یونان باستان & نجوم

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

چنگ رومی یا (شلیاق)

یک داستان از ارتباط این صورت فلکی با چنگ آریون سخن می‌دارد، اما بقیه بیشتر از چنگ اورفئوس ، پسر خدای آپولووکالیوپ ، یکی از الهه‌های ذوق و ادب ، صحبت می‌کنند. او با اوریدایس ازدواج نمود . اوریدایس کمی پس از ازدواج توسط گزش ماری زندگی را بدرود گفت. اورفئوس از شدت غم و غصه به اعماق زمین رفت و تنها چنگش را به همراه برد. او می‌توانست در سطح زمین حیوانات و درختان را افسون نماید ودر زیر زمین ، سربروس ، سگ چند سر ، کارن ، کشتی بان رودخانه استپکس ، ماری با پوشش خز و سر انجام حکمران زیر زمین ، جهان مردگان را طلسم کرده بود. آنها تصمیم گرفتند که اوریدایس را به زمین برگردانند به شرطی که او پشت سر شوهرش راه برود و اورفئوس نیز به پشت سرش نگاه نکند.
تصویر

اوریدایس اشتباها می‌دود و اورفئوس پشت سرش را نگاه می‌کند، او با انجام این کار هرگز بخشیده نشد. او همسرش را دید. آنها به سمت یکدیگر آمدند: اما پس از آنکه اوریدایس او را در آغوش گرفت ذوب شد. اورفئوس 7 ماه سرگردان بود و در این مدت آواز می‌خــواند و چـنگ می‌نواخت، درختان و گلـــها به دنبال او راه می‌افتـادند و جانـــوران و پرندگان برای شـنیدن آوازش دورش جــمع می‌شدند. یک دسته از زنان مست و دیوانه ، با او برخورد نمود او از نزدیکی با آنها امتناع کرد. آنها نیز به او حمله ور شدند موهایش را کندند و اعضای بدنش را تکه تکه کردند و سرش را با خود به جزیره لسبوس (Lesbos) بردند. باقی مانده جسدش در تریس (Thrace) دفن گردید. آپولو ازبهشت به زمین آمد و چنگ را در آسمان نهاد.
تصویر

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

برساووش

در این صورت فلکی تعداد زیادی خوشه های باز ستاره ای وجود دارد ، ولی خوشه های دوتایی موسوم به ان جی سی- 869 و ان جی سی -884 از نمایان ترین دیدنی های این ناحیه از آسمان است . ستاره دوتایی الغول که متغیر و گرفتی است ، دوره ای برابر سه روز دارد . وقتی یکی از ستاره ها از جلوی دیگری عبور میکند ، نور الغول گرفته میشود و روشنایی آن تا حد نصف حالت معمول ، کاهش می یابد .شهریور ماه هر سال ، بارش شهابی موسوم به برساووشی در این ناحیه از آسمان قابل رصد است که حدود 21 شهریوربه اوج خود میرسد .

افسانه مربوط به این صورت فلکی از این قرار است که در این افسانه ، مدوسا موجودی آنقدر زشت بود که هر کس به او نگاه میکرد ، بی درنگ به سنگ تبدیل می شد . اما برساووش توانست مدوسا را نابود کند . برساووش در نبرد با مدوسا ، زیرکانه ، سپری آیینه سان به دست گرفت ، تا بتواند بدون اینکه مجبور شود مستقیما به مدوسا نگاه کند ، جان او را بگیرد . همین که برساووش سر از بدن مدوسا جدا کرد ، اسب بالدار سفید ( پگاسوس ) که خودش یک صورت فلکی میباشد ، از گردن مدوسا بیرون جهید ! وقتی برساووش به خانه خود بازمی گشت ، شاهزاده آندرومدا ، دختر قیفاووس ( کیکاووس ) و ملکه بر تخت ( ذات الکرسی ) را در زنجیر یافت که به سنگها بسته شده بود تا طعمه هیولای دریایی ( قیطس ) شود. برساووش با زیرکی ، کله مدوسا را در برابر چشمان قیطس گرفت که باعث شد هیولای دریایی به سنگ تبدیل گردد ! به این ترتیب آندرومدا ( خودش یک صورت فلکی است ) از خطر مرگ رهید .
تصویر

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

خدایان یونان :

كرونوس: خداي زمان،پسر اورانوس و گايا(آسمان و زمين)
استروپس: خداي طوفان،برادر كرونوس
زئوس : (شاه خدایان)
آفرودیته : (ایزدبانوی عشق و زیبایی)
آپولو: (ايزد موسيقي،چوپاني،خرد.مشخص نيست)
آریس: (خدای جنگ)
آرتمیس: (ایزدبانوی شکار)
آتنا: (ایزدبانوی خرد)
دیمیتیر: (ایزدبانوی کشاورزی)
هرا: (همسر زئوس،الهه ي زنان)
هرمس: (خدای سفر)
هستیا: (ایزدبانوی تندرستی)
پوزئیدون: (خدای دریا)
هادس:(خداي اموات)
متيس:(عقل برتر،همسر پيشين زئوس)

چند جانور افسانه ای:
پگاسوس :اسب بالدار هرکول.
اکیدنا:هیولای مؤنث که نیمی پری و نیمی مار بود.
سربروس:سگی با سه سر و ماری به جای دم

چنداسطوره ی یونان:

نمسیس:اله ی انتقام
هرمس:پیک خدایان و خدای سفر
یو:دوشیزه ی زیبایی که زئوس عاشقش بود و توسط هرا همسر زئوس به گوساله تبدیل شد
آرس:خدای جنگ
گانی مید:پسر بچه ی زیبایی که ساقی خدایان بود.
مدوسا:مدوسا در ابتدا دوشیزه ای بسیار زیبا بود که به دلیل مرتکب شدن گناهی توسط یکی از الهه ها به گرگن که موجوداتی بسیار زشت با بدن پوشیده از فلسهای نفوذ ناپذیر،موهایی از مارهای زنده و دندانهایی تیز کرد.او آندرومدا دختر قیفاووس و ذات الکرسی را اسیر کرد که قهرمان اساطیری به نام برساوش او را آزاد و سر مدو سا را برید.
آخرین ویرایش توسط mahboobeh سه‌شنبه ۱۳۹۱/۴/۱۳ - ۲۰:۴۱, ویرایش شده کلا 1 بار

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

تساوی خدایان زن و مرد در یونان باستان:

در میان خدایان یونان الهه های زن همانقدر خدا و دارای قدرت هستند که خدایان مرد. از همان حقوقی و وظائفی برخوردارند که مردان هستند. برای مثال ~هرا~ (Hera) خواهر و همسر زئوس است و بالاترین الهه زن در آسمان بشمار میرود. هرا به عنوان خدای قوانین مقدس خانواده بر کار انسان ها و خدایان نظاره می کند. او بخصوص در فکر حفاظت از شخصیت و حقوق زن است. سختی در طینت اوست. هفائیستوس پسر او می لنگد زیرا که مادر که از زشتی او برافروخته بود او را از المپ به زمین پرتاب کرده است. خدایان همه نوع صفت های زمینی و انسانی را دارا هستند. حسادت، کینه و نفرت در میان خدایان یونان امری روزمره و عادی است. هرا سمت مشاوری زئوس را هم داراست اما به دلیل حسادتش دائما علیه زئوس توطئه می کند.

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

افسانه صورتهای فلکی خرس بزرگ و خرس کوچک

بی شک معروفترین و بارزترین صورت قلکی آسمان و بخصوص آسمان شمالی و بهاری صورت فلکی خرس بزرگ یا دب اکبر است که توسط ۷ ستاره معروف خود که شکل یک ملاقه را ذهن آکثر مردم تداعی میکند شناخته شده است و حتی گاهی با همین نام یعنی ملاقه معرفی می گردد.

البته قابل ذکر است صورت فلکی دب اکبر که در تصور عموم مردم همان هفت ستاره تلقی می شود اشتباه است و این هفت ستاره تنها قسمتی از بدن خرس (کعب ران و دم خرس) را نشان می دهد و صورت فلکی کامل خرس بزرگ دارای ستارگان بیشتری است که در نقشه زیر می بینید .
تصویر

نقشه خرس بزرگ و کوچک و ستارگان معروف و چگونگی یافتن ستاره قطبی

این صورت فلکی در ملل کهنی چون : ایران (پارس), مصر, روم و یونان شناخته شده بوده است و هر ملت بنابر اسطوره ها و عقایدش شکل خاصی را در آن می دیده است . ولی افسانه های اکثر صور فلکی مربوط به یونان باستان است و نباید اینگونه تصور شود که صور فلکی در دنیای قدیم فقط در یونان قدیم شناخته شده بوده است .
صورت فلکی خرس بزرگ به دلیل رابطه ای خاص که در یافتن ستاره قطبی دارد معروفیتی افزونتر کسب کرده چرا که اگر فاصله بین دو ستاره لبه آبگردان یعنی دوبه (آلفا) و مراق (بتا) را پنج برابر کنید به ستاره قطبی می رسید . باید توجه شود که خرس بزرگ یک صورت فلکی پیرا قطبی است و در نیم کره شمالی غروب نمی کند البته شاید در بعضی مواقع و در نواحی نزدیک استوا ارتفاع آن در افق شمالی کم شود و بعضی قسمت های آن به زیر افق برود ولی باز هم می توان در یک افق مناسب آن را دید .
در افسانه های یونانی نقل شده است زئوس خدای خدایان شیفته گالیستو شاهزاده آرکادی می شود و جونو که ملکه زئوس بود به این عشق ورزی حسادت کرده و کالیستو را به شکل خرس تبدیل می کند و بعدها به آسمان صعود می دهد. زئوس از گالیستو پسری به نام آرکاز داشت که روزی برای شکار به جنگل می رود و با مادر خود که به شکل خرس در آمده بود مواجه می شود و قصد شکار آن را می کند . زئوس برای جلوگیری از رخدادی تلخ آرکاز را نیز به شکلی خرسی کوچک در آورد و به آسمان صعود داد تا در کنار مادر خود قرار گیرد و مبنای افسانه خرس کوچک یا دب اصغر باشد .
خرس کوچک نیز در ملل عصر باستان که نام آنها در بالا آورده شد شناخته شده بوده و هفت ستاره آن که کل صورت فلکی را شامل می شود در این ملل کهن دارای اهمیتی خاص بودند . در ضمن شکل خرس کوچ بسیار شبیه ملاقه دب اکبر است که ستاره قطبی در انتهای صورت فلکی خرس کوچک قرار گرفته است .
تصویر

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

ذات الکرسی و قیقاووس

قیقاووس و ذات الکرسی تنها جفت ازدواج کرده در بین صورفلکی اند . در اساطیر یونانی ، آنها پادشاه و ملکه حبشه و والدین زن با زنجیر ( آندرومدا ) بودند . براساس افسانه ها ، زمانی ذات الکرسی ، به زیباتر بودن دختر خود نسبت به پریان دریایی معروف به نرئیدها مغرور شد . این موضوع نا رضایتی پسیدن ، خدای دریا را سبب شد و در نتیجه ی او هیولای وحشتناکی را برای تاخت و تاز به سرزمین پادشاه قیقاووس(کیکاووس) روانه کرد قیقاووس برای نجات مملکت خود مجبور شد دخترش، آندرومدا را به عنوان قربانی را به این هیولا هدیه کند ، با این حال برساووش ، او را از آواره های وحشتناک هیولا ، نجات داد .

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

Hydrَa

تصویر
مردم یونان عقیده داشتند که روی بدن زیوس عکس این مار ۹ سر قرار دارد.مردم شهر Lerna توسط این مار نه سر فنا ناپذیر قتل عام شدند. سرهای این مار اگر قطع میشد به جایه آن سر جدیدی در میامد. و اگر کسی به او نزدکی میشد از نفس زهرآگین او میمرد. او در زیر یک درخت در نزدیکی یک مرداب زندگی میکرد.این صورت فلکی یکی از دوازده کاری بود که هرکول باید برای مورد عفو واقع شدن انجام میداد. او با کمک برادر زاده خود Iolaus این کار را انجام داد به طوری که زمانی که هرکول یکی از سرها را قطع میکرد Iolaus جای سر را داغ میکرد و اجازه نمیداد سر جدیدی درست شود. زمانی که هرکول این جانور را کشت و خبر پیروزی خود را به شاه Eurytheus داد شاه به او گفت که این یک پیروزی واقعی نیست چون از برادر زاده خود کمک گرفته است

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

شهاب باران در اسطوره ها و افسانه ها

در افسانه های یونان پیشگوی آکریسیوس پادشاه آرگوس، به او می گوید که پسرش روزی او را کشته و تاج و تخت را از او می گیرد. پادشاه نیز از ترس از دست دادن قدرت خویش، همسرش را زنده در صندوقی چوبی قرار داده و به دریا می اندازد تا غرق شود. زئوس صندوق را پیدا میکند و دانای(مادر پِرسیوس) را به همسری گرفته و او حامله می شود. دیکتیس که ماهیگیری در جزیره سِریفوس بود، صندوقچه را پیدا می کند و دایان را آزاد می کند. پِرسیوس در اینجا به دنیا می آید و به جوانی می رسد.

پُلیدِکتِس، پادشاه سِریفوس عاشق مادر پِرسیوس می شود و در درگیری های متوالی با پِرسیوس او را به ماموریتی می فرستد تا در صورت انجام موفقیت آمیز آن، مادرش را آزاد نماید. ماموریت پِرسیوس کُشتن مِدوزا بود. مدوزا زنی نیم تنه مار بود که به جای مو مار بر سرش داشت و با نگاهش می توانست انسانها را به سنگ تبدیل کند.

خوشبختانه با راهنمایی آتنا(الهه جنگ) او به دنبال وسایل و ادوات جنگی مورد نیاز خود میرود. آتنا خود سپری به پِرسیوس می دهد که هیچ شمشیر و گرزی قادر به شکستن آن نبوده است. پِرسیوس به نزد پریان دریایی می رود و بعد از شکست دادن قهرمان آنها صاحب کلاهخود پنهان می شود که به او توانایی نامرئی شدن را می داد. هِرمِس(خدای تعادل) نیز به او کفشهایی می دهد که بال داشتند و امکان پرواز به او می دادند. پریان دریایی به او کیسه ای دادند تا بتواند سرِ مِدوزا را در آن بدون آسیب رساندن به دیگران یا خود پِرسیوس، نگهداری کند.

سپس با راهنمایی اطلس به نزد خواهران خاکستری می رود تا از آنها محل زندگی مِدوزا را بپرسد. خواهران خاکستری سه خواهر ساحره بودند که بسیار زیبا بودند ولی چشم نداشتند؛ به جای آن یک چشم خارج از بدنشان داشتند و این چشم بینشان مشترک بود. پِرسیوس چشمشان را گرفت و با اطلاعات درباره محل زندگی مدوزا، معامله کرد.

او با استفاده از کفشهای پرنده کلاه خود پنهان از پشت به مِدوزا حمله کرد و توانست سرِ او را بِبُرَد. سپس با کفشهای پرنده به سعت فرار کرد تا از دو خواهر دیگر مِدوزا در امان باشد و به جزیره سِریفوس پرواز کرد. در راه آندرومدا را از چنگال سِتوس(اژدهای دریایی) نجات داد و با او ازدواج کرد و به سِریفوس برگشت. او سپس پُلیدِکتِس و همراهانش را به سنگ تبدیل کرد و به همراه مادر، همسر و دیکتیس ماهیگیر به آرگوس بر گشت و آکریسیوس را کُشت و به پادشاهی رسید. او از آندرومدا شش پسر و یک دختر به نامهای پِرسِس، آلکایوس، هِلیوس، مِستور، تِنِلوس، اِلِکتریون و دخترش گورگوفون داشت. پسرانش بعده ها به پِرسِیدها معروف شدند شهاب بارانی را که ما تحت عنوان بارش شهابی برساووسی می شناسیم( که نتیجه عبور دنباله دار 109/P Swift-Tuttle از نزدیکی کره زمین است) به عقیده پیشینیان متبرک کردن امپراطوری آرگوس توسط پسران پرسیوس که از آسمان می آیند، می باشد.

در بسیاری از افسانه های دیگر شهاب باران ها و سقوط شهاب سنگ ها روی ساختمانها و در موارد کمی انسانها به منظور خشم خدایان بر مردم تلقی می شده و معمولا کاهنان معابد، ساکنین آن خانه یا قصر که مورد اصابت شهاب سنگ قرار می گرفته را دستگیر و به جرم عناد با خدایان سر می بریدند.

شهاب باران ها در بیشتر موارد در آسمان فقط به صورت عبور شهاب سنگها و سوختنشان در جو دیده میشوند. در افسانه ها این عبور را به منزله ی جنگ میان خدایان و یا سربازان آنها می دانستند و آنرا به صورت پرتاب گوی های آتشین به هم میپنداشتند و شهاب سنگ های سیاهی که از آسمان در نتیجه سوختن می افتد را به منزله خون سوخته و جامد خدایان و قدیسان می دانستند و از این سنگها گردنبند و یا انگشتر برای رفع بلا و عاملی برای شجاعت در جنگ می ساختند.

همچنین رومانیایی ها در افسانه هایشان شهاب باران را عبور اژدهایان از آسمان میپنداشتند و در زمان عبور این شهاب سنگ ها تمام شمع ها و روشنایی های خود را خاموش می کردند تا مبادا یکی از اژدهایان آنها را ببیند و به آنها حمله کند. آنها بر این باور بودند که اژدهایان در قالب پسرانی خوش سیما دختران جوان را میدزدند و به خدمت خود در می آورند. بر باور آنها اژدهایان تنها یکبار در سال از آسمان عبور می کنند که امروزه ما آین عبور را تحت عنوان بارش شهابی دراکونید که در صورت فلکی اژدها میباشد(حاصل عبور دنباله دار 21P/Giacobini-Zinner از نزدیکی زمین) می شناسیم.

آنگلو ساکسون ها گذشتن شهاب از آسمان را به معنای گذشتن اِسکیرنیر پیک بادپای خدایان می پنداشتند و بارش های شهای را به منزله ی شیاطین که قصد کشتن اِسکیرنیر را دارند میدانستند.

همچنین در افسانه ها شهاب باران ها به معنای نزول وحی بر انسانهای نیک از جانب خدایان است که این واقعه در تبدیل زمان وقوع در تقویم ژولینی به زمان در تقویم میلادی به 18 ژانویه و 12 دسامبر نسبت داده می شود که ما امروزه آنها را به ترتیب بارشهای شهابی دلتا کَنسِرید و سیگما هیدرید می نامیم
منبع : http://airsky.blogfa.com/post-41.aspx

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

افسانه صورت فلکی دوشیزه (سنبله)
در طول تاریخ در سرزمین های گوناگون صورت فلکی سنبله را نماد الهه های متفاوتی می پنداشتند.
او را به هر الهه برجسته و والا از جمله : ایشتار الهه حاصلخیزی در بین النهرین، ایزیس الهه باروری در مصر، دیمتر الهه مادر زمین و خواهر زئوس، و نیز مریم باکره در آیین مسیحیت و حتی آتنا ایزد بانوی عقل و زیبایی و جنگ نسبت داده اند.
سنبله تنها چهره زنانه در منطقه البروج است و یکی از قدیمی ترین و واضح ترین صور فلکی آسمان می باشد. این نقش آسمانی دومین صورت فلکی از نظر بزرگی است. خورشید در عبور سالانه خود از دایره البروج، بیشترین زمان را در این صورت فلکی می گذراند. آلفای سنبله به نام سماک اعزل در لاتین به معنای خوشه گندم آمده که در دست دوشیزه ای قرار دارد.
در تمدن بین النهرین، بابلیان این صورت فلکی را الهه ایشتار می دانستند و باور داشتند که ایشتار دلباخته خدای باروری و غلات، یعنی تموز است. حیات تموز بدین گونه بود که در آغاز بهار متولد می شد و در پایان سال می مرد. هر سال هنگام دروی غلات و شخم زمین ایشتار به سوگ تموز می نشست و رخت سیاه به تن می کرد. اما چون می دانست عشق او باز می گردد، در زمستان به دنبال تموز به جهان زیرین می رفت. آن گاه تموز در آغاز سال دوباره با جامه ای سبز و تازه در زمین ظاهر می گشت.
یونانیان سنبله را دوشیزه ای می دانستند که در عهدی زندگی می کرد که انسان هنوز به خطاکاری و گناه گرفتار نشده بود. او سمبل دوشیزه ای بود که خوشه گندمی در دست داشت و هر ساله فرا رسیدن زمان کشت را به یاد دهقانان می آورد. همین که آن دوران طلایی پایان یافت و انسان مرتکب نخستین گناه شد، دوشیزه به آسمان ها رفت و در میان ستارگان بکر و دست نخورده باقی ماند.
در افسانه های دیگر نیز این گونه آمده است که سنبله نزد یونانیان باستان همان الهه باروری دیمتر، و یا دختر او پرسفون بوده است. زئوس، بزرگ ایزدان، به برادرش هادس، فرمانروای جهان زیرین، قول داده بود که این دختر را به همسری او در خواهد آورد و به این ترتیب هادس دختر را فریفته خودکرد و ربود.

برگرفته از کتاب اساطیر یونانی و صورت فلکی

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

صورت فلکی دلو(آب ریز)

دلو یا دول یکی از قدیمی ترین صورتهای فلکی است . برابر افسانه ها ، او در بابل قدیم بر منطقه وسیعی از آسمان آن را " دریا " می خواندند فرمانروایی می کرد . در این منطقه از آسمان بسیاری از صورتهای فلکی که با آب این ماده حیاتی برای ما آدمیان – ارتباط داده می شوند از قبیل حوت جنوبی ، دلفین ، مارآبی ، جدی ، قیطس ( cetus ) و رودخانه یا اریدانوس جمع هستند . مردم این صورتهای فلکی را سرچشمه تمام زیست می پندارند ، که خورشید در دوران نزول باران از میان آنها عبور می کند .

بسیاری از اقوام باستانی گزارشهایی درباره طوفان نوح در تاریخ خود دارند ،

یونانیان باستان نیز بر این باور بودند که این طوفان ، مجازات خدایان برای بشریت گناهکار و فاسد بوده است . برابر افسانه های یونان ، تنها دو انسان از این بلای طبیعی جان سالم به در بردند . این زوج " دویکالیون " ( deucalion ) و " پیورها " ( pyrrha ) نام داشتند . آنها نیز مانند نوح با استفاده از کشتی خود را نجات دادند و چون طوفان فرو نشست و آبها فروکش کردند ، آنها در برابر خود زمین را ویران و خالی از انسان یافتند . آنها برای اینکه دوباره زمین را مسکونی کنند ، از سوی زئوس ماموریت یافتند که سنگهایی را پشت خود پرتاب کنند ، که از این سنگها انسانهایی جدید از زمین بر می خاستند . می گویند پس از آن " دویکالیون " از سوی خدایان به صورت فلکی " دلو " تبدیل شد . در بسیاری از نقشه های ستارگان آسمان " دلو " به صورت " گانی مد " ( ganymed ) جوان نشان داده می شود ،که می بایست به عنوان ساقی خداوندان المپ انجام وظیفه می کرد و به این لحاظ سبویی در دستان خود نگاه می دارد .

منبع : کتاب صورتهای فلکی دکتر اوبلاکر ترجمه بهروز بیضایی
تصویر

jhvh

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۰/۱۰/۲۶ - ۱۷:۰۲


پست: 1666

سپاس: 284

جنسیت:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط jhvh »

اروس توشون نبود الهه عشق و شهوت نه شهوت جنسی همه نوع شهوت کیلویی

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

hadimohammadi نوشته شده:اروس توشون نبود الهه عشق و شهوت نه شهوت جنسی همه نوع شهوت کیلویی
زهره (اِروس-آفرودیته - ونوس ) : الهه ی عشق و زیبایی
آفرودیت ===============> نام رومی :ونوس (Venus)========> الهه عشق و زیبایی
smile072
....................................
آواتارتون (گونیا و پرگار) نماد فراماسونریه!

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

جدی- بز
تصویر

صورت فلکی جدی مثل بسیاری ازصورت های فلکی داستان زیبایی دارد،شاید زیبایی این اسطوره بیش تر به علت تلاقی آن با داستان تولد ونجات زئوس باشد.

داستان ازاین جا شروع میشود که کرنوس،پدر زئوس،به علت پیشگویی سروش غیبی هریک ازفرزندان خود رابه محض زاده شدن میبلعید،زیرا میترسیدکه آن ها جای او را بگیرند یا با برادران بزرگ ترخود،تیتان ها،هم پیمان شوند وهیچ مخلوقی را آزاد نگذارند.

رئا،مادر زئوس،با اندوه فروان ازوالدینش،اورانوس وگایا،درخواست یاری کرد.پس به توصیه آنان به کرت رهسپارشد ودرغاری ژرف درجنگل های انبوه کوه اژوم فرزندش رابه دنیا آورد.

مادربزرگ زئوس،گایا،نگهداری از اورابه عهده گرفت وبرای پرستاری بهتر،وی رابه دست پریان ودختران شهریارکرت سپرد.

داستان جدی یاهمان «آمالته آ»ازآن جا آغازمیشودکه یکی ازدایه های زئوس بز رابه او هدیه داد تاایزد نوباوه راشیر دهد.آمالته آ حیوانی شگفت آوربود ومنظرش حتی حیوانات را می ترساند.یک باردر زمان کودکی زئوس هنگامی که با آمالته آ مشغول بازی بود،ایزد خردسال شاخش راتصادفی می شکند،زئوس نیزبرای بیان ندامت خود ازاین کاربه شاخ شکسته آمالته آ قدرتی جادویی می بخشد تا اوبتواند آرزوهای مردم راهرآنچه ازثروت ونعمت باشد برآورده کند.

زئوس بعدها برای پاسداری ازخدمات ومحبت های بز،اورا درمیان منطقة البروج قرارداد وازچرم آمالته آ سپری محکم ساخت که هیچ تیری نمی توانست آن رابشکافد.

شاخ شکسته آمالته آ به کرونوکوپیآ تبدیل شد که افسانه آن به قرن پنجم پیش ازمیلاد بازمی گردد.«کرونوکوپیا»: یعنی «شاخ وفور نعمت»یا شاخی که ازآن به جای ظرفی جهت نگهداری نعمت وفراوانی استفاده می شده است.اما نمایش وتجسم اصلی شاخ بز این است که با گل ها ومیوه ها پرشده باشد.این شاخ سمبل باروری در زنان بوده است.

اما درتجسم مدرن،کرونوکوپیا معمولا خالی است وشبیه سبد ترکه مانندی است که معمولا با میوه وسبزیجات متنوع پرمیشود.درامریکای شمالی،این شاخ مرتبط است به فصل دروکردن محصول وشکرگزاری.

درنسخه ای دیگراز اساطیر،این صورت فلکی مانند بز دریایی(بزماهی)به نمایش درآمده است:یعنی بزی بادمی شبیه ماهی.یکی از داستان هایی که با بزماهی سروکار دارد این است که وقتی پان،ایزدچوپانان که همان بزبود،توسط هیولای تیفون تعقیب می شده برای نجات خود به داخل رود نیل می پرد،اومیخواست مانند شماری ازدیگرخدایان،خودرابه شکل ماهی درآورد،اماچون دیربه داخل آب پرید قسمتی ازبدنش که بیرون از آب بود به شکل بزماندوقسمتی که داخل آب بود شکل ماهی شد.درسومر،این صورت فلکی به ائا یاا آ،یکی ازخدایان سومریان وخدای اقیانوس ها وآب های زیرزمینی،وابسته است.درحماسه گیلگمش،ائا به گیلگمش دانایی بسیارمیبخشد واوست که تمدن رابه خارج از دریاها می آورد وبه نوع بشرهدیه میدهد
منبع:اساطیریونانی وصورفلکی تالیف:نیلوفرفشنگ ساز

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

افسانه صورت فلکی عوا يا گاوران (bootes)
تصویر
با انکه گاوران از صور فلکی باستانی آسمان است ولی افسانه های معدود و کوتاهی در موردش نقل شده است .
1. از این میان میتوان داستان مردی را مثال زد که پسر الهه ی زراعت است . وی که زحمات بی امان کشاورزان را میبیند تصمیم میگیردکه به انها کمک کند از این رو گاو آهنی میسازد و به زمین میفرستد تا کشاورزان با این وسیله بهتر نتیجه بگیرند . همینطور هم شد و کشاورزان با ان گاو آهن , زمین را آباد کردند . خدای خدایان نیز بعنوان پاداش او را نگهبان خرسها قرارداد و در آسمانها جاودانه کرد .

2. افسانه ی دیگری برای عوا نقل شده است که او را پسر زيًوس و یکی از همسرانش کالیستو میداند . طی این داستان عوا طبق تقدیری که برایش رقم خرده بود بدون هیچ سرمایه ای رهسپار سرنوشت خود میشود . او به زمین میرود و در انجا گاو آهنی میسازد و با ان زمین بایر را رونق می بخشد . خدای خدایان نیز بعنوان پاداش اور را با گاو آهنش در آسمانها جاوید ساخت .
3. گاوران در افسانه های یونان باستان ایکاروس خطاب شده است . ایکاروس همان فردی است که رمز ساخت شراب را به ایزد شراب آموخت . در پی همین داستان ایکاروس این راز را برای دو دهقان فاش کرد . بعد از انکه ان دو دهقان از این راز مست شدند ایکاروس را به قتل رساندند . بعد از مرگ ایکاروس دخترش که همان سمبله ، الهه ی زراعت و باروری است خود را از غم پدر بدار می آویزد از این رو خدای خدایان نیز او را نزد پدر در آسمانها جزو ثوابت قرار داد .
تصویر
گاهی نیز دو سگ شکاری بنام های آفریون و چارا را با او همراه کرده اند که این دو سگ همان تازی ها هستند که توسط عوا به قلاده بسته شده اند .
بطور کلی عوا نزد فرهنگ های مختلف به منزله ی مرد متصدی حمل و نقل و یا حیات دهنده ی زمین های خشک شناخته شده است و یکی از دلایل ان این است که عوا از صور فلکی بهاری _ تابستانی
تصویر
منبع : http://astroinfo.ir/page.php?153

نمایه کاربر
mahboobeh

محل اقامت: رامسر

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۷/۲/۲۲ - ۲۰:۰۷


پست: 1431

سپاس: 381

جنسیت:

تماس:

Re: یونان باستان & نجوم

پست توسط mahboobeh »

صورت فلکی عقاب- eagle
تصویر
صورت فلکی عقاب به پرنده ای با بال های پهن و گردنی کوتاه شباهت دارد. قدما شمایل یک عقاب را در آن دیده بودند. آکیلا، پرنده محبوب زئوس بود. در افسانه های یونانی آمده است که خدایان همه پرندگان آسمانی مثل: قو، کلاغ، توکان، ... را در میان آسمان جای داده اند اما عقاب خود بر آسمان ها پرواز می کرد.

ارسال پست