجود علم و هدف نهایمان در آنرا درک کنیم و با یک برنامه دقیق و حساب شده به سمت آن برویم، پس لطفا با ما همراه شوید.

متن مقاله:

گام اول) یک مرجع مطلق برای توضیح همه چیز بجای یک نظریه برای توضیح همه چیز.

در بخش چکیده توضیح دادم.ما برای رسیدن به نظریه همه چیز اول باید هدف نهائی و مشترکمان در علم را درک کنیم پس به من اجازه بدهید تا فعلا با چند جمله ساده هدف نهائی و مشترکمان در علم را توضیح بدهم. در پایان مقاله نظریه همه چیز به کمک ما می آید و این جملات را اثبات میکند. حقیقت این است که مغز ما برای بقاء برنامه ریزی شده و دو چیز هستی ما را تهدید میکند. 1: عدم شناخت و شناخت ناقص از هستیمان. 2: اختلافهای دائمی به خاطر نظریات متفاوتمان راجع هستیمان. اینها عامل زوال ما هستند لذا ما برای بقاء باید همه چیز را راجع هستیمان بشناسیم و در همه چیز به وحدت شناخت برسیم. بطور خلاصه شناخت واحد و کامل در همه چیز. این هدف نهائی و مشترک ما در علم است و اگر به آن نرسیم با نظرات مخالفمان بطور خودکارخودمان را نابود میکنیم. این یک اتفاق شرم آور برای همه انسانها از هر قشر است و اثار آن طی صد سال اخیر در محیط زیستمان و سلاحهائی که آماده اند برای اختلاف نظرهایمان جهان مشترکمان را نابود کنند آشکار شده لذا ما خیلی زود باید به هدف نهائیمان در علم یعنی شناخت واحد و کامل برسیم. اما هر کاری یک ابزار میخواهد.رسیدن به شناخت واحد و کامل هم یک ابزار نیاز دارد لذا فیزیکدانان دنبال یک ابزار برای توضیح همه چیز هستند و به آن نظریه همه چیز میگویند. در واقع نظریه همه چیز قرار است ابزاری برای رسیدن به شناخت واحد و کامل باشد چون قرار است همه چیز را توضیح بدهد و نظریات متفاوت و تکه، پاره ما در باره جهان را متحد کند. اما این پیچیدهترین پروژه علمی شد و دانشمندان زیادی را نا امید کرد بطوری که میگویند ما نمیتوانیم به این هدف برسیم، پس لطفا چند دقیقه با ما همراه شوید. ما بطور خلاصه و در چهار گام نسخه ارتقاء یافته و عمومی نظریه همه چیز را معرفی میکنیم تا با هم به عصر طلائی علم برویم. در گام اول باید هدفمان را درک کنیم پس با دو سوال شروع میکنم. نظریه همه چیز باید چه خصوصیاتی داشته باشد و چه چیزهائی را توضیح بدهد تا ما به کمک آن به شناخت واحد و کامل برسیم؟ به زبان ساده ما باید دنبال چه باشیم؟ فیزیکدانان چند جواب برای این سوالها دارند ولی جوابهای آنها برای این سوالها کافی نیستند چون وقتی راجع همه چیز صحبت میکنیم مرزهای میان علوم میشکنند،علم یک حوزه واحد و پهناور میشود و پای تمام دانشمندان و فیلسوفان و روحانیان و عارفان و حتی هنرمندان به موضوع باز میشود پس من باید با یک مرجع مشترک و قدرتمند به سوالات بالا جواب بدهم تا همه آنرا بپذیرند. ( بی شک منظور ما از حوزه واحد و پهناور علم را فهمیدید با این وجود کمی توضیح میدهم چون این حوزه کاری ما برای رسیدن به نظریه همه چیز است و در ادامه بارها به آن اشاره میکنیم. حوزه واحد و پهناور علم زاده ذهن من نیست. این حوزه جائی است که همه علوم مادی و غیر مادی شریک میشوند و محصول تفکر در باره همه چیز است. وقتی راجع همه چیز فکر میکنیم فیزیک و فلسفه و دین و عرفان و فناوری و ریاضی و هنر حتی ادبیات و اقتصاد یک حوزه واحد میشوند و ما به آن، حوزه واحد و پهناور علم میگوئیم. این حوزه کاری ما برای رسیدن به چیزی است که فیزیکدانان به آن نظریه همه چیز میگویند پس چند لحظه مرزهای میان علوم را فراموش کنید و از تغیراتی که در اهداف و منابع علم ایجاد میکنیم تعجب نکنید چون این تغیرات اجتناب ناپذیر و بسیار مفید هستند. اولین تغییر اجتناب ناپذیر و مفید را چند لحظه پیش دیدید. همانطورکه دیدید با واژه همه چیز همه علوم متحد میشوند لذا ما هدف فیزیکدانان یعنی نظریه همه چیز را به حوزه واحد و پهناور علم آوردیم. با این تغییر ما دیگر محدود به فیزیک امروز و منابع و مراجع آن نیستیم و میتوانیم از منابع و مراجع و ابزارهای موجود در تمام علوم برای رسیدن به نظریه همه چیز استفاده کنیم. فیزیکدانان با استفاده از واژه همه چیز دانسته و ندانسته مجوز این تغییرات را صادر کرده اند پس نمیتوانید به ما ایراد بگیرید. بعلاوه من به عنوان یک فیزیکدان خوشحال میشوم از حوزه کوچک فیزیک امروزی به حوزه واحد و پهناور علم کوچ کنم چون فیزیک یک رکن اساسی در حوزه واحد و پهناور علم است و هدف آن در آنجا کشف نظریه همه چیز و درک ساختمان کلی هستی با کمک آن است. در بخش چکیده توضیح دادم که فکر کردن راجع نظریه همه چیز تمام تصوارات امروزی ما از علم را بر هم میزند پس از این تغییرات نترسید چون بزرگترین دستاورد علمی پشت این تغییرات منتطر ما است و ما با دلایل محکم این تغییرات را اعمال میکنیم). حالا میتوانیم برگردیم به سوالات بالا. ما با استناد به معنی واژه همه چیز هدف فیزیک را به حوزه واحد و پهناور علم آوردیم و حالا باید آنرا به یک هدف عمومی برای همه علوم تبدیل کنیم پس لطفا برگردید و به سوالات بالا فکر کنید. جواب سوالهای بالا بطور خودکار هدف فیزیک را ارتقاء میبخشند و یک تصویر درست و عمومی از نظریه همه چیز به همه میدهند. خوشبختانه جواب سوالهای بالا در معنی واژه همه چیز هستند و معنی همه چیز در رفتار مشترک انسانها آشکار است پس من وقت با ارزش شما را با نظرات خودم و فیزیکدانهای قبلی تلف نمیکنم و شما را به رفتار خودتان ارجاع میدهم. این یک روش مرجع دهی قدرتمند در حوزه واحد و پهناور علم است و ما را به وحدت نظر میرساند لذا من برای معرفی نظریه همه چیز از آن استفاده میکنم. شما در ادامه بطور خودکار این روش را درک میکنید لذا من خیلی کم توضیح میدهم. بطور خلاصه باید بگویم که انسانها دائم نظریات و تجربیات و عقاید یکدیگر در علوم مختلف را رد میکنند و در هیچ چیز به وحدت نظر نمیرسند ولی نمیتوانند حقایقی که در خودشان و رفتارشان آشکار است را رد کنند لذا من با استناد به رفتار مشترک انسانی به سوالهای بالا جواب میدهم تا همه به یک تصویر درست و مشترک از نظریه همه چیز برسیم. موضوع ساده است. ما انسانها تمام تاریخ دنبال چیزهای مادی و معنوی و احساسی و علمی بودیم و هستیم پس همه چیز شامل تمام ابعاد و موضوعات مادی و معنوی و احساسی و علمی هستی است. این معنی همه چیز است پس نظریه همه چیز باید دو خصوصیت داشته باشد.1: همه چیز شامل تمام ابعاد مادی و غیر مادی هستی است پس نظریه همه چیز باید تمام موضوعات مادی و معنوی و احساسی و علمی هستی ما را یکجا توضیح بدهد. 2. نظریه همه چیز باید تمام موضوعات مادی و معنوی و احساسی و علمی را یکجا توضیح بدهد پس باید یک مرجع مشترک برای تمام دانشمندان و فیلسوفان و روحانیان و عارفان در تمام علوم و تمام ابعاد مادی و غیر مادی هستی باشد و همه آنرا تائید کنند. تمام. نظریه همه چیز باید این دو خصوصیت را داشته باشد پس ما مجبوریم هدف فیزیکدانان در علم را ارتقاء بدهیم چون هیچ نظریه ای خصوصیات بالا را ندارند و نخواهد داشت. این تغییر اجتناب ناپذیر دوم ما در علم برای رسیدن به چیزی است که فیزیکدانان به آن نظریه همه چیز میگویند. ممکن است فکر کنید من یک تصویر عامیانه از نظریات علمی دارم اما اینطور نیست. من هم مثل شما تعریف نظریات علمی را میدانم ولی چیزی که در نظریات علمی میبینم را قبول دارم و حقیقت این است که هیچ نظریه ای خصوصیات بالا را ندارد و نخواهد داشت.هیچ نظریه ای نمیتواند مرجع مشترک همه باشد. هیچ نظریه ای نمیتواند همه موضوعات مادی و غیر مادی را یکجا توضیح بدهد. بزرگترین نظریات علمی یک چیز را توضیح میدهند و یک چیز را توضیح نمیدهند. نظریات علمی در یک حوزه اعتبار دارند ولی در حوزههای دیگر اعتبار ندارند. نظریات علمی کامل نیستند و دائم باید به روز رسانی شوند. نظریات علمی را دانشمندان در حوزههای تخصصی خودشان تولید میکنند و دلیلی نیست که همه در همه حوزهها آنرا بپذیرند پس نظریه همه چیز یک آدرس اشتباه است و نمیتواند هدف مشترک ما در حوزه واحد و پهناور علم باشد. حقیقتی که برای تمام فیزیکدانان و فیلسوفان و روحانیان وعارفان در تمام علوم ثابت باشد و تمام موضوعات مادی و غیر مادی را یکجا توضیح بدهد دیگر یک نظریه نیست بلکه یک مرجع مطلق است پس ما نباید دنبال یک نظریه برای توضیح همه چیز باشیم. فقط یک مرجع مطلق و مشترک میتواند همه چیز را توضیح بدهد و نظریات متفاوت ما در ابعاد مادی و غیر مادی هستی را متحد کند لذا ما باید دنبال یک مرجع مطلق برای توضیح همه چیز باشیم. این مرجع باید یک اصل یا یک قانون مطلق و عمومی باشد بطوریکه همه فیزیکدانان و فیلسوفان و روحانیان و عارفان و مهندسان و ریاضیدانان حتی هنر مندان و ادیبان آنرا تائید کنند و تمام موضوعات مادی و غیر مادی را یکجا توضیح بدهد تا ما از طریق همه چیز را بشناسیم و در همه چیز به وحدت شناخت برسیم. این آدرس درست و هدف مشترک ما در حوزه واحد و پهناور علم است و ما به آن مرجع مطلق علم یا نسخه عمومی و ارتقاء یافته نظریه همه چیز میگوئیم. بطور خلاصه یک مرجع مطلق و مشترک برای توضیح تمام موضوعات مادی و غیر مادی. این تنها ابزاری است که میتواند ما را به شناخت واحد و کامل برساند. نظریه همه چیز ابزار خصوصی فیزیکدانان برای رسیدن به وحدت در بُعد مادی هستی است و هرگز پیدا نمیشود چون تمام ابعاد هستی به هم گره خورده اند ولی مرجع مطلق علم یک ابزار قدرتمند و مشترک برای رسیدن به شناخت واحد و کامل در تمام ابعاد مادی و غیر مادی هستی است و نظریه همه چیز را هم در خود دارد لذا ما به آن نسخه عمومی و ارتقاء یافته نظریه همه چیز هم میگوئیم. به قول معروف اگر صد را داشته باشیم، نود را هم داریم پس اجازه بدهید این بخش را خلاصه کنم. بطور خلاصه شناخت واحد و کامل هستی هدف نهائی ما در علم است چون عامل بقاء ما است و مرجع مطلق علم ابزار قدرتمند رسیدن به شناخت واحد و کامل است چون قرار است تمام موضوعات مادی و غیر مادی را توضیح بدهد و نظریات ما در تمام ابعاد هستی را متحد کند. این هدف به شکل ترسناکی بزرگ بنظر میرسد لذا ممکن است همینجا نا امید شوید و بگوئید غیر ممکن است ما به این هدف برسیم. بعلاوه طبق نظر فیزیکدانان قرن بیستم همه چیز نسبی است و هیچ اصل و مرجع مطلقی در جهان نیست اما حالا قرن بیست و یک است و ما با یک برنامه حساب شده ضرف چند دقیقه به تنها اصل مطلق در هستی میرسیم پس فکر نکنید این یک پروژه تخیلی با یک هدف تخیلیتر است. این یک پروژه مطلقا علمی با یک هدف صددرصد واقعی و اثبات پذیر است که تمام مشاهدات و تجربیات آنرا پشتیبانی خواهند کرد. آنقدر این هدف واقعی است که برای کشف آن به میکروسکوپ و تلسکوپ نیاز نداریم. مرجع مطلق علم یا همان نسخه عمومی و ارتقاء یافته نظریه همه چیز جلوی چشم همه ما است پس اجازه بدهید این مرحله را با یک معما تمام کنم. (آن چیست که همه انسانها و همه موجودات از هر قماش عاشق و عالم به آن هستند و با تمام وجود میل به آن دارند اما در برابر آن مقاومت میکنند؟ آن همان نسخه ارتقاء یافته و عمومی نظریه همه چیز است و همه چیز را توضیح میدهد). دو راهنمائی برای کسانی که میخواهند خودشان را به چالش بکشند. 1.دنبال یک اصل ساده و عمومی بگردید. 2. این اصل همه جا هست پس لازم نیست مثل فیزیکدانان درون اتمها و کهکشانها را کاوش کنید. ما آمدیم به حوزه واحد و پهناور علم پس میتوانید از منابع و مراجع همه علوم برای یافتن مرجع مطلق علم استفاده کنید. در غیر اینصورت بیائید تا با هم و در یک برنامه اصولی نسخه ارتقاء یافته نظریه همه چیز را آشکار کنیم. حالا یک تصویر درست و مشترک از هدف بزرگ و مشترکمان در علم داریم و میتوانیم به مرحله دوم برویم. .....ادامه دارد.

کارنبر

عضویت : جمعه ۱۴۰۱/۵/۲۸ - ۱۲:۱۸


پست: 318

سپاس: 6

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

پست توسط کارنبر »

درود و سپاس برای به اشتراک گذاری یافته هایتان

این مسئله ذهن های بسیاری را، چه در حال و چه در گذشته ای به اندازه ی چند هزار سال، مشغولِ خود کرده است...

مشتاقم نظریه ی شما را کامل بخوانم و در نقد یا پیشبرد آن کمکی بکنم؛ با این حال تا زمانِ کامل شدنِ مقاله ی تان سکوت می کنم و سراپا گوشم.
🙏
Mornië utúlië
Mornië alantië

نمایه کاربر
[email protected]

نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی

محل اقامت: تهران

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹


پست: 1454

سپاس: 514

جنسیت:

تماس:

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

پست توسط [email protected] »

محمدآقاابراهیمیان نوشته شده:
شنبه ۱۴۰۱/۹/۲۶ - ۱۴:۳۵
(آن چیست که همه انسانها و همه موجودات از هر قماش عاشق و عالم به آن هستند و با تمام وجود میل به آن دارند اما در برابر آن مقاومت میکنند؟ آن همان نسخه ارتقاء یافته و عمومی نظریه همه چیز است و همه چیز را توضیح میدهد). دو راهنمائی برای کسانی که میخواهند خودشان را به چالش بکشند. 1.دنبال یک اصل ساده و عمومی بگردید. 2. این اصل همه جا هست پس لازم نیست مثل فیزیکدانان درون اتمها و کهکشانها را کاوش کنید.
می گن موسیقی زبان مشترک دلهاست ولی مردم در برابر اون "مقاومت" نمی کنن، بنابراین منظور شما احتمالاً چیز دیگه ایه. در هر حال متنتون جالب بود ولی باید ادامه بدید ببینیم به چه سمتی حرکت می کنید و به چه نتایجی می رسید. فقط ترجیحاً، بعد از هر هفت هشت خطی که می نویسید، یه "اینتِر" بزنید تا پاراگراف بندیِ مناسبی شکل بگیره و خوندنِ متن، راحت تر شه.

محمدآقاابراهیمیان

نام: mohammad agha ebrahimian

محل اقامت: اصفهان

عضویت : جمعه ۱۴۰۱/۵/۲۸ - ۲۱:۰۳


پست: 6

سپاس: 1

جنسیت:

تماس:

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

پست توسط محمدآقاابراهیمیان »

با عرض ادب خدمت شما وبقیه هموطنان عزیزم: در جواب دوست دومی که فکر کنم نامشون م ج است باید عرض کنم که کاملا حق با شما است. ارزش یک پروژه یا مقاله علمی به محصول و نتیجه نهائی آن است پس همانطورکه فرمودید لطفا با ما بمانید. زیاد طول نمیکشد. در مورد ویرایش مطالب هم حق با شما است. حقیقتش من دو ماه قبل فهمیدم امسال سال جهانی علوم پایه است و فکر کردم بهترین زمان برای انتشار این مطلب است اما وقت کمی برای جمع کردن این مقاله داشتم.حالا هم زمان زیادی تا پایان سال علوم نداریم و مجبورم سریع بنویسم پس به خاطر مشکلات از همه عذر میخوام و و سعی میکنم به توصیه بجای شما عمل کنم اگرچه به کار در محیط این سایت هم آشنا نیستم.

اما در جواب دوست اولی که فرمودند مشتاقم تا پایان نظر یه من را بخوانند باید عرض کنم که من کوچکتر از آنم که بخودم اجازه بدهم با نظریاتم وقت گران بهای شما و دیگر دوستان را تلف کنم. همانطورکه در جملات پایانی گام اول آمده قرار نیست من یک نظریه برای توضیح همه چیز به شما بدهم. ما قراراست اصل بنیادی هستی که برای همه ثابت است و همه چیز را توضیح میدهد را در این مقاله آشکار کنیم و آن اصل نظریه من نیست بلکه قانون مطلق حاکم وجاری در هستی است. نظریات را ما تولید میکنیم اما قانون بنیادی هستی مستقل از نظریات ما است. این قانون قبل از ما بوده، بعد از ما هم خواهد بود. ما فقط میتوانیم در یک برنامه حساب شده آنرا آشکار کنیم و اینکاری است که قرار است با همراهی هم در این مقاله چهار بخشی بکنیم.

بی نهایت سپاسگذارم از توجه و همراهی و راهنمائیهای دوستانی مثل شما.

کارنبر

عضویت : جمعه ۱۴۰۱/۵/۲۸ - ۱۲:۱۸


پست: 318

سپاس: 6

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

پست توسط کارنبر »

درود و سپاس برای روشنگریتان

از آنجایی که چیزی تا پایانِ سال میلادی برای انتشار مقاله تان نمانده، و فرموده بودید ده سال پیش به این نظریه یا همان اصل همه چیز رسیده اید، من گمان کردم مقاله ی تان حاضر است... و قرار است با اشتراک گذاریِ آن در اینجا، علاوه بر لطف و خدمتی که به جویندگانِ حقیقت می کنید، از نقد و نظر آنان نیز برای بهبودِ مقاله ی خود استفاده نمایید. از این رو گفتم منتظر می مانم تا نوشته و مقاله ی خود را کامل قرار بدهید تا من هم بتوانم با چشم اندازی کامل از ایده هایتان، در حد فهم خودم و با کمال اشتیاق کمکی به بهبود آن بکنم.

به هر روی اینطور که می فرمایید گمانِ من اشتباه بوده و قرار است با هم و گام به گام برای پیشبرد این آشکارسازی جلو برویم. در این صورت تردید دارم که با سرعتِ کنونی تان در ارائه ی مقاله ی خود در اینجا، بتوانیم تا پایان امسال برنامه ی موردنظرتان را به سرانجام برسانیم.
Mornië utúlië
Mornië alantië

نمایه کاربر
Parmenides

عضویت : دوشنبه ۱۳۸۵/۱۲/۲۸ - ۱۵:۴۱


پست: 1325

سپاس: 239

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

پست توسط Parmenides »

من هم مشتاقم نظرات شما را تا انتها دنبال کنم.
اما گمان می کنم تا همین جا می توانیم مطمئن باشیم که مراد شما از «نظریه همه چیز» با مراد فیزیکدانان از همین اصطلاح متفاوت باشد.
فیزیکدانان در همین چهارچوب فیزیک کنونی (کوانتوم و نسبیت) به دنبال چنین نظریه ای هستند و نظریه همه چیز قرار نیست لزوما انقلابی (به معنای کوهنی) در علم باشد و هیچ ارتباطی خاصی هم میان نظریه همه چیز و فلسفه و عرفان که هیچ، حتی میان این نظریه با شیمی و زیست شناسی هم متصور نیستند.

همین الان تلاش هایی که برای یافتن نظریه همه چیز صورت گرفته، با این که کاملا مبتنی بر فیزیک هستند (البته چون قرار نبوده بر مبنای چیز دیگری باشند)، به دلیل اینکه در حال حاضر آزمایش ناپذیرند، مورد نقد هستند، چه برسد که بخواهیم پای عرفان و فلسفه هم به این میان باز کنیم و نظریه همه چیز را منطقا و تا به ابد آزمایش ناپذیر کنیم.

لذا شما اگر نظریه همه چیز خود را با این مشخصاتی که بیان کردید به فیزیکدانان بدهید، در بهترین حالت نگاهی به آن انداخته خواهند گفت: «جالب بود!» سپس بر میگردند سر کار خودشان، با معادلات کوانتوم و نسبیت کلنجار رفته و به یکپارچه کردن گرانش با سایر نیروها مشغول می شوند.
No rational argument will have a rational effect on a man who does not want to adopt a rational attitude.

-Karl Popper-

کارنبر

عضویت : جمعه ۱۴۰۱/۵/۲۸ - ۱۲:۱۸


پست: 318

سپاس: 6

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

پست توسط کارنبر »

درود و سپاس از روشنگریِ شما نیز
با این وصف گمان می کنم پاسخ معمای مذکور را یافتیم: "تغییر" !
Mornië utúlië
Mornië alantië

NREERN

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۴/۱۲/۱۷ - ۱۹:۵۵


پست: 92

سپاس: 15

جنسیت:

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

پست توسط NREERN »

(1)دو چیز هستی ما را تهدید (؟) میکند. 1: (2) عدم شناخت و شناخت ناقص از هستیمان. 2: اختلافهای دائمی به خاطر نظریات متفاوتمان راجع هستیمان. اینها (3) عامل زوال ؟؟ ما هستند لذا ما (4) برای بقاء باید؟؟؟ (5) همه چیز !!! را راجع هستیمان بشناسیم و در (6) همه چیز به وحدت شناخت؟! برسیم. بطور خلاصه شناخت واحد و کامل در همه چیز. این هدف نهائی و مشترک ما در علم است و اگر به آن نرسیم با نظرات مخالفمان بطور خودکارخودمان را نابود میکنیم. این یک (7) اتفاق شرم آور!! برای همه انسانها از هر قشر است و اثار آن طی صد سال اخیر در محیط زیستمان و سلاحهائی که آماده اند برای اختلاف نظرهایمان جهان مشترکمان را نابود کنند ؟؟؟

1. فقط دوتا؟
2. بالاخره عدم شناخت، یا شناخت ناقص؟ کدوم؟
3. عامل زوال "چی چی" انسان ها هستند؟
4. حیوانات به این چیزها فکر نمی کنند، ولی به بقاشون ادامه میدهند. چرا این فرض مفروض شده که راه حل رفع اختلاف هایی که منجر به درگیری میشود، از بین بردن نظریات متفاوت است؟
5. همه چیز همه چیز؟ نمیشه حالا یه چیزایی رو بدونیم یه چیزایی رو ندونیم؟
6. (Nazi-Gruß (Hitlergruß
7. دقیقا چه اتفاقی برای چه کسی شرم آوره؟ تقصیر انسان ها چیه که خدا نیستند؟
8. فقط سر اختلاف نظر ملت هم دیگر رو میکشند؟ سر طمع، و میل به قدرت و کمبود منابع و ناچاری و این چیزا احیانا نیست؟

نمایه کاربر
[email protected]

نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی

محل اقامت: تهران

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹


پست: 1454

سپاس: 514

جنسیت:

تماس:

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

پست توسط [email protected] »

Parmenides نوشته شده:
دوشنبه ۱۴۰۱/۹/۲۸ - ۱۷:۲۳
لذا شما اگر نظریه همه چیز خود را با این مشخصاتی که بیان کردید به فیزیکدانان بدهید، در بهترین حالت نگاهی به آن انداخته خواهند گفت: «جالب بود!» سپس بر میگردند سر کار خودشان، با معادلات کوانتوم و نسبیت کلنجار رفته و به یکپارچه کردن گرانش با سایر نیروها مشغول می شوند.
شما یا خودتون مقاله ای عمیق و بنیادین به این باصطلاح فیزیکدان ها ندادید یا مقاله هاتون عمیق و بنیادین نبودن! موضوع اینه که حتی اگه یه ایده ی بسیار ناب و عمیق، به همراه محاسبات دقیق و نگارش حرفه ای به ژورنال های فیزیک برای چاپ بدید، در 95% موارد به قول خودتون: "در بهترین حالت نگاهی به آن انداخته خواهند گفت: «جالب بود!» سپس بر میگردند سر کار خودشان". فقط توی کمتر از 5% موارد، مقاله تون دست یه فرد اندیشمند میوفته که بدون حُبّ و بغض، ایده تونو بررسی و نقاط قوت و ضعفشو مشخص و با چاپِ مشروطِ اون موافقت می کنه. می خوام بگم که حتی اگه شما واقعاً نیوتن یا اینشتین قرن 21 هم باشید، اینطوری نیست که قشر عظیم جامعه ی آکادمیک حلوا-حلواتون کنن و به کاراتون به طور "ناگهانی" بها بِدند (مگر در کمتر از پنج درصد موارد که فاجعه ست).

الآن یک از مقاله های من توی یکی از مجلات Springer حالت بلاتکلیف پیدا کرده اونم سرِ یه جمله: من دارم توی مقاله ادعا می کنم که "احتمالاً الکترون ها نقطه ی ریاضی نیستن و یه بُد فضایی بسیار کوچیکی دارن"، داورِ ابله، اصرار داره که من این جمله رو حذف کنم تا با چاپ مقاله موافقت کنه، منم فعلاً تمایل ندارم از موضعم کوتاه بیام و ادیتورِ کم هوشِ ژورنال هم فقط داره مثل کبوتر نامه رسان، خواسته ی داور رو به من ابلاغ می کنه. اولش یه ماه بهِم مهلت داد که خواسته های داور رو براورده کنم، منم جواب دادم که بخشی از خواسته هاش قابل اجراست ولی نمی تونم اون جمله راجع به الکترون ها رو حذف کنم، دوباره داور گفته باید حذف کنی و ادیتور باز یه ماه دیگه وقت داده که من به خواسته ی داور تن بدم. ادیتور حتی این شعور و درایت رو نداره که به داورِش بگه: "آقا جان بخاطر فقط یه ادعا که چندان هم دور از ذهن نیست گند نزن به چاپ مقاله!" یا اینکه خودش با استفاده از قدرتِ ادیتوریش با چاپ مقاله موافقت کنه. یعنی این ابلها حاضرن که یه ایده ی بدیع که 130 ساله هیچکس به ذهنش نرسیده به همراه محاسبات دقیق (که خود داور هم به ارزشمند بودن محاسبات معترفه) رو فقط به خاطر یه جمله توی مقاله بزنه زمین.

اما می دونی کِی به آدم فشار میاد؟ وقتی که داورای ژورنالای دیگه ای که مقاله ت رو رد کردن اصلاً اشاره ای به ادعای تو مبنی بر غیرِ نقطه ای بودن الکترون نمی کنن و چیزای کم اهمیت دیگه ای رو برای رد مقاله عَلَم می کنن. اصلاً معلوم نیست توی این آشفته بازار کی به کیه. صرفاً یه مُشت آدمِ کم سواد و سطحی که بیشتر نیگا می کنن مقاله ت تا چه حد با "مُدِ" امروزی جامعه ی آکادمیک توافق داره، مقاله ها رو با عقل ناقصشون دارن قضاوت می کنن.

محمدآقاابراهیمیان

نام: mohammad agha ebrahimian

محل اقامت: اصفهان

عضویت : جمعه ۱۴۰۱/۵/۲۸ - ۲۱:۰۳


پست: 6

سپاس: 1

جنسیت:

تماس:

معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم به مناسبت سال جهانی علوم پایه: گام دوم.

پست توسط محمدآقاابراهیمیان »

معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم به مناسبت سال جهانی علوم پایه: گام دوم.


منابع و مراجع مشترک و قدرتمند لازمه دستیابی به یک مرجع مشترک برای توضیح همه چیز هستند.

با واژه همه چیز علوم یک حوزه واحد میشوند لذا ما در گام اول هدف فیزیکدانان را به حوزه واحد و پهناور علم که همه دانشمندان و فیلسوفان و روحانیان و عارفان در آن شریکند آوردیم و آنرا به یک هدف عمومی و بزرگتر برای همه ارتقاء دادیم. یک مرجع مشترک برای توضیح همه چیز به جای یک نظریه برای توضیح همه چیز. حالا برای رسیدن به یک مرجع مشترک نیاز به منابع مشترک داریم و این منابع باید مورد تائید تمام دانشمندان و فیلسوفان و روحانیان و عارفان در تمام ابعاد مادی و غیر مادی هستی باشند پس در این گام باید منابع مشترک و قدرتمندی برای حوزه واحد و پهناور علم پیدا کنیم وگر نه هرگز به یک مرجع مشترک برای توضیح همه چیز نمیرسیم. نمیشود یک هدف مشترک داشته باشیم اما منابع و مراجعمان متفاوت باشند. این یک مشکل اساسی است و به یک تغییر اساسی در علم نیاز دارد.

مشکل اینجا است که ما نمیتوانیم از منابع و مراجع علوم فعلی در حوزه واحد و پهناور علم استفاده کنیم و با تکیه بر آنها به یک مرجع یا حتی یک نظریه مشترک برای توضیح همه چیز برسیم. اگر میشد تا حالا رسیده بودیم. اجازه بدهید تا توضیح بدهم. قرنها پیش دانشمندان روی شانه های غولها (منظور خودشان و دانشمندان قبلتر)ایستادند و علوم امروزی را روی نظریات و تجربیات انسانی بنا کردند. از آن روز دستاوردهای نظری و تجربی دانشمندان منابع و مراجع ما در علم شدند و ما در یک چرخه بی پایان تولید و رد نظریات علمی به دام افتادیم. سند این حقیقت در تاریخ علم هست. تاریخ علم پر است از نظریاتی که آمدند و رفتند. همین موضوع ثابت میکند که دستاوردهای نظریه و تجربی در علوم فعلی حقایق سست و لرزانی هستند بنابراین نمیتوانند منابع مشترک و قدرتمند ما در حوزه واحد و پهناور علم باشند وما را به یک مرجع یا حتر یک نظریه مشترک برای توضیح همه چیز برسانند. دلیل نرسیدن فیزیکدانان قبلی به نظریه همه چیز هم همین مشکل بوده وگر نه قانونی که همه چیز را توضیح میدهد جلوی چشم همه ما است.

موضوع ساده است. دستاوردهای نظری و تجربی دو مشکل دارند. 1.علوم نظریه و تجربی محصول مشاهدات و تجربیات انسانها در علوم مختلف هستند اما انسانها چه فیزیکدان و چه غیر فیزیکدان از زوایای متفاوتی به هستی نگاه میکنند و اگر بخواهند هم نمیتوانیم به یک دید مشترک و یک چیز مشترک برای توضیح همه چیز برسیم. 2. وقتی انسانها از زوایای متفاوت مادی و غیر مادی به هستی نگاه میکنند ناخداگاه نظریات و تجربیات متفاوت و متناقض و تکه، پاره در علم تولید میکنند لذا ما نمیتوانیم دستاوردهای نظری و تجربی انسانی در علوم مختلف را مثل قطعات یک پازل به هم بچسبانیم و به یک چیز کامل ومشترک برای توضیح همه چیز برسیم. سند این حقیقت هم در تلاش فیزیکدانان آشکار است. آنها چند نظریه تکه، پاره و ناسازگار برای توضیح بُعد مادی هستی تولید کرده اند ولی نمیتوانند آنها را متحد کنند و به یک نظریه کامل و مشترک برای توضیح همه چیز برسند. حالا نظریات و تجربیات فیلسوفان و عارفان و روحانیان برای توضیح ابعاد احساسی و معنوی هستی را هم به نظریات تکه، پاره فیزیکدانان اضافه کنید تا بفهمید که نظریات و تجربیات انسانی نمیتوانند منابع و مراجع مشترکی برای حوزه واحد و پهناور و عمومی علم باشند. ما هرگز نمیتوانیم نظریات و تجربیات وعقاید متفاوت انسانها راجع موضوعات مادی و غیر مادی هستی را متحد کنیم و به یک مرجع مشترک برای توضیح همه چیز برسیم. همانطورکه در گام قبل گفتیم نظریه همه چیز باید یک مرجع مشترک برای همه باشد و همه چیز را توضیح بدهد لذا برای رسیدن به آن به منابع مشترک نیاز داریم. بعلاوه در حوزه واحد و پهناور علم همه شریکند و ما نمیتوانیم فیلسوفان عارفان و روحانیان را به نظریات و تجربیات فیزیکدانان و ریاضیدانان ارجاع بدهیم و بر عکس، پس دستاوردهای نظری و تجربی انسانی هر چند محترمند و هرکدام بخشی از تلاش انسان برای شناخت هستی هستند اما نمیتوانند منابع مشترک و قدرتمند ما در حوزه واحد و پهناور و عمومی علم باشند و ما را به یک مرجع مشترک برای توضیح همه چیز برسانند. حالا باید چکار کنیم. آیا باید آرزوی بزرگمان برای شناخت کامل هستیمان را رها کنیم و به نظریات و تجربیات نسبی و تکه، پاره در علم رضایت بدهیم و تا ابد در مورد درستی و غلطی آنها با هم بجنگیم وجهان مشترکمان را نابود کنیم؟ خوشبختانه جواب این سوال منفی است چون تمام مشکلات بالا خیلی ساده با تعویض منابع علم حل میشوند.نیازهای ثابت و مشترک انسانی به جای نظریات و تجربیات متفاوت و متناقض انسانها در علوم مختلف.

روش کار ساده است. فیزیکدانان فعلی نظریات و تجربیات خودشان و دانشمندان قبلی در باره جهان را دنبال میکنند و در نظریات و تجربیات خودشان دنبال یک نظریه برای توضیح همه چیز هستند اما ما باید نیازهای ثابت و مشترک انسانی را دنبال کنیم و در نیازهای انسانیمان یک مرجع مشترک برای توضیح همه چیز پیدا کنیم. این تغییر اجتناب ناپذیر سوم ما در علم برای رسیدن به نسخه ارتقاء یافته نظریه همه چیز است و دلایل محکمی دارد. 1: نیازهای انسانی مثل نظریات و تجربیات انسانی در علوم متفاوت و متغیر و ناسازگار نیستند لذا منابع ثابت و محکمی برای حوزه واحد و پهناور علم هستند. 2. فیزیکدانان و فیلسوفان و روحانیان و عارفان میتوانند منابع و مراجع و نظرات متفاوت یکدیگر را رد کنند اما نمیتوانند نیازهای ثابت و مشترک انسانی که نیازهای خودشان هم هستند را رد کنند لذا نیازهای انسانی منابع مشترک و قدرتمندی برای رسیدن به هدف بزرگ و مشترکمان در حوزه واحد و پهناور علم هستند. 3: انسانها به شکلی جبری با عینک نیازهایشان به جهان نگاه میکنند و اگر در نیازهایشان به وحدت نظر نرسند در هیچ چیز به وحدت شناخت نمی رسند لذا نیازهای انسانی باید منابع ما در حوزه واحد و پهناور علم باشند و ما باید در نیازهای انسانی یک مرجع برای توضیح همه چیز پیدا کنیم. 4. مرجع مطلق علم یا همان نظریه همه چیز که دنبال آن هستیم باید رفتار ما در تمام ابعاد مادی و غیر مادی هستیمان را هم توضیح بدهد و فقط نیازهای ما میتوانند رفتار ما را توضیح بدهند پس بازهم نیازهای انسانی انتخاب جبری ما برای حوزه واحد و پهناور علم هستند. دلایل بیشتر در ادامه آشکار میشوند پس اجازه بدهید این مرحله را هم خلاصه کنم. (بطور خلاصه در حوزه واحد و پهناور علم ما باید به یک مرجع مشترک برای توضیح همه چیز برسیم و برای رسیدن به این هدف مشترک به منابع مشترک نیاز داریم پس مجبوریم نیازهای انسانی را منابع حوزه واحد و پهناور و عمومی علم قرار بدهیم و در آنها یک مرجع برای توضیح همه چیز پیدا کنیم چون نیازهای انسانی بر خلاف نظریات و تجربیات انسانی همیشه و برای همه ثابت و مشترک هستند).تمام.

اینها مطالب کلیشه ای یا فانتزی نیستند. نظریات ما عامل بقاء و تکامل ما نیستند. نیازهای ما عامل بقاء و تکامل ما در تمام ابعاد هستی هستند پس علم باید در جهت نیازهای ما باشد. بعلاوه در نظر داشته باشید که ما همه انسانیم و تلاشهایمان در علم بطور جبری انسان محور هستند. حالا دانشمندان قبلی نظریات و تجربیات انسانی را محور و منابع علم قرار دادند اما ما نیازهای ثابت و مشترک انسانی را محور و منبع علم قرار میدهیم. در هر دو حالت انسان محور علم است اما اینها دو راه متفاوت در علم هستند و اگر فکر میکنید هر دو راه درست هستند و به یک مقصد میرسند اشتباه میکنید. راه اول وارد چرخه بی پایان تولید و رد نظریه و تجربه میشود که سند آن در علوم امروزی آشکار است اما راه دوم مستقیم به هدف بزرگ و مشترک ما در علم میرسد. نتیجه این مقاله این حقیقت را ثابت میکند. موضوع ساده است. دانشمندان قبلی علوم امروزی را روی نظریات و تجربیات انسانی بنا کردند اما بعد از گذشت چند صد سال هنوز به یک نظریه یا یک قانون بنیادی که همه چیز را توضیح بدهد نرسیده اند و در چرخه تولید و رد نظریات به اصطلاح علمی گیر کرده اند که پایانی برای آن متصور نیست. حالا ما با چندین دلیل و منطق که در بالا آوردیم علم را از روی نظریات و تجربیات متفاوت و متغیر انسانی بلند کردیم و روی پایه های ثابت و محکمی به نام نیازهای ثابت و مشترک انسانی گذاشتیم و اگر با این تغییر در پایان این مقاله به قانون بنیادی هستی برسیم ثابت میشود که راه قبلی اشتباه بوده و حداقل علوم پایه از اول میبایست روی نیازهای بشری بنا میشدند.

در مقدمه گام اول هوشتار دادم که کار با واژه همه چیز تمام استانداردها و تصورات امروزی ما از علم را دگرگون میکند پس لطفا برای تغییراتی که ما برای رسیدن به هدف بزرگ و مشترکمان در علم ایجاد کردیم به من ایراد نگیرید و با ما بمانید چون با کشف نسخه عمومی نظریه همه چیز میتوانیم ضرف یک سال هزاران سال در علم و فناوری پیش برویم. تغییرات یا بهتر بگویم تدابیری که ما برای رسیدن به هدف بزرگ و مشترکمان در علم ایجاد کردیم هرکدام دهها نکته دارند اما من به شدت موضوعات را خلاصه کردم چون لازم نیست ذهن شما را با جزئیات پیچیده این پروژه سنگین درگیر کنم. نتیجه این تدابیر مهم هستند و در پایان این مقاله آشکار میشود. اگر در پایان مقاله با این تدابیر به مرجع مطلق علم یا به قول فیزیکدانان قبلی نظریه همه چیز برسیم خودبخود درستی این تغییرات و تدابیر ثابت میشوند. آنگاه میتوانیم برگردیم و جزئیات را توضیح بدهیم. اگرچه وقتی به هدف برسیم دیگر نیازی نیست به عقب برگردیم و تدابیری که ما را به هدف رسانده اند را زیر سوال ببریم پس بیائید به مرحله سوم کارمان برویم. حالا میدانیم کجا و دنبال چی بگردیم. ما باید به جای کاوش در حوزه محدود فیزیک امروز، به حوزه واحد و عمومی علم برویم و نیازهای خودمان را کاوش کنیم و به جای یک نظریه برای توضیح همه چیز، دنبال اصل بنیادی هستی خودمان بگردیم چون اصل بنیادی هستی ما است که مرجع مشترک همه است و همه چیز را یکجا توضیح میدهد. برای همین ما در گام قبل و با استناد به معنی واژه همه چیز هدف فیزیک یعنی نظریه همه چیز را به حوزه واحد و پهناور علم آوردیم تا دستمان برای استفاده از تمام منابع باز باشد و به جای کاوش در اتمها و کهکشانها در نیازهای انسانیمان هدفمان را پیدا کنیم. این یک کار عجیب نیست. این یک رفتار عمومی است. همه ما وقتی در یک حوزه به هدفان نمیرسی باید به یک حوزه بزرگترکوچ کنیم. ما هم با استناد به معانی واژه همه چیز اینکار را کردیم و در نیازها و رفتار مشترک خودمان گم شده علم را یافتیم. در واقع هم همه چیز درون ما است و هم نظریه همه چیز اما ما همه جا دنبال نظریه همه چیز گشتیم به جز خودمان. این حقیقتی است که پایان همین مقاله ثابت میشود..... پایان گام دوم.

با تشکر از هموطنان عزیزم و مسئولین سایت هوپا که مایه دلگرمی ما هستند.

نمایه کاربر
Parmenides

عضویت : دوشنبه ۱۳۸۵/۱۲/۲۸ - ۱۵:۴۱


پست: 1325

سپاس: 239

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم به مناسبت سال جهانی علوم پایه: گام دوم.

پست توسط Parmenides »

ابهام و اصرار به تشدید ابهام در کاربرد اصطلاحات «نظریه همه چیز»، «هستی»، «قانون بنیادی»، «حوزه عمومی علم» و ...

پیشنهاد تجدید نظر در منابع و روش های شناخت علمی چون در حال حاضر علم با مسئله ای مواجه شده و هنوز آن را حل نکرده، گویی که در گذشته علم با مسئله ای که در حلش موفق بوده مواجه نشده بوده

اشاره به ضعف های علم و روش علمی و عدم اشاره به ضعف های منابع دیگر برای برجسته کردن آن ها در برابر علم

اصرار به دخالت دادن عرفا و فلاسفه و روحانیون و ... که خود در حل مسائلشان پا به گل مانده اند و روش هایشان صدبرابر دانشمندان مناقشه برانگیز است

پیشنهاد رجوع به درون برای حل مسائل بیرون به عنوان روش جایگزین برای روش علمی، گویی با درون نگری و «کشف نیازهای مشترک انسانی» میتوان فهمید در اولین لحظه پس از بیگ بنگ چه اتفاقی افتاده است، و گویی که درون نگری اولین بار است که پیشنهاد و انجام میشود و فلاسفه و روانشناسان و عرفا و روحانیون تا به حال به آن فکر نکرده اند و گویی که میتوان فروید و مزلو و کانت و راسل و پاپ و آیت الله مصباح و بچه های هوپا همه را با هم بر سر نیازهای مشترک درونی آشتی داد.

برداشتن سنگی به بزرگی انقلاب نه تنها در فیزیک بلکه در روانشناسی و فلسفه و سایر حوزه های علم و شناخت

حقیقتا نا امیدکننده اس.
No rational argument will have a rational effect on a man who does not want to adopt a rational attitude.

-Karl Popper-

نمایه کاربر
ADMIN

عضویت : شنبه ۱۳۸۴/۲/۲۴ - ۱۹:۱۷


پست: 2401

سپاس: 560

جنسیت:

تماس:

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم به مناسبت سال جهانی علوم پایه: گام دوم.

پست توسط ADMIN »

محمدآقاابراهیمیان نوشته شده:
شنبه ۱۴۰۱/۱۰/۳ - ۱۵:۵۱
Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم به مناسبت سال جهانی علوم پایه: گام دوم.
لطفا برای موضوعات یکسان، از ساخت تاپیک جدید خودداری کنید و گفتگو را در همان تاپیک قبل ادامه دهید. (هم‌اکنون دو تاپیک با موضوع مشابه در یک تاپیک ادغام شدند)
موجیم که آسودگی ما عدم ماست ... ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ...

محمدآقاابراهیمیان

نام: mohammad agha ebrahimian

محل اقامت: اصفهان

عضویت : جمعه ۱۴۰۱/۵/۲۸ - ۲۱:۰۳


پست: 6

سپاس: 1

جنسیت:

تماس:

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم به مناسبت سال جهانی علوم پایه: گام دوم.

پست توسط محمدآقاابراهیمیان »

Parmenides نوشته شده:
دوشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۵ - ۰۰:۴۶
ابهام و اصرار به تشدید ابهام در کاربرد اصطلاحات «نظریه همه چیز»، «هستی»، «قانون بنیادی»، «حوزه عمومی علم» و ...

پیشنهاد تجدید نظر در منابع و روش های شناخت علمی چون در حال حاضر علم با مسئله ای مواجه شده و هنوز آن را حل نکرده، گویی که در گذشته علم با مسئله ای که در حلش موفق بوده مواجه نشده بوده

اشاره به ضعف های علم و روش علمی و عدم اشاره به ضعف های منابع دیگر برای برجسته کردن آن ها در برابر علم

اصرار به دخالت دادن عرفا و فلاسفه و روحانیون و ... که خود در حل مسائلشان پا به گل مانده اند و روش هایشان صدبرابر دانشمندان مناقشه برانگیز است

پیشنهاد رجوع به درون برای حل مسائل بیرون به عنوان روش جایگزین برای روش علمی، گویی با درون نگری و «کشف نیازهای مشترک انسانی» میتوان فهمید در اولین لحظه پس از بیگ بنگ چه اتفاقی افتاده است، و گویی که درون نگری اولین بار است که پیشنهاد و انجام میشود و فلاسفه و روانشناسان و عرفا و روحانیون تا به حال به آن فکر نکرده اند و گویی که میتوان فروید و مزلو و کانت و راسل و پاپ و آیت الله مصباح و بچه های هوپا همه را با هم بر سر نیازهای مشترک درونی آشتی داد.

برداشتن سنگی به بزرگی انقلاب نه تنها در فیزیک بلکه در روانشناسی و فلسفه و سایر حوزه های علم و شناخت

حقیقتا نا امیدکننده اس.
با ارز ادب و احترام خدمت هموطن عزیزم: چرا اینقدر نا امیدید. شما شش ابهام را مطرح کردید و آخرش فرمودید چه نا امید کننده. جواب تمام ابهامات شما در مطالب هست. مثلا من اصراری برای شریک کردن همه در موضوع نظریه همه چیز ندارم ولی وقتی میگوئیم نظریه همه چیز ناخداگاه همه در آن شریک میشوند. من در گام اول بارها این موضوع را توضیح دادم و روی آن تاکید کردم اما نمیدانم چرا شما هنوز ابهام دارید. ما چه فیزیکدان و چه غیر فیزیکدان نمیتوانیم با نظر خودمان واژه همه چیز را تفسیر کنیم و تا این موضوع را قبول نکنیم نمیتوانیم به یک مرجع یا یک نظریه یا یک قانون و بطور خلاصه یک چیز مشترک برای توضیح همه چیز برسیم. با اینحال من به شما حق میدهم. هدفی که فیزیکدانان به آن نظریه همه چیز میگویند ولی در واقع قانون بنیادی هستی مشترک ما است خیلیها از جمله خود فیزیکدانان را ناامید کرده اما لطفا شما ناامید نباشید و با مطالب امید بخشتان ما را دلگرم و راهنمائی کنید. این پروه با این هدف ارزش آنرا دارد که یکدیگر را پشتیبانی کنیم و به جلو حول بدهیم. هموطن عزیزم تلاش برای رسیدن به هدف ناامید کننده نیست بلکه نشانه امید و روشنائی است. واژههای نمیشود ونمیتوانیم و تلاش نکردن ناامید کننده است. به سهم خودم تمام سعیم را میکنم تا در پایان گام چهارم برق شادی و امید را به چهره شما و همه عاشقان علم بیاورم پس لطفا من را قابل بدانید و با ما بمانید. سپاس.

محمدآقاابراهیمیان

نام: mohammad agha ebrahimian

محل اقامت: اصفهان

عضویت : جمعه ۱۴۰۱/۵/۲۸ - ۲۱:۰۳


پست: 6

سپاس: 1

جنسیت:

تماس:

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم به مناسبت سال جهانی علوم پایه: گام دوم.

پست توسط محمدآقاابراهیمیان »

ADMIN نوشته شده:
دوشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۵ - ۱۲:۴۱
محمدآقاابراهیمیان نوشته شده:
شنبه ۱۴۰۱/۱۰/۳ - ۱۵:۵۱
Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم به مناسبت سال جهانی علوم پایه: گام دوم.
لطفا برای موضوعات یکسان، از ساخت تاپیک جدید خودداری کنید و گفتگو را در همان تاپیک قبل ادامه دهید. (هم‌اکنون دو تاپیک با موضوع مشابه در یک تاپیک ادغام شدند)
بسیار از لطف شما ممنونم ادمین گرامی. متاسفانه من با کار در فضای این سایت زیاد آشنا نیستم. شما صاحب اختیارید. لطفا اشتباهات من را ببخشید و طبق موازین سایت رفع کنید. ممنون از لطفتان. شاد و سلامت باشید.

کارنبر

عضویت : جمعه ۱۴۰۱/۵/۲۸ - ۱۲:۱۸


پست: 318

سپاس: 6

Re: معرفی نظریه همه چیز و وحدت علوم

پست توسط کارنبر »

درود و سپاس بابت به اشتراک گذاری یافته ها و نظراتتان


به نظر می رسد که تمرکز شما بیشتر روی فیزیک بوده است و کمتر فرصتِ مطالعه ی آثارِ فلاسفه و عرفای هزاره ها و جغرافیای مختلف را داشته اید؛ از این روست که از "هدفِ هزارساله ی علم" سخن می گویید.

آنچه را که سعی دارید با زحمت در قالبِ ادبیاتِ علمی و فیزیکی بیان کنید، بسیار بسیار پیش از این ها و در محافل فلسفی و عرفانیِ مختلفی در اعصار گوناگون بیان شده است؛ نکته ای که پارمنیدس گرامی می گوید این است.

گرچه تلاش شما شاید همچون اختراعِ دوباره ی چرخ به نظر برسد، اما از نظر من این کار همیشه بیهوده نیست و ممکن است چرخی متفاوت با قبل از آب دربیاید. منتظرِ دیدنِ چیزی جدید در مقاله تان هستم و مشتاقم راه حلتان را ببینم. smile205
Mornië utúlië
Mornië alantië

ارسال پست