
$\frac{\partial u}{\partial t} + u\frac{\partial u}{\partial x} = -\frac{1}{\rho}\frac{\partial p}{\partial x}$
سمت چپ اکسلریشن یک توده کوچک مایع و سمت راست فورس تقسیم بر جرمه. از آنجایی که گفتم این غیر استیکی هست فقط پرشرگرادیان وجود داره

علامت منفی در جلوی پرشرگرادیان یعنی که اکسلریشن وکتور در جهت مخالف وکتور پرشر گرادیان. گرادیان وکتور از کم به زیاد می روند و بنابراین اکسلریشن در جهت های پرسر به لو پرشر است.
هسته یک ورتکس به طور کلی یک حداقل پرشر (اگرچه ویسکوزیته کمی تغییر می کنه بنابراین فورس از بیرون ورتکس به داخل ورتکس وارد میشه. این کاملاً بر اساس میزان پایین بودن پرشر در داخل ورتکس نسبت به خارجه . ایده کلرینگ اسپیس دبریس شامل به حرکت درآوردن تودهای از گازهای جوی که در مسیر اسپیس دبریس قرار دارن به طوری که اسپیس دبریس هنگام عبور با ستون گازی برخورد میکنند. افزایش تنشن اتمسفر از گس پارتیکلز ستون در مسیردبریس مانع از انتشاراسپیس دبریس به سمت جلو میشه و به تدریج اسپیس دبریس را کاهش میده این روشی کلرینگ دبریس در اربیت پایین زمین (LEO) هست ببینید ورود گس پارتیکلز به مسیردبریس رزیستنس اتمسفر یا تنشن اتمسفر را که دبریس از آن عبور می کنند افزایش میده به طوری که به تدریج اجسامی که از توده عبور می کنند کاهش میده. از آنجایی که اربیت که ذره ای از اسپیس دبریس در آن حرکت می کند به طور کلی با اربیتال اسپید ذره ارتباط نزدیکی داره حتی یک کاهش کوچک در سرعت ناشی از افزایش پارتیکلز جو در مسیر دبریس می تواند برای سوئیچ کردن دبریسکافی باشه. به اربیت پایینتری میره و در نهایت منجر به کلرینگ اتمسفراز دبریس میشه. دبریس اربیت ژئوسنکرون
با توجه به روش اولم روشی برای کلرینگ اسپیس دبریس از اربیت زمین شامل پراکندگی یک ماده اکسپلوسیو گازی برای هدایت یک توده گازی به مسیر اسپیس دبریس . این روش همچنین شامل برانگیختن اکسپلوژن از شارژ شکل است،
در نتیجه باعث میشه که توده گازی در مسیر اسپیس دبریس اینجکشن بشه تا اسپید اربیت اسپیس دبریس کاهش یابد و اسپیس دبریس دوباره وارد جو زمین شوند. ستون گازی به حجمی از مواد یا گس پارتیکلز، معمولاً کمپرسدایر، اشاره دارد که به سمت بالا به سمت فضا حرکت می کنند.
ماده اکسپلوسیو گازی شامل یک ماده اکسپلوسیو ایر فیول است. یک ماژول کنترل یک ماشه اکسپلوژن بار شکل گازی را نسبت به محل اسپیس دبریس تارگت ضرب میکنه به طوری که اسپیس دبریس با ستون گازی برخورد میکنن "ماژول" شامل هر ترکیبی از نرمافزار، سختافزار، سفتافزار، یا رسانههای قابل خواندن کامپیوتر است که دستورالعملهای اجرایی کامپیوتری را ذخیره میکند تا پردازنده را وادار به انجام مراحل تعریفشده توسط آن دستورالعملها کند. در یک روش ستون گازی به گونهای کانفیگوریشن شده است که گس پارتیکلز برای مدت زمان محدودی در مسیر اسپیس دبریس باقی میمانند تا باعث کاهش سرعت حجم هدفی از اسپیس دبریس شود که از توده گازی در طول دوره محدود عبور میکنند. زمان. بازه زمانی محدود می تواند از کمتر از چند ثانیه تا چند دقیقه بسته به مثلاً دانسیته اسپیس دبریسفیلد مورد نظر، اندازه پارتیکلز دبری که باید پاک شوند و اسپید اربیت اسپیس دبریس متغیر باشد.
با توجه به روش دوم طرحم سیستمی برای کلرینگ اسپیس دبریس از اربیت زمین شامل یک ژنراتور ورتکس برای به حرکت درآوردن ورتکس از توده گازی به سمت مسیر اسپیس دبریس در نتیجه باعث میشه که توده گازی در مسیر حرکت اسپیس دبریس اینجکشن بشه اسپیس دبریس برای کلرینگ اسپیس دبریس. ورتکس به یک روتیشن یک اسپایرل یا یک جریان روتیشن فلوید در اطراف مرکز روتیشن اشاره داره سیال شامل گس پارتیکلز جوی هست. توده هوای چرخان یا در حال روتیشن می تواند اشکال مختلفی داشته باشد از جمله بدون هیچ محدودیتی به شکل اسپایرل ستون یا اسپایرل ورتکس به طور کلی با بیرون راندن فلوید از طریق یک دهانه کوچک ایجاد میشه که ممکن است به صورت فیزیکی یا از طریق عمل یک اکسپلوژن شکل در یک ژنراتور ورتکس ایجادبشه به دلیل نحوه روتیشن فلوید (یعنی برای حفظ ورتکس اولیه)، یک ورتکس می تواند برای مسافت نسبتاً طولانی قبل از اینکه توسط کشش در محیط حرکت پراکنده بشه منتشر بشه در طرح من ورتکس با رانش ایر کامپرسد از طریق یک دهانه به شکل مناسب مانند یک مخروط با انتهای بازایجاد میشه در یاورتکس با ایجاد یک اکسپلوژن در زیر یک سوراخ در استراکچر شکل ایجاد میشه
یک ژنراتورورتکس یک ورتکس رینگ تولید میکنه که معمولاً از اکسپلوژن استیلن-هوا یا هیدروژن-اکسیژن برای به حرکت درآوردن ستون گازی استفاده میشه. این سیستم شامل یک سکوی شناور (به عنوان مثال، یک بالون در های التیتیود ) برای حفظ ژنراتورورتکس در التیتیود اپریشن از سطح زمین و یک دستگاه تارگت برای تارگت قرار دادن ژنراتور ورتکس به طور قابل ملاحظه ای متعامد به مسیر اسپیس دبریس هایت اپریشن میتونه هر التیتیود ساب اوربیتال مناسبی باشه و معمولاً برای کاهش تنشن اتمسفر روی ورتکس انتخاب میشه. ببینید ژنراتور ورتکس یک تفنگ حلقهای ورتکس پرقدرته که به گونهای ساخته شده است که باعث شود توده گازی به مزوسفر نفوذ کرده و وارد ترموسفر بشه ژنراتور ورتکس با ایجاد یک اکسپلوژن بار اکسپلوژن انرژی میگیره. گازهایی که برای فعال کردن ورتکس به حرکت در می آیند را می توان از استراتوسفر جمع آوری کرد.
کاهش سرعت دبریس عمدتاً با افزایش مقدار گس پارتیکلز جوی ایجاد میشه که مسیر اسپیس دبریس را مسدود میکنه. بنابراین، برای افکتیو بودن، ستون فقط باید با انرژی کافی اینجکشن میشه تا فقط جرم کافی از گس پارتیکلز را در مقابل اسپیس دبریس قرار بده.مدولاسیون اتمسفر، بر خلاف دایرکت ایمپکت یا دایرکت فورس ناشی از یک اکسپلوژن در اربیت میتونه منجر به کاهش بیشتر در مصرف انرژی بشه، زیرا ستون فقط باید با انرژی کافی برای رسیدن به التیتیود تارگت خود حرکت داده بشه تا افکتیو باشه . در یک روش من ستون را می توان با انرژی کافی کانفیگوریشن کرد به طوری که با انرژی باقیمانده کافی به تارگت اربیت برسه تا ایمپکت به اسپیس دبریس که با ستون برخورد می کنند ایجاد کنه.
استفاده از گاز اتمسفر که از قبل در قسمت های بالایی جو وجود داره از هزینه بالا بردن جرم لازم برای حرکت به اربیت جلوگیری میکنه از آنجایی که هیچ جرم باری به اربیت منتقل نمیشه در هنگام استفاده از سیستمها و روشهای کلرینگ دبریس در این روشم امکان تولید دبریس اضافی وجود نداره. علاوه بر این دبریس را می توان بدون اپریشن پرهزینه ستلایت لانچ یا سایر پدهابه فضا پاک کرد. هزینه های فیول و انرژی کمتر می تواند منجر به کاهش هزینه های اپریشنال و انجام سریعتر ماموریت بشه. علاوه بر کلرینگ اجسام دبریس بزرگ، این روش همچنین می تواند برای کلرینگ پارتیکلز بسیار کوچک از دبریس (مانند چیپ های رنگ و متال پیسسز) که تهدیدی غیرقابل تریسینگ برای اپریشن وسایلاسپیس وییکلز و پرواز انسان به فضا هستند نیز به کار بره ستون گاز را می توان به گونه ای کانفیگوریشن کرد که یک تارگت فیلد نسبتاً بزرگ یا منطقه ای از فضا را بدون نیاز بهتری سینگ یا شناسایی دبریس که بایدکلرینگ بشن کلرینگ کرد، و بنابراین از مشکل اساسی و چالش برانگیز فناوری تریسینگ و تارگت بزرگ جوگیری کرد. زیرا کلرینگ دبریس معمولاً شامل رانده شدن به داخل گاز اتمسفر اربیت با سرعت کم یا بدون اربیت (یعنی ورتیکال) است و در نتیجه خروج اتمسفر را کاهش میدهد.