نظریه خیالاتی واقعی

[۱۲۳۴]

یک طرحی به نظرم رسید که واقعا کاربردی هست مخصوصا در مورد جعبه دنده نوری.جزئیاتش برای تولیدکنندگان نیاز نیست.در آینده استفاده از پرتوها و نور و رنگ های مختلف نقش بیشتری در راه اندازی وسایل خواهد داشت .

[۱۲۳۴]

استفاده از انرژی نبض بدن و کسب در آمد از آن.

[۱۲۳۴]

استفاده از انرژی نبض بدن و کسب در آمد از آن.شاید با استفاده از دستگاه بسامد ساز بتوان نیروی خوبی از آن کسب کرد .از نیروی نبض حیوانات می توان استفاده مفید کرد.

[۱۲۳۴]

استفاده از انرژی نبض از راه دور صورت گیرد تا ناراحتی در فرد یا حیوان ایجاد نکند.همچنین در هنگام فعالیت فرد یاحیوان صورت گیرد.

[۱۲۳۴]

کفش‌های مجهز به تولید کننده انرژی می توانند کد گذاری شده و از راه دور برحسب تولید انرژی میزان موجودی هر فرد شارژ شود.برای استفاده از انرژی نبض نیز هم این کار امکان پذیر است.در کفش‌ها تراشه ی تولید انرژی قرار داده شود که قابل انتقال به کفش‌های جدید و دیگر باشد .تولیدانرژی از فعالیت کلیه ربات های فعال .می توان به غیر از استفاده روزانه از ربات از فعالیت ربات نیز به همین ترتیب ذخیره انرژی کرد.

[۱۲۳۴]

ذره تشکیل دهنده انسان در روی منشور همه رنگ ها را دارد و جایگاه هر انسانی روی منشور رنگ ها رنگهای خاصی از همه رنگ هاست .مثلا یک انسانی ذره اش روی سبز کم رنگ ‌،نارنجی کم رنگ و قرمز کم رنگ و ....قرار دارد .یعنی تشعشع نور ذره اش در آن رنگ هاست.

[۱۲۳۴]

هر انسانی همنشینی از فرشتگان دارد که فکر می کنم پروین اعتصامی اسب تک شاخ فرشتش بوده است.اسب تک شاخ یکی از توفی کنندگان روح است.پروین اعتصامی از نور ژکوند است وفکر می کنم که به نور شاخه نبات حافظ می رسد.

[۱۲۳۴]

فرشتگان هم مانند انسانها ژنتیک مختلف دارند و در چند ژنتیک هستند که وظایف مختلفی هم برعهده دارند.

[Simplexity]

هر انسانی همنشینی از فرشتگان دارد که فکر می کنم پروین اعتصامی اسب تک شاخ فرشتش بوده است.اسب تک شاخ یکی از توفی کنندگان روح است.پروین اعتصامی از نور ژکوند است وفکر می کنم که به نور شاخه نبات حافظ می رسد.

میشه بگی اینها را از کجا میفهمی؟

[۱۲۳۴]

اینها خیالات واقعی است و دایره خیال انسان با انسان متفاوت است

[۱۲۳۴]

فکر می کنم که چون شخصیت هر انسانی به پدرش بستگی دارد هنگامی که پدرش او را بالصطلاح عاق کند و دیگر او را فرزند خود نداند او تنزل پیدا کرده و از لحاظ ذری فرزند فردی دیگر خواهد شد که از لحاظ مقامی مقام پدر قبلی اش را نخواهد داشت .در مورد تناسخ در قرآن آمده است که این امر خداوند است و دانش آن به بشر داده نشده است پس قرآن نه آن را تایید و نه مردود دانسته است.اگر هر انسانی با عاق شدن تنزل مقام یابد و در عالم ذر به صلب پدری دیگر راه یابد که از پدر اولی دارای مقام کمتری هست می توان با درست بودن تناسخ فرض کرد تمام بشریت دوازده نفرند که با ژنتیک های مختلف هستند و ابتدا عالی ترین مقام ها را داشته اند و به تدریج این مقام تنزل یافته است ولی هیچ انسانی در مرتبه عالی تر حاضر نیست خود را در مرتبه پست تری بداند و بالصطلاح عاق شده پدرش را با خود یکی بداندمگر اینکه خداوند و اولیا خواهان آن باشند.

[۱۲۳۴]

فکر می کنم سیاره مریخ دارای فضایی مه آلود و هوایی خاکستری رنگ است و قمرهای آن کوچک هستند و به طرز وحشتناکی نزدیک مریخ حرکت می کنند و به صورت سنگی گرد می مانند که در روز هم دیده می شوند و شاید به دلیل دوری از خورشید و نزدیکی به مریخ مانند ماه روشن و نورانی نیستند و نور خورشید را منعکس نمی کنند و شکل و سطح سنگی آن را به وضوح می توان دید.

[۱۲۳۴]

اگر باعث گناه دیگران نشویم امکان فرار از گناهی که دیگران ما را به آن رهنمون می سازند وجود دارد یعنی در همان لحظه خداوند ما را در زمانی دیگر می برد تا آن گناه را انجام نداده باشیم و در آینده یعنی قیامت متوجه این طرز عملکرد خداوند خواهیم شد و این از عدل و رحمت خداوند است.پس هیچگاه نیکو کاران متضرر نمی شوند.
کدام دانه فرو رفت در زمین که نرست
چرا به دانه ی انسانت این گمان باشد

[۱۲۳۴]

فکر می کنم که چون شخصیت هر انسانی به پدرش بستگی دارد هنگامی که پدرش او را بالصطلاح عاق کند و دیگر او را فرزند خود نداند او تنزل پیدا کرده و از لحاظ ذری فرزند فردی دیگر خواهد شد که از لحاظ مقامی مقام پدر قبلی اش را نخواهد داشت .در مورد تناسخ در قرآن آمده است که این امر خداوند است و دانش آن به بشر داده نشده است پس قرآن نه آن را تایید و نه مردود دانسته است.اگر هر انسانی با عاق شدن تنزل مقام یابد و در عالم ذر به صلب پدری دیگر راه یابد که از پدر اولی دارای مقام کمتری هست می توان با درست بودن تناسخ فرض کرد تمام بشریت دوازده نفرند که با ژنتیک های مختلف هستند و ابتدا عالی ترین مقام ها را داشته اند و به تدریج این مقام تنزل یافته است ولی هیچ انسانی در مرتبه عالی تر حاضر نیست خود را در مرتبه پست تری بداند و بالصطلاح عاق شده پدرش را با خود یکی بداندمگر اینکه خداوند و اولیا خواهان آن باشند. .این دوازده نفر هر کدام در زمان با ژنتیک اول هستند سپس در زمان ژنتیک عوض می کنند و ژنتیک سطح تنزل یافته تری می زنند و در زمان به پیش می روند تا زمانی که فرد تنزل یافته از محدوده انسانی به طور کامل خارج شود.