نظریه ی ویلی - WILA Theory
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
این ایده نادرست است .
اگر جهان wila بی نهایت قدیم باشد باید آنتروپی و میزان پرتوها نیز بی نهایت باشد .
به علاوه این مدل نه ایزوتروپیک است و نه همگن و اگر باشد ( که باید باشد ) تعداد کهکشان هایی که در مدل ویرایش شده به سمت ما می آیند از تعداد انگشتان دست و پای انسان های کره ی زمین هم بیشتر می شود !
و اگر بخواهید این جهان را متصور شوید ژئودزیک های فضا_زمان همگرایی پیدا می کنند و در هر شرایط بعد از مدتی به تکینگی می خورید .
و همین طور جرم مرکزی هم در کار نیست .
همه می دانیم که حد سرعت در SR نور است (البته در GR که حیطه ی فرضیه ی شماست کمتر هم می شود ) .
بر این مبنا حد نهایی فاصله از جرم مرکزی را محاسبه می کنیم . در نظر بگیرید که برای اینکه بنا به فکر شما سیسیتمی شبیه به اتم ( یا حتی منظومه ی خورشیدی ) داشته باشیم بایست حداقل بیش از 95 % جرم مجموعه در مرکز باشد ( مانند هسته ی اتم )
پس کافی است در رابطه ی R=MG/V^2 جرم را 19 برابر جرم آنچه که تا به حال در عالم دیده شده است ( میلیارد ها کهکشان که میلیارد ها ستاره و سیاه چال دارند ) و V را C قرار دهید و نزدیک ترین مدار ممکن از جرم مرکزی را به دست بیاورید !
اگر جهان wila بی نهایت قدیم باشد باید آنتروپی و میزان پرتوها نیز بی نهایت باشد .
به علاوه این مدل نه ایزوتروپیک است و نه همگن و اگر باشد ( که باید باشد ) تعداد کهکشان هایی که در مدل ویرایش شده به سمت ما می آیند از تعداد انگشتان دست و پای انسان های کره ی زمین هم بیشتر می شود !
و اگر بخواهید این جهان را متصور شوید ژئودزیک های فضا_زمان همگرایی پیدا می کنند و در هر شرایط بعد از مدتی به تکینگی می خورید .
و همین طور جرم مرکزی هم در کار نیست .
همه می دانیم که حد سرعت در SR نور است (البته در GR که حیطه ی فرضیه ی شماست کمتر هم می شود ) .
بر این مبنا حد نهایی فاصله از جرم مرکزی را محاسبه می کنیم . در نظر بگیرید که برای اینکه بنا به فکر شما سیسیتمی شبیه به اتم ( یا حتی منظومه ی خورشیدی ) داشته باشیم بایست حداقل بیش از 95 % جرم مجموعه در مرکز باشد ( مانند هسته ی اتم )
پس کافی است در رابطه ی R=MG/V^2 جرم را 19 برابر جرم آنچه که تا به حال در عالم دیده شده است ( میلیارد ها کهکشان که میلیارد ها ستاره و سیاه چال دارند ) و V را C قرار دهید و نزدیک ترین مدار ممکن از جرم مرکزی را به دست بیاورید !
من از ريشه ي گياهان گوشتخوار مي آيم
ومغز من هنوز
لبريز از صداي وحشت پروانه ايست كه اورا
در دفتري به سنجاقي
مصلوب كرده بودند...
کمرنگ
ومغز من هنوز
لبريز از صداي وحشت پروانه ايست كه اورا
در دفتري به سنجاقي
مصلوب كرده بودند...
کمرنگ
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
من نگفتم که گیتی از ازل بوده است!Retin_69 نوشته شده:این ایده نادرست است .
اگر جهان wila بی نهایت قدیم باشد باید آنتروپی و میزان پرتوها نیز بی نهایت باشد.
تنها با فرنود هایی که آوردم ، مهبانگ را زیر شک بردم! و نگفتم که گیتی هرگز آفریده نشده ؛ گفتم مهبانگ نبوده . . . و همچنین گفتم که بی شک ، گیتی به روند دیگری ساخته شده است!
نخست اینکه : بر پایه ی کدام ارزیابی پذیرفته شده و استاندارد ، می گویید که "باید" این نمونه ، ایزوتروپیک باشد؟!به علاوه این مدل نه ایزوتروپیک است و نه همگن و اگر باشد ( که باید باشد ) تعداد کهکشان هایی که در مدل ویرایش شده به سمت ما می آیند از تعداد انگشتان دست و پای انسان های کره ی زمین هم بیشتر می شود !
و اگر بخواهید این جهان را متصور شوید ژئودزیک های فضا_زمان همگرایی پیدا می کنند و در هر شرایط بعد از مدتی به تکینگی می خورید
دوم اینکه : ما تنها راه کاهکشان را نمونه آوردیم ؛ چون داده های بیشتری از راه کاهکشان در برابر دیگر کاهکشان ها داریم و آشکار نیست که همین اندازه کاهکشان که به سوی ما می آید ، به سوی دیگر کاهکشان ها بروند ؛ شاید بسیار بیشتر از این اندازه ، به سوی دیگر کاهکشان ها بروند ؛ شاید هم کمتر از ما!
چگونه بر این پایه ، نهایت دوری سنگینی از ما یا دیگر کاهکشان ها را ارزیابی می کنید؟!و همین طور جرم مرکزی هم در کار نیست .
همه می دانیم که حد سرعت در SR نور است (البته در GR که حیطه ی فرضیه ی شماست کمتر هم می شود ) .
بر این مبنا حد نهایی فاصله از جرم مرکزی را محاسبه می کنیم .
چه پیوندی دارد؟!
V را به C برسانم و ارزیابی را انجام دهم؟!!!!!!!در نظر بگیرید که برای اینکه بنا به فکر شما سیسیتمی شبیه به اتم ( یا حتی منظومه ی خورشیدی ) داشته باشیم بایست حداقل بیش از 95 % جرم مجموعه در مرکز باشد ( مانند هسته ی اتم )
پس کافی است در رابطه ی R=MG/V^2 جرم را 19 برابر جرم آنچه که تا به حال در عالم دیده شده است ( میلیارد ها کهکشان که میلیارد ها ستاره و سیاه چال دارند ) و V را C قرار دهید و نزدیک ترین مدار ممکن از جرم مرکزی را به دست بیاورید !
تا بدانجا که من می دانم ، هیچ سنگینی ای نمی تواند رسیدن به تندی پرتوهای کاهنربایی را آروین کند و این گفتار شما در برابر ارزیابی های SR است!!!
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
من هم به شما و پارسه گفتم بر پایه ی کدامین ارزیابی ، این گفتار را به خورد ما می دهید . . .من و پارسه به شما گفتیم که گرانش صفحه ای عمل می کند،نه فضایی.
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
درود . . .
دوم اینکه درستش این است : چو دانی و پرسی ، سوالت خطاست . . . .
مدار گویال پلوتو فدای سرتان که هم صفحه با دیگر مدار ها نیست ؛ ارزیابی پیوسته به گفتارتان را در اینجا بگذارید تا بعد . . .
سفسطه = مغالطه
بی شک ، اکنون یافتید . . .
پس امیدوارم خدا شفایتان دهد . . .در این مورد یک درصد هم شک نفرمایید.
نخست اینکه من در این باب چیزی نپرسیدم ؛ گفتم که شما خودتان گفته اید که گویال پلوتو ، «احتمالا"» از منظومه ی خورشیدی نیست! و در ادبیات انسان های سالم ، این جمله ، پرسشی نیست ؛ چرا که هیچ گونه نشانه پرسشی ای نداشت . . .شما خود منظور بنده را می دانید که چو دانی و پرسی خطاست.
دوم اینکه درستش این است : چو دانی و پرسی ، سوالت خطاست . . . .
دوست گرامی شما در اندازه ی داوری در این باب نیستید ؛ بهتر است هزار نفری با تلسکوپ هایتان ، به بیابان ها سرازیر شوید و چاله چوله های سطح ماه را نگاه کنید و همین گونه خاموش باشید . . .بنده که عرض کردم در مورد نظریه اظهار نظری ندارم. این که بحث جدل ندارد دوست گرامی!
به دید من ، پایان نیافته است ؛ هنوز نگفته اید بر پایه ی کدامین ارزیابی ، می گویید گرانش تنها صفحه ای کار می کند؟؟!!بحث ما در مورد نیروی گرانش بود که به نظرم تمام شده.
مدار گویال پلوتو فدای سرتان که هم صفحه با دیگر مدار ها نیست ؛ ارزیابی پیوسته به گفتارتان را در اینجا بگذارید تا بعد . . .
سپاسگذارم . . .به امید موفقیت روز افزون جنابعالی. (این دیگه واقعا از ته قلب بود.)
یابنده هایتان را بازسازی کنید تا از این پس بیابید . گفتم که شما فرنود خود را در باب اینکه چرا گرانش صفحه ای کار می کند و به جز صفحه ای کار نمی کند را ارایه دهید . . .مصداق این جمله را نیافتم.
سفسطه = مغالطه
بی شک ، اکنون یافتید . . .
واژه ی "و گرنه" به این معنا بود که اگر با سفسطه پردازی رفتار کنید ، آنگون که شایسته هستید با شما برخورد می کنیم!قرار تهدید دیگه نداشتیم
- parse
نام: سید محمد حسین نیری
محل اقامت: شيراز
عضویت : شنبه ۱۳۸۶/۹/۱۰ - ۰۱:۱۳
پست: 956-
سپاس: 34
- جنسیت:
تماس:
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
در سفسطه و پیچاندن بحث به بیراهه نظیر ندارید.نخست اینکه من در این باب چیزی نپرسیدم ؛ گفتم که شما خودتان گفته اید که گویال پلوتو ، «احتمالا"» از منظومه ی خورشیدی نیست! و در ادبیات انسان های سالم ، این جمله ، پرسشی نیست ؛ چرا که هیچ گونه نشانه پرسشی ای نداشت . . .
دوم اینکه درستش این است : چو دانی و پرسی ، سوالت خطاست . . . .
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
نیازی به گفتن شما نیست .من نگفتم که گیتی از ازل بوده است!
تنها با فرنود هایی که آوردم ، مهبانگ را زیر شک بردم! و نگفتم که گیتی هرگز آفریده نشده ؛ گفتم مهبانگ نبوده . . . و همچنین گفتم که بی شک ، گیتی به روند دیگری ساخته شده است!
با شرایطی که شما تعیین می کنید خود به خود این نتیجه به دست می آید .
این فرض این نتیجه را می رساند که جهان پایاست و انبساطی در کار نیست یعنی جهان از ابتدا به همین نحو بوده است و چون به همین نحو بوده است نمی توان برای آن ابتدا قایل شد .اندیشه ی اصلی این است :
انبساطی در کار نیست و این انبساط ، تنها زاده ی وهم ماست!!
ابتدای زمان با تکینگی شروع می شود { چه نوسانات خلا و یا چه مهبانگ } و علت تکینگی چگالی بالاست و چگالی بالا یعنی حجم کم و حجم کم یعنی انقباض و این انقباض یعنی بعد از شروع زمان انبساط ولی وقتی ابساط نیست پله پله به عقب بر می گردیم و نتیجه این است که ابتدا هم نیست و چون ابتدا نیست ازلی است و چون ازلی است باید آنتروپی بی نهایت باشد و چون آنتروپی بینهایت نیست پس ازلی نیست و چون ازلی نیست پس آفریده شده و چون آفریده شده تکینگی می خواهد و چون تکینگی می خواهد حجم کمبدیهیست و چون حجم کم بدیهیست بعد از آن انبساط الزامیست و چون انبساط الزامیست پایا بودن بی معنیست و چون پایا بودن بی معنیست این ایده نیز رد می شود !
اگر هم انقباض بوده باشد دلیلی بر ایستایی کنونی جهان در نظریه ی شما نیست !
و حتی اگر فرض کنیم به هر حالت این جهان این گونه است و با توجه به اینکه ازلی است باید تا به حال در هم فرو می ریخت .
مدار ها در سه بعد بیضی اند و نه در فضا_زمان !
این گونه پس از مدتی (با توجه به اینکه ژئودزیک ها که همگرا هستند ) تمامی اجسام در جسم چگال فرو می ریختند و به تکینگی می رسیدیم این در حال حاضر نتیجه می دهد که یا جهان در حال انقباض است و یا اصلا جهانی در کار نیست و احتمالا همه در دیار باقی به سر می بریم !
اما این بدیهی که هیچ کدام از این اتفاقات نیافتاده است البته حدا قل من فکر می کنم نیافتاده است .
بد نیست حداقل پیش از نظریه پردازی مروری بر روی اصول کیهانشناسی نیز بکنید . جهان شما ایزو تروپیک و همگن نیست ولی تمامی رصد ها با تقریب خوبی نشان می دهد که جهان واقعی این گونه است و اگر با این دید نظریه شما را ویرایش کنیم شاید در هر صورت بیش از 30 % کهکشان های عالم به ما نزدیک می شوند و به صورت بدیهی می توان دید همه کهکشان ها از یکدیگر فاصل نمی گیرند و انبساطی در کار نیست و این هم خلاف رصد هاست .نخست اینکه : بر پایه ی کدام ارزیابی پذیرفته شده و استاندارد ، می گویید که "باید" این نمونه ، ایزوتروپیک باشد؟!
دوم اینکه : ما تنها راه کاهکشان را نمونه آوردیم ؛ چون داده های بیشتری از راه کاهکشان در برابر دیگر کاهکشان ها داریم و آشکار نیست که همین اندازه کاهکشان که به سوی ما می آید ، به سوی دیگر کاهکشان ها بروند ؛ شاید بسیار بیشتر از این اندازه ، به سوی دیگر کاهکشان ها بروند ؛ شاید هم کمتر از ما!
!
پوزش می طلبم اشتباه تایپی بوده است .چگونه بر این پایه ، نهایت دوری سنگینی از ما یا دیگر کاهکشان ها را ارزیابی می کنید؟!
چه پیوندی دارد؟!
منظور نهایت نزدیکی یا کمترین فاصله است و پیوند آن هم بدیهی است !
برای آنکه کسر مینیمم شود ( R=MG/V^2 ) باید مخرج را ماکسیمم کنید ( صورت ثابت است ) .
تابع جرم در V=C تکین است نه در همسایگی آن !V را به C برسانم و ارزیابی را انجام دهم؟!!!!!!!
تا بدانجا که من می دانم ، هیچ سنگینی ای نمی تواند رسیدن به تندی پرتوهای کاهنربایی را آروین کند و این گفتار شما در برابر ارزیابی های SR است!!!
پس در میل کردن به بالاترین سرعت کهکشان ها V=C قرار می دهید و البته اینکه سرعت را کمتر بگیریم به واقع به ضرر شماست چون کسر بیشتر می شود و نزدیک ترین مدار ممکن دور تر می شود شاید حتی بزرگتر از شعاع جهان فعلی که می شناسیم و این هم یک تناقض است !
من از ريشه ي گياهان گوشتخوار مي آيم
ومغز من هنوز
لبريز از صداي وحشت پروانه ايست كه اورا
در دفتري به سنجاقي
مصلوب كرده بودند...
کمرنگ
ومغز من هنوز
لبريز از صداي وحشت پروانه ايست كه اورا
در دفتري به سنجاقي
مصلوب كرده بودند...
کمرنگ
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
درود . . .parse نوشته شده:نخست اینکه من در این باب چیزی نپرسیدم ؛ گفتم که شما خودتان گفته اید که گویال پلوتو ، «احتمالا"» از منظومه ی خورشیدی نیست! و در ادبیات انسان های سالم ، این جمله ، پرسشی نیست ؛ چرا که هیچ گونه نشانه پرسشی ای نداشت . . .
دوم اینکه درستش این است : چو دانی و پرسی ، سوالت خطاست . . . .
جناب پارسه :
خدا گواه است که من چند روزیست به دلایلی ، همه چیزم به هم ریخته و قاطی کرده ام و از این رو رفتارم نیز گند شده است.
واقعا شرمنده ام که آنگونه جوابتان را دادم!همه ی بچه های قدیمی این سایت می دانند من اینگونه گند اخلاق نبودم؛مشکلی برایم پیش آمده که اینگونه شده ام!!!
به هر روی امیدوارم پوزش مرا پذیرا باشید و این حقیر را ببخشید!
با سپاس
بدرود . . . .
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
آن وقت بفرمایید از کجا خوانده اید که تئوری نوسانات خلاء از تکینگی شروع می شود تا فیض ببریم . . . .ابتدای زمان با تکینگی شروع می شود { چه نوسانات خلا و یا چه مهبانگ }
نخست اینکه : تا بدانجا که من می دانم ، نوسانات خلاء ، هیچ نیازی به تکینگی نخستین ندارد . . .و علت تکینگی چگالی بالاست و چگالی بالا یعنی حجم کم و حجم کم یعنی انقباض و این انقباض یعنی بعد از شروع زمان انبساط ولی وقتی ابساط نیست پله پله به عقب بر می گردیم و نتیجه این است که ابتدا هم نیست و چون ابتدا نیست ازلی است و چون ازلی است باید آنتروپی بی نهایت باشد و چون آنتروپی بینهایت نیست پس ازلی نیست و چون ازلی نیست پس آفریده شده و چون آفریده شده تکینگی می خواهد و چون تکینگی می خواهد حجم کمبدیهیست و چون حجم کم بدیهیست بعد از آن انبساط الزامیست و چون انبساط الزامیست پایا بودن بی معنیست و چون پایا بودن بی معنیست این ایده نیز رد می شود !
اگر هم انقباض بوده باشد دلیلی بر ایستایی کنونی جهان در نظریه ی شما نیست !
و حتی اگر فرض کنیم به هر حالت این جهان این گونه است و با توجه به اینکه ازلی است باید تا به حال در هم فرو می ریخت!
دوم اینکه : لازم نکرده به ما بگویید که استنباطی که از مقاله مان به دست می آید ، این را می گوید که جهان ازلیست؛؛ بنده از روی هوا نگفتم که جهان آفرینشی دارد(به جز مهبانگ).دلیلش نیز این است که اگر آفرینش نداشت و ماده ی موجود ، از همان نخست بود،تا به حال تمام این ماده ها به انرژی تبدیل شده بودند.دلیلش نیز بدیهیست!!
به خاطر اینکه هر جسمی ،در هر دما(به جز صفر مطلق) و در هر لحظه، از خود فوتون کاهنربایی می تابد و این نمودی بارز از تبدیل جرم به انرژی در هر لحظه است!و اگر جهان را ازلی در نگاه بیاوریم،بدین نتیجه می رسیم که تا به حال،باید تمام جرم هستی ، به انرژی تبدیل می شد!
بنا بر این در طی مقاله ام گفتم که بی شک ، جهان به روند دیگری خلقت یافته است!!
منظورتان را بهتر بگویید . . .مدار ها در سه بعد بیضی اند و نه در فضا_زمان !
چه پیوندی با گفتار من داشت؟!
شما هم بد نیست پیش از اظهار نظر،چند کتاب دانشیک به زبان ساده را بخوانید!بد نیست حداقل پیش از نظریه پردازی مروری بر روی اصول کیهانشناسی نیز بکنید . جهان شما ایزو تروپیک و همگن نیست ولی تمامی رصد ها با تقریب خوبی نشان می دهد که جهان واقعی این گونه است و اگر با این دید نظریه شما را ویرایش کنیم شاید در هر صورت بیش از 30 % کهکشان های عالم به ما نزدیک می شوند و به صورت بدیهی می توان دید همه کهکشان ها از یکدیگر فاصل نمی گیرند و انبساطی در کار نیست و این هم خلاف رصد هاست .
جهان،دقیقا ایزوتروپیک نیست و اگر در چینش کاهکشان ها و . . . دقت کنیم ، می بینیم که کاملا ایزوتروپیک نیست و اینکه اینگونه مطرح می شود ، به خاطر این است که مقیاس را بسیار کلی تر از مقیاس دقیق ، در نظر می گیرند !!!!
خوب به فرض اینکه V=C در نگاه داشتیم؛؛چرا باید جرم مرکزی را دقیقا 19 برابر جرم کل هستی قرار دهیم؟؟!!!در میل کردن به بالاترین سرعت کهکشان ها V=C قرار می دهید و البته اینکه سرعت را کمتر بگیریم به واقع به ضرر شماست چون کسر بیشتر می شود و نزدیک ترین مدار ممکن دور تر می شود شاید حتی بزرگتر از شعاع جهان فعلی که می شناسیم و این هم یک تناقض است !
چون مثلا در منظومه ی خورشیدی بیش از 95/. جرم مجموعه در مرکز است؟؟!! یا اینکه بر پایه ی معادله ای این را می گویید؟!
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
این جا نادرستی سخن سما را میرساند چونبدین جلوه که می نماییم :
تمام اجرام غول پیکر اسمانی ، مانند کاهکشان ها ، تماما در مداراتی بزرگ ، بر گرد جرمی فوق العاده گران(سنگین) می گردند و ما به دلیل دید سنتی که از ساختار گیتی داریم،فکر میکنیم که جهان در حال انبساط است!
سرعتی فراتر از سرعت نور برای اجرام
شدنی نیست در حالیكه گردیدن در یك مدار
به شعاع 15 میلیارد سال نوری ، سرعت زاویه ای
بسیار كندی را بدست میدهد + نیروی گرانش
مركزی بسیار بسیار بالا .
درست مانند اینكه بگویید كه علت شب و روز
اینست كه خورشید بگرد زمین میگردد ( كه
از دید نسبت درست میتواند باشد) ولی نیاز
دارد كه خورشید با سرعتی فوق العاده، در 24
ساعت در مداری به شعاع چندین میلیون كیلومتری
بگردد. از انیرو آدم واقع بین ، گردش زمین
بگرد خود را محتمل میداند-
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
تکینگی بنا به تعارف جدید با تکینگی از دیدگاه نسبیت عام متفاوت است .آن وقت بفرمایید از کجا خوانده اید که تئوری نوسانات خلاء از تکینگی شروع می شود تا فیض ببریم . . . .
تکینگی نسبیت در شعاع صفر رخ می دهد اما تکینگی کوانتم در مقادیر غیر صفر هم اتفاق می افتد .
حتی اگر تکینگی هم نداشته باشیم ( از نوع نسبیت عام ) کاهش حجم نسبت به حال را داریم که فرضیه شما را نادرست می کند .(پست قبل )نخست اینکه : تا بدانجا که من می دانم ، نوسانات خلاء ، هیچ نیازی به تکینگی نخستین ندارد . . .
شما هنوز تکلیفتان با خودتان هم روشن نیست !دوم اینکه : لازم نکرده به ما بگویید که استنباطی که از مقاله مان به دست می آید ، این را می گوید که جهان ازلیست؛؛ بنده از روی هوا نگفتم که جهان آفرینشی دارد(به جز مهبانگ).دلیلش نیز این است که اگر آفرینش نداشت و ماده ی موجود ، از همان نخست بود،تا به حال تمام این ماده ها به انرژی تبدیل شده بودند.دلیلش نیز بدیهیست!!
به خاطر اینکه هر جسمی ،در هر دما(به جز صفر مطلق) و در هر لحظه، از خود فوتون کاهنربایی می تابد و این نمودی بارز از تبدیل جرم به انرژی در هر لحظه است!و اگر جهان را ازلی در نگاه بیاوریم،بدین نتیجه می رسیم که تا به حال،باید تمام جرم هستی ، به انرژی تبدیل می شد!بنا بر این در طی مقاله ام گفتم که بی شک ، جهان به روند دیگری خلقت یافته است!!
یا انبساط نداریم که در آن صورت هیچ نظریه فیزیکی از آفرینش شما حمایت نمی کند و یا داریم که فرضیه نادرست است .
پست قبل را بخوانید تا درک کنید چرا انبساط با آفرینش گره خورده است .
جهان شما چگونه شروع شده است !؟
سری به منابع مقاله خودتان بزنید.منظورتان را بهتر بگویید . . .
چه پیوندی با گفتار من داشت؟!
ارتباط آنرا نیز در پست قبل گفتم ( همگرایی ژئودزیک ها بعداز مدتی طولانی که به تکینگی می انجامد . )
"">>جهان،دقیقا ایزوتروپیک نیست و اگر در چینش کاهکشان ها و . . . دقت کنیم ، می بینیم که کاملا ایزوتروپیک نیست و اینکه اینگونه مطرح می شود ، به خاطر این است که مقیاس را بسیار کلی تر از مقیاس دقیق ، در نظر می گیرند !!!!
نخست اندیشه > پست دادن{ > = آنگاه }جهان شما ایزو تروپیک و همگن نیست ولی تمامی رصد ها با تقریب خوبی نشان می دهد که جهان واقعی این گونه است و اگر با این دید نظریه شما را ویرایش کنیم شاید در هر صورت بیش از 30 % کهکشان های عالم به ما نزدیک می شوند و به صورت بدیهی می توان دید همه کهکشان ها از یکدیگر فاصل نمی گیرند و انبساطی در کار نیست و این هم خلاف رصد هاست .
این مسلم این که جهان دقیقا ایزوتروپیک نیست اما همان طور که گفتم با تقریب خوبی هست .
این گونه نیست که منجمان در سمت غرب هفت صد و هفتاد و هشت میلیون کهکشان با لبخند ملیح در حال دست تکان دادن رصد کنند که همگی رو به دوربین ایستادند و سیب گویان می خواهند عکس یادگاری بگیرند و سمت شرق تک کهکشان کوچکی فریاد وای از غم تنهایی سر بدهد !
با هر تقریبی که خوب حساب شود این مدل ویرایش شود بیش از 30 % کهکشاه های عالم اکنون می بایست به طرف ما بیایند !
19 برابر با تخفیف !خوب به فرض اینکه V=C در نگاه داشتیم؛؛چرا باید جرم مرکزی را دقیقا 19 برابر جرم کل هستی قرار دهیم؟؟!!!
چون مثلا در منظومه ی خورشیدی بیش از 95/. جرم مجموعه در مرکز است؟؟!! یا اینکه بر پایه ی معادله ای این را می گویید؟!
اگر بخواهید حداقل به نام فرضیه تان هم معتقد باشد بیش از 5000 می شود !
جرم مرکزی باید این قدر سنگین باشد که نیروی لازم سیستم کیهانی شما را فراهم کند و باعث چرخش { دور شدن } با نرخ انبساط کنونی شود و کهکشان های دور دست به بیرون پرتاب نشوند { 15 میلیارد سال نوری فاصله است } !
به علاوه این فرضیه هیچ گونه اعلام نظری در مورد نوع کهکشان های عالم و سن آنها نمی تواند داشته باشد و اینکه در انبساط همه در حال شتاب گرفتن از هم هستند ولی در این مدل زمین هر کجا باشد { مسلم است که در لبه نیست } شاهد کاهش سرعت برخی خواهد بود و اینکه معادله ی هابل می گوید از همان جا که ایستادید هر چه جسمی دورتر باشد سرعت آن بیشتر است و این در حالی است که در این مدل کاملا نقیض آن را می توان دید و جرمی در نصف شعاع می تواند رصد کند که با دور شدن و رفتن به سمت لبه ها کاهش سرعت داریم و نه افزایش آن ؟!
و همین طور :
سرعتی فراتر از سرعت نور برای اجرام
شدنی نیست در حالیكه گردیدن در یك مدار
به شعاع 15 میلیارد سال نوری ، سرعت زاویه ای
بسیار كندی را بدست میدهد + نیروی گرانش
مركزی بسیار بسیار بالا .
من از ريشه ي گياهان گوشتخوار مي آيم
ومغز من هنوز
لبريز از صداي وحشت پروانه ايست كه اورا
در دفتري به سنجاقي
مصلوب كرده بودند...
کمرنگ
ومغز من هنوز
لبريز از صداي وحشت پروانه ايست كه اورا
در دفتري به سنجاقي
مصلوب كرده بودند...
کمرنگ
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
درود . . .هرمز پگاه نوشته شده:این جا نادرستی سخن سما را میرساند چونبدین جلوه که می نماییم :
تمام اجرام غول پیکر اسمانی ، مانند کاهکشان ها ، تماما در مداراتی بزرگ ، بر گرد جرمی فوق العاده گران(سنگین) می گردند و ما به دلیل دید سنتی که از ساختار گیتی داریم،فکر میکنیم که جهان در حال انبساط است!
سرعتی فراتر از سرعت نور برای اجرام
شدنی نیست در حالیكه گردیدن در یك مدار
به شعاع 15 میلیارد سال نوری ، سرعت زاویه ای
بسیار كندی را بدست میدهد + نیروی گرانش
مركزی بسیار بسیار بالا .
درست مانند اینكه بگویید كه علت شب و روز
اینست كه خورشید بگرد زمین میگردد ( كه
از دید نسبت درست میتواند باشد) ولی نیاز
دارد كه خورشید با سرعتی فوق العاده، در 24
ساعت در مداری به شعاع چندین میلیون كیلومتری
بگردد. از انیرو آدم واقع بین ، گردش زمین
بگرد خود را محتمل میداند-
با سپاس سرشار از نظرتان.
بدرود . . .
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
هر لحظه باید منتظر چیز غیر منتظره ای باشیم
به قول نوشته روی دیوار پمپی شهر گمشده زیر این اسمان آبی هیچ چیزی عجیب نیست
راستی لطفا در مورد مقبولیت این نظریه در بین دانشمندان سر شناس جهان برایم توضیحی بده متشکرم ...
به قول نوشته روی دیوار پمپی شهر گمشده زیر این اسمان آبی هیچ چیزی عجیب نیست
راستی لطفا در مورد مقبولیت این نظریه در بین دانشمندان سر شناس جهان برایم توضیحی بده متشکرم ...
-
عضویت : جمعه ۱۳۸۶/۱۱/۱۹ - ۰۰:۳۱
پست: 143-
سپاس: 1
Re: نظریه ی ویلی - WILA Theory
به نام پدید آورنده ایران زمین
درود
جنابspin1/2 این نظریه خود جناب امیر خان است و در سطح جوامع علمی بازگو نشده است و هنوز هم به اثبات نرسیده است.اگر این نظریه اثبات شده بود که امیرخان اینجا نبود.
درود
جنابspin1/2 این نظریه خود جناب امیر خان است و در سطح جوامع علمی بازگو نشده است و هنوز هم به اثبات نرسیده است.اگر این نظریه اثبات شده بود که امیرخان اینجا نبود.
همیشه پیرو کیش یکتا پرستی باش ، اما هیچ کس را مجبور به پیروی از کیش خود مکن.