بذا اول ملت این پارسیشو یاد بگیرن میخی پیخیش پیشکشmrfane نوشته شده:بچه ها ما چرا داریم از رسم الخط عربی برای نوشتن زبان فارسی استفاده می کنیم؟
آیا نباید خط میخی را دوباره زنده کنیم؟
پارسی را پاس بداریم
Re: پارسی را پاس بداریم
- غلامعلی نوری
عضویت : سهشنبه ۱۳۹۱/۴/۲۰ - ۰۸:۵۱
پست: 1199-
سپاس: 885
- جنسیت:
تماس:
Re: پارسی را پاس بداریم
آره دیگه باید گفتاماتور نوشته شده:بذا اول ملت این پارسیشو یاد بگیرن میخی پیخیش پیشکشmrfane نوشته شده:بچه ها ما چرا داریم از رسم الخط عربی برای نوشتن زبان فارسی استفاده می کنیم؟
آیا نباید خط میخی را دوباره زنده کنیم؟
همی میردت پارسی از لاغری
تو در بند آنی که خط پروری
Re: پارسی را پاس بداریم
برابر پارسی اعتماد چیست؟
عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود
لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند...
لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند...
- Anne Shirley
محل اقامت: آنجا که خورشید بر می آید
عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۲/۲۳ - ۱۵:۱۵
پست: 622-
سپاس: 41
- جنسیت:
Re: پارسی را پاس بداریم
پس از این پس به شما می گوییم آقای روشنایی چرا که فردید را می رساند.نوری نیرو نوشته شده:Anne Shirley نوشته شده:شما برای اسم های خاص هم برابر می گذارید؟نوری نیرو نوشته شده: نظر مراجع تقیلد در باره ایام روزه و عید فطر = نگرش دین فرمایان درباره ی روزهای روزه داری و جشن پایان روزه
اگر شما عید فطر را اسم خاص می دانید ما هم جشن پایان روزه را نام ویژه می نامیم
ویژه در برابر ویژه
نام ویژه را هنگامی نباید به پارسی بر گرداند که چون بر گردانیم کسی آماج ما را در نیابد
شما به هر مسلمان پارسی زبانی بگویید جشن پایان روزه کدام است آن هم تنها عید فطر به پندارش می رسد و این نشانه ای بر ویژه بودن برابر سازی و رسایی بر گرداندن است
آنکه با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست نداده است.
امام علی(ع)
امام علی(ع)
- DARKENERGY
نام: Melina
محل اقامت: krj_teh
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ - ۱۳:۲۷
پست: 7035-
سپاس: 4153
- جنسیت:
تماس:
Re: پارسی را پاس بداریم
استواریفروهر نوشته شده:برابر پارسی اعتماد چیست؟
باور
پشتگرمی
سپردن
واگذاری
واگذاشتن
Re: پارسی را پاس بداریم
همه شما با استفاده از خط عرب های بیگانه دارید به زبان فارسی خیانت می کنید.نوری نیرو نوشته شده:آره دیگه باید گفتاماتور نوشته شده:بذا اول ملت این پارسیشو یاد بگیرن میخی پیخیش پیشکشmrfane نوشته شده:بچه ها ما چرا داریم از رسم الخط عربی برای نوشتن زبان فارسی استفاده می کنیم؟
آیا نباید خط میخی را دوباره زنده کنیم؟
همی میردت پارسی از لاغری
تو در بند آنی که خط پروری
از من گفتن بود
خیال می کنید ه و حبا هم فرقی دارند؟ یا مثلا ط و ت؟ همه اینها متعلق به زبان عربها هستند.
همه تون سر کارید به خدا
آنچه دانه را شکافت، آن خدای من است.
- غلامعلی نوری
عضویت : سهشنبه ۱۳۹۱/۴/۲۰ - ۰۸:۵۱
پست: 1199-
سپاس: 885
- جنسیت:
تماس:
Re: پارسی را پاس بداریم
mrfane نوشته شده:همه شما با استفاده از خط عرب های بیگانه دارید به زبان فارسی خیانت می کنید.نوری نیرو نوشته شده:آره دیگه باید گفتاماتور نوشته شده:بذا اول ملت این پارسیشو یاد بگیرن میخی پیخیش پیشکشmrfane نوشته شده:بچه ها ما چرا داریم از رسم الخط عربی برای نوشتن زبان فارسی استفاده می کنیم؟
آیا نباید خط میخی را دوباره زنده کنیم؟
همی میردت پارسی از لاغری
تو در بند آنی که خط پروری
از من گفتن بود
خیال می کنید ه و حبا هم فرقی دارند؟ یا مثلا ط و ت؟ همه اینها متعلق به زبان عربها هستند.
همه تون سر کارید به خدا
وانگهی اندیشه ی شما نادرست است
اندیشه شما نشانگر وادادگی خود باختگی کاهلی و تنبلی و سر فکندگی در برابر بیگانان است و آنان هم از ایرانیان همین اندیشه را می خواهند تا هر روز بدتر از دیروز بر این کشور بتازند
گیرم که دبیره پارسی اربی شده باشد ولی این بهانه ای برای وا رفتن و گریختن از برابر شبیخون های روز افزون دیگر نیست
دبیره( رسم الخط) با گویش و زبان گفتاری دو بخش جدا از هم هستند
نمی توان به این بهانه که اربها دبیره پارسی ما را نابود کردند دیگر در برابر تازش لگام گسیخته ی آنان پایداری نکنیم
این بهانه ی درماندگان است نه دلاوران
داستان شما همانند آن پادشه نا شایسته ای می ماند که چون دید بیگانه آب سر زمینش را گرفت گفت ای مردم دیگر کارمان زار است پدافند و پایداری در برابر فزونخواهی دشمن سودی ندارد خاک را هم باید به آنها پیشکش نمود !
بدبختی این کشور در دراز نای روز گاران اندیشه هایی چون پندار های شما بوده است
در جهان بسیاری دبیره ها خود بخود در روندسده ها دستخوش دگر گونی شده اند اگر دبیره ی میخی آماج تازش تازیان نمی شد چه بسا خود بخود در گذر زمان ویرایش شده و با دبیره ای نوین و شایسته تر جایگزین می گشت
پیشرفت همین دبیره ی اربی خود زیر بار اندیشه و نو آوری ایرانیان است شما دبیره ی اربها را در آغاز اسلام با دبیره ی کنونی بسنجید تا بدانید تا کجا دگر گون شده است شکوفایی و زیبایی دبیره ی اربی بیشتر به کوشش ایرانیان وابسته شد تا اربها
برای نمونه دبیره ی زیبا و بی همتای نستلیغ را هتا خود اربها خط الفارسی می گویند
آخرین ویرایش توسط غلامعلی نوری دوشنبه ۱۳۹۳/۴/۱۶ - ۲۲:۲۱, ویرایش شده کلا 1 بار
- غلامعلی نوری
عضویت : سهشنبه ۱۳۹۱/۴/۲۰ - ۰۸:۵۱
پست: 1199-
سپاس: 885
- جنسیت:
تماس:
Re: پارسی را پاس بداریم
اعتماد از عمد اربی گرفته شده است و عمد ینی ستون ساختن ( ستونی که بشود بدان تکیه کرد )فروهر نوشته شده:برابر پارسی اعتماد چیست؟
بنا بر این اعتماد کردن اربی ینی ستون ساختن و تکیه کردن بر آن
به شما اعتماد ندارم = نمی توانم به شما تکیه کنم - شما ستون آسوده ی من نیستید - به شمادلگرم نیستم
Anne Shirley نوشته شده:پس از این پس به شما می گوییم آقای روشنایی چرا که فردید را می رساند.نوری نیرو نوشته شده:Anne Shirley نوشته شده:شما برای اسم های خاص هم برابر می گذارید؟نوری نیرو نوشته شده: نظر مراجع تقیلد در باره ایام روزه و عید فطر = نگرش دین فرمایان درباره ی روزهای روزه داری و جشن پایان روزه
اگر شما عید فطر را اسم خاص می دانید ما هم جشن پایان روزه را نام ویژه می نامیم
ویژه در برابر ویژه
نام ویژه را هنگامی نباید به پارسی بر گرداند که چون بر گردانیم کسی آماج ما را در نیابد
شما به هر مسلمان پارسی زبانی بگویید جشن پایان روزه کدام است آن هم تنها عید فطر به پندارش می رسد و این نشانه ای بر ویژه بودن برابر سازی و رسایی بر گرداندن است
از این نامگذاری سپاسگزارم و به خود می بالم
Re: پارسی را پاس بداریم
خوبه. دارید منظور من را متوجه میشوید.نوری نیرو نوشته شده:
وانگهی اندیشه ی شما نادرست است
اندیشه شما نشانگر وادادگی خود باختگی کاهلی و تنبلی و سر فکندگی در برابر بیگانان است و آنان هم از ایرانیان همین اندیشه را می خواهند تا هر روز بدتر از دیروز بر این کشور بتازند
گیرم که دبیره پارسی اربی شده باشد ولی این بهانه ای برای وا رفتن و گریختن از برابر شبیخون های روز افزون دیگر نیست
دبیره( رسم الخط) با گویش و زبان گفتاری دو بخش جدا از هم هستند
نمی توان به این بهانه که اربها دبیره پارسی ما را نابود کردند دیگر در برابر تازش لگام گسیخته ی آنان پایداری نکنیم
این بهانه ی درماندگان است نه دلاوران
داستان شما همانند آن پادشه نا شایسته ای می ماند که چون دید بیگانه آب سر زمینش را گرفت گفت ای مردم دیگر کارمان زار است پدافند و پایداری در برابر فزونخواهی دشمن سودی ندارد خاک را هم باید به آنها پیشکش نمود !
بدبختی این کشور در دراز نای روز گاران اندیشه هایی چون پندار های شما بوده است
در جهان بسیاری دبیره ها خود بخود در روندسده ها دستخوش دگر گونی شده اند اگر دبیره ی میخی آماج تازش تازیان نمی شد چه بسا خود بخود در گذر زمان ویرایش شده و با دبیره ای نوین و شایسته تر جایگزین می گشت
پیشرفت همین دبیره ی اربی خود زیر بار اندیشه و نو آوری ایرانیان است شما دبیره ی اربها را در آغاز اسلام با دبیره ی کنونی بسنجید تا بدانید تا کجا دگر گون شده است شکوفایی و زیبایی دبیره ی اربی بیشتر به کوشش ایرانیان وابسته شد تا اربها
برای نمونه دبیره ی زیبا و بی همتای نستلیغ را هتا خود اربها خط الفارسی می گویند
مثلا این طور نیست که «هتا» فارسی تر از «حتی» باشه.
با این مسخره بازی ها هم خودتان را گول می زنید هم دیگران را. همان قدر که نوشتن کلمه «محمّد» فارسی نیست، نوشتن کلمه «مهمد» هم فارسی نیست.
وادادگی فرهنگی از اونجایی شروع میشه که ما زبان سعدی و حافظ و خیام را کنار بگذاریم و به جاش کلمه های من درآوردی بگذاریم.
آنچه دانه را شکافت، آن خدای من است.
- غلامعلی نوری
عضویت : سهشنبه ۱۳۹۱/۴/۲۰ - ۰۸:۵۱
پست: 1199-
سپاس: 885
- جنسیت:
تماس:
Re: پارسی را پاس بداریم
نخستmrfane نوشته شده:نوری نیرو نوشته شده:
وانگهی اندیشه ی شما نادرست است
اندیشه شما نشانگر وادادگی خود باختگی کاهلی و تنبلی و سر فکندگی در برابر بیگانان است و آنان هم از ایرانیان همین اندیشه را می خواهند تا هر روز بدتر از دیروز بر این کشور بتازند
گیرم که دبیره پارسی اربی شده باشد ولی این بهانه ای برای وا رفتن و گریختن از برابر شبیخون های روز افزون دیگر نیست
دبیره( رسم الخط) با گویش و زبان گفتاری دو بخش جدا از هم هستند
نمی توان به این بهانه که اربها دبیره پارسی ما را نابود کردند دیگر در برابر تازش لگام گسیخته ی آنان پایداری نکنیم
این بهانه ی درماندگان است نه دلاوران
داستان شما همانند آن پادشه نا شایسته ای می ماند که چون دید بیگانه آب سر زمینش را گرفت گفت ای مردم دیگر کارمان زار است پدافند و پایداری در برابر فزونخواهی دشمن سودی ندارد خاک را هم باید به آنها پیشکش نمود !
بدبختی این کشور در دراز نای روز گاران اندیشه هایی چون پندار های شما بوده است
در جهان بسیاری دبیره ها خود بخود در روندسده ها دستخوش دگر گونی شده اند اگر دبیره ی میخی آماج تازش تازیان نمی شد چه بسا خود بخود در گذر زمان ویرایش شده و با دبیره ای نوین و شایسته تر جایگزین می گشت
پیشرفت همین دبیره ی اربی خود زیر بار اندیشه و نو آوری ایرانیان است شما دبیره ی اربها را در آغاز اسلام با دبیره ی کنونی بسنجید تا بدانید تا کجا دگر گون شده است شکوفایی و زیبایی دبیره ی اربی بیشتر به کوشش ایرانیان وابسته شد تا اربها
برای نمونه دبیره ی زیبا و بی همتای نستلیغ را هتا خود اربها خط الفارسی می گویند
مثلا این طور نیست که «هتا» فارسی تر از «حتی» باشه.
وادادگی فرهنگی از اونجایی شروع میشه که ما زبان سعدی و حافظ و خیام را کنار بگذاریم و به جاش کلمه های من درآوردی بگذاریم.
هتا نوشتن بجای حتی هیچ از جایگاه زبان پارسی نکاسته بلکه بر آن می افزاید که دربست نوکر نوشتار اربها نیستیم
مگر خود اربها به گاز ؛ غاز نمی گویند مگر به ژاپن , یابان نمی گویند مگر به اهواز؛ احواز نمی گویند ؟
آیا جز این است که برای پاسداری از دستور زبان خود واژگان بیگانه را در کالبد دستور زبان خویش ریخته و غربال می کنند
خب اکنون که ما هم این کار را می کنیم شمای نا آگاه و نا امید گوشه گیری می کنید ؟؟
دوم
شما که سنگ حافظ و سعدی و خیام را به سینه می زنید آیا به اندازه ی آنها از زبان پارسی پاسداری کرده اید ؟
مگر سخنان آنان روی هم رفته چند درسد بر گرفته از دستور زبان اربی بوده ؟
/
ای کاش درسد واژگان اربی ما هم بسان درسد واژگان آن سخنوران ارجمند بود
تازش واژهای اربی از زمان آنها تا کنون رفته رفته بسیار بیشتر شده است
چرا ؟
چونکه کسانی مانند شما با این بهانه های پوچ آسان انگاری کرده و جلوی رخنه گری روز افزون زبان اربی را نگرفتند
و این آسان انگاری و کاهلی چکه چکه جم شده و اکنون بسان گردابی سهمگین زبان پارسی را در خود فرو برده
سدی به پارسی سره می فرماید
کد: انتخاب همه
[b]ســرچــشـمـه شـایـد گـرفـتــن بــه بــیـل, چـو پـر شـد نـشـایـد گـذشـتـن بـه پـیـل[/b]
چه حافظ و چه سعدی و چه خیام در بسیاری گفته هایشان هتا یک واژه اربی هم نیاورده اند پس شما خود بیش از همه آنها را
کنار گذاشته اید جناب
نوشته های زیر را از سدی بخوان که هتا یک واژه ی اربی در آن نیست
هر كه را زر در ترازوست زور در بازوست
اگر ببينم نابينا و چاه است ------------------- ---------------------اگر خاموش بنشينم گناه است (ادامه...)
اسب لاغر ميان به كار آيد ----------------------------------- روز ميدان ؛ نه گاو پرواري
از بدان جز بدي نياموزي -------------------------------------- نكند گرگ پوستين دوزي
خر بار بر به كه شير مردم در**** درويش را توشه از بوسه به
دريغا كه بي ما بسي روز گار ------------- برويد گل و بشكفد نو ؛ بهار
بسي تير و دي ماه و ارديبهشت ------------------------------ بر آيد كه ما خاك باشيم و خشت دل
زير دستان نبايد شكست ------------------------------------ مبادا كه روزي شوي زير دست
مزن بر سر ناتوان دست زور ------------------- كه روزي در افتي به پايش چو مور
نوشته های زیر را از هافز بخوان که هتا یک واژه ی اربی در میان آنها نیست
من بگوش خود از دهانش دوش ------------ سخناني شنيده ام كه مپرس
بي تو در كلبه ي گدايي خويش------------------- رنجهايي كشيده ام كه مپرس **************************************************************
(ادامه...) نازنيني چو تو پاكيزه و پاك نهاد ----------- بهتر آنست كه با مردم بد ننشيني
بخدايي كه تويي بنده ي بگزيده ي او --------- كه بر اين چاكر ديرينه كسي نگزيني *********************************************************************
اي دل گر از چاه آن زنخدان بدر آيي ------------ هر جاكه روي زود پشيمان بدر آيي
بر رهگذرت بسته ام از ديده دوسد جوي --------------- تابو كه تو چون سرو خرامان بدر آيي **************************************************************************** امروز كه بازارت پرجوش خريدار است ----------- درياب وبنه گنجي از مايه ي نيكويي ***************************************************************************
بخت خواب آلوده ي ما بيدار خواهد شد مگر -------------- زانكه زد بر ديده آبي ؛ روي رخشان شما
***************************************************************
مي وزد از چمن نسيم بهشت -------------------------------------هان بنوشيد دم بدم مي ناب
*******************************************************************
و برای خیام نیز همینگونه است
پس شمایی که سنگ اینها را به سینه می زنی کمینه به اندازه ی آنها ÷ارسی را پاس بدار بیشتر از آنها پیشکش
Re: پارسی را پاس بداریم
آخه عزیز من! حافظ کی اسم خودشو «هافز» نوشته؟ درد من اینه که هر کسی از خونه مادرش فرار می کنه یک قاعده ای برای ملت سر هم می کنه.
این که با آوردن چند نمونه شعر، می خواهید نتیجه کلی درباره سعدی و حافظ بگیرید هم نشان از بی اطلاعی شما از ادبیات است، و هم نشانه غرض ورزی و یا ضعف قدرت استدلال در شماست.
حافظ و سعدی چند تا کلمه از خودشون در آوردند؟ راهی که شما دارید می روید به این نتیجه می رسد که بچه های ما از کل دیوان سعدی و کلیات حافظ فقط همین چند بیتی را که آوردی (اندکی کم یا بیش) بتوانند بخوانند و بفهمند.
همان طور که خودتون گفتید ایرانی ها هم در پیشرفت زبان عربی تأثیر به سزایی داشته اند. لطفا این را هم ببینید که عرب ها هم در زبان فارسی تاثیر گذار بوده اند. من به این می گویم تعامل فرهنگی. این تعامل بین مردم فارس و عرب به دلیل نزدیکی جغرافیایی و نزدیکی های فرهنگی و اعتقادی بیشتر بوده است. (اعتقاد شما به خودت ربط داره. جمله من درباره نوع جامعه است) برداشت شما مبنی بر این که «تأثیر ما روی زبان عربی نشانه فرهنگ والای ما و تأثیر آنها روی ما نشانه خوی بد آنهاست»، تنها یک توهم توطئه و ناشی از نژادپرستی شماست.
شما با این مسخره بازی هایی که در می آورید صرفا تاریخ و فرهنگ و زبان مخاطبتان را از او می گیرید و زبان دیگری به او می دهید که در بهترین حالت همان کارایی را دارد؛ اما نه پیشینه ای دارد، نه افتخاری.
بجز فردوسی چند شاعر بلند آوازه دیگر هست که (تقریبا) از کلمات کاملا فارسی استفاده کرده باشد؟ جواب این سؤال را در کنار این واقعیت قرار دهید که تاریخ ادبیات بخشی از فرهنگ هر ملت است. به این دلیل است که می گویم «شما فرهنگ ما ایرانیان را هدف قرار داده اید.»
این که با آوردن چند نمونه شعر، می خواهید نتیجه کلی درباره سعدی و حافظ بگیرید هم نشان از بی اطلاعی شما از ادبیات است، و هم نشانه غرض ورزی و یا ضعف قدرت استدلال در شماست.
حافظ و سعدی چند تا کلمه از خودشون در آوردند؟ راهی که شما دارید می روید به این نتیجه می رسد که بچه های ما از کل دیوان سعدی و کلیات حافظ فقط همین چند بیتی را که آوردی (اندکی کم یا بیش) بتوانند بخوانند و بفهمند.
همان طور که خودتون گفتید ایرانی ها هم در پیشرفت زبان عربی تأثیر به سزایی داشته اند. لطفا این را هم ببینید که عرب ها هم در زبان فارسی تاثیر گذار بوده اند. من به این می گویم تعامل فرهنگی. این تعامل بین مردم فارس و عرب به دلیل نزدیکی جغرافیایی و نزدیکی های فرهنگی و اعتقادی بیشتر بوده است. (اعتقاد شما به خودت ربط داره. جمله من درباره نوع جامعه است) برداشت شما مبنی بر این که «تأثیر ما روی زبان عربی نشانه فرهنگ والای ما و تأثیر آنها روی ما نشانه خوی بد آنهاست»، تنها یک توهم توطئه و ناشی از نژادپرستی شماست.
شما با این مسخره بازی هایی که در می آورید صرفا تاریخ و فرهنگ و زبان مخاطبتان را از او می گیرید و زبان دیگری به او می دهید که در بهترین حالت همان کارایی را دارد؛ اما نه پیشینه ای دارد، نه افتخاری.
بجز فردوسی چند شاعر بلند آوازه دیگر هست که (تقریبا) از کلمات کاملا فارسی استفاده کرده باشد؟ جواب این سؤال را در کنار این واقعیت قرار دهید که تاریخ ادبیات بخشی از فرهنگ هر ملت است. به این دلیل است که می گویم «شما فرهنگ ما ایرانیان را هدف قرار داده اید.»
آنچه دانه را شکافت، آن خدای من است.
- غلامعلی نوری
عضویت : سهشنبه ۱۳۹۱/۴/۲۰ - ۰۸:۵۱
پست: 1199-
سپاس: 885
- جنسیت:
تماس:
Re: پارسی را پاس بداریم
//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////mrfane نوشته شده:آخه عزیز من! حافظ کی اسم خودشو «هافز» نوشته؟ درد من اینه که هر کسی از خونه مادرش فرار می کنه یک قاعده ای برای ملت سر هم می کنه.
پاسخ
خوبه که خودت می گویی قاعده
ببین جناب بیسواد
اگر ریزه ای داد گری وژرف نگری داشتی در می یافتی که دستور و راهکار ما روشن, ساده و پایدار است و هر روز آن را بر نمی گردانیم که چون اربها مردم را هر دم به رنگی فریب دهیم و افزون بر این من در آوردی نیست بلکه این کار ما همگی بن مایه از دستور زبان پارسی دارد که فراتر از نیروی درک شما ارب پرست است شما در نمی یابی گرفتاری از خودت هست نه از دستور زبان پارسی
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////این که با آوردن چند نمونه شعر، می خواهید نتیجه کلی درباره سعدی و حافظ بگیرید هم نشان از بی اطلاعی شما از ادبیات است، و هم نشانه غرض ورزی و یا ضعف قدرت استدلال در شماست.
حافظ و سعدی چند تا کلمه از خودشون در آوردند؟ راهی که شما دارید می روید به این نتیجه می رسد که بچه های ما از کل دیوان سعدی و کلیات حافظ فقط همین چند بیتی را که آوردی (اندکی کم یا بیش) بتوانند بخوانند و بفهمند.
پاسخ
از تک تک واژگان شما وادادگی و سر افگندگی در برابر اربها می بارد
اربها اندوهمندانه مغز شما را آنچنان شسته اند که می پندارید هر چه سدی و هافز گفته اند چون آیه های نبی تا رستاخیز برای ما بس است !!
توی نادان کوته نگر هنوز نمی دانی که با پیشرفت دانش و گشایش دریچه های نوین و ساخت ابزار های تازه نیاز راستین به واژه سازی هست
شما این اندازه کوته اندیشید که دور و برت را نگاه نکرده و تنها از لوله ی تنگ ارب پرستی به همه چیز نگاه می کنی
امروزه اگر واژه های مانند موشک خود رو رایانه هواپیما و چون اینها را به گفته ی شما من در آوری نمی کردیم شما ی ارب پرست بجای این واژگان ساختگی خودت چی می ساختی ؟ نکند می گفتی چون سعدی و حافط موشک و هواپیما نگفته اند اینها را دستگاهها و ابزار ها را باید دور ریخت تا واژگان ساختگی نوین گسترش نیابد !!
توی نادان باید بدانی واژه سازی همگام با پیشرفت دانش و فند پرهیز نا پذیر است
این راه ما هیچ ستیزی با کار های جاودانی سخنوران باستان کشور مان ندارد بلکه اگر درک می کردید بر پایه ی دستور زبانی است که خود آنها هم پیرو آن بوده اند
///////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////همان طور که خودتون گفتید ایرانی ها هم در پیشرفت زبان عربی تأثیر به سزایی داشته اند. لطفا این را هم ببینید که عرب ها هم در زبان فارسی تاثیر گذار بوده اند. من به این می گویم تعامل فرهنگی. این تعامل بین مردم فارس و عرب به دلیل نزدیکی جغرافیایی و نزدیکی های فرهنگی و اعتقادی بیشتر بوده است. (اعتقاد شما به خودت ربط داره. جمله من درباره نوع جامعه است) برداشت شما مبنی بر این که «تأثیر ما روی زبان عربی نشانه فرهنگ والای ما و تأثیر آنها روی ما نشانه خوی بد آنهاست»، تنها یک توهم توطئه و ناشی از نژادپرستی شماست.
پاسخ
شما بسیار بیشتر از من نژاد پرست هستید من هر چه باشه نزادی که در این کشور در آن پروریده بزرگ شده ام می پرستم
اما شما بیگانه پرست ارب پرستید اومر پرستید پوچ پرستید و به کشور زاد و بوم آب و خاکی که در آن زاده شده و پروش یافته اید پشت می کنید
شما چیزی را می پرستید که اومر و تازیان گدا گرسنه ی درنده خو با زور سر نیزه و زنده سر بریدن همچون داعش امروزین در این کشور پیاده کردند
آری آنان چون درنده خویی های داعش اسلام را در ایران پیاده کردند و زنان و دختران این مرز و بوم را به بازار های پلید و ناپاک خود بردند و فروختند
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////شما با این مسخره بازی هایی که در می آورید صرفا تاریخ و فرهنگ و زبان مخاطبتان را از او می گیرید و زبان دیگری به او می دهید که در بهترین حالت همان کارایی را دارد؛ اما نه پیشینه ای دارد، نه افتخاری.
بجز فردوسی چند شاعر بلند آوازه دیگر هست که (تقریبا) از کلمات کاملا فارسی استفاده کرده باشد؟ جواب این سؤال را در کنار این واقعیت قرار دهید که تاریخ ادبیات بخشی از فرهنگ هر ملت است. به این دلیل است که می گویم «شما فرهنگ ما ایرانیان را هدف قرار داده اید.»
پاسخ
شما بسیار بیجا گفته ای
شور بختی ما اینجا بود که اربهای ددمنش و خون آشام و ارب گراها از کودکی در مکتب خانه ها در مغز سخنوران ما فرو کرده بودند که اربی زبان آفریدگار جهان است !!!
پس با این ترفند به ایرانیان نارو زده و آنها را فریفتند و شل کردند تا در برابر تازش فرهنگی پایداری نکنند
از سوی دیگر اگر ریزه ای دادمنشی داشته و تنگ نگر نبودید در می یافتید که من بیشتر از همه ی کاربران اینجا به سخنوران باستانی کشورم ارج می نهم که رنج های آنها فراموش نشود هر دم سروده یا گفته ای از آنان را در پیک هایم می آورم
Re: پارسی را پاس بداریم
همین که جوش آوردی یعنی خبریه. نه؟ببین جناب بیسواد
من هیچ صفتی را به شما نسبت دادم، مگر بعد از آن که دلیل روشنی برای آن بیان کردم. مانند: «نژاد پرست»، «بی اطلاع» و «غرض ورز». این که شما بی دلیل صفات ناشایستی را به مخاطب خود نسبت می دهید نشان دهنده چیست؟
میشه بفرمایید نوشتن «سعدی و حافظ» به صورت «سدی و هافز» دقیقا مطابق کدام دستور زبان فارسی (یا پارسی) انجام شده؟ برای اطلاع شما عرض کنم که مثلا حروف «ه» و «ح» هر دو به یک اندازه عربی هستند و هر دو به یک اندازه وارد زبان فارسی شده اند.و افزون بر این من در آوردی نیست بلکه این کار ما همگی بن مایه از دستور زبان پارسی دارد
من به هیچ عنوان مخالف ساخت واژه های جدید برای اشیاء و مفاهیم تازه نیستم. مثل هواپیما و موشک و یخچال و میل لنگ و پاک کن و... لطفا اگر شما «نادان کوته نگر» نیستید بفرمایید این را از کجای صحبت های من برداشت کرده اید؟توی نادان کوته نگر هنوز نمی دانی که با پیشرفت دانش و گشایش دریچه های نوین و ساخت ابزار های تازه نیاز راستین به واژه سازی هست
یکی از راه های مغالطه، برچسب زدن است. شما به خوبی این کار را انجام می دهید.
فعلا صحبت درباره نژادپرستی و یکجانبه نگری شماست که ظاهرا به توافق رسیده ایم.شما بسیار بیشتر از من نژاد پرست هستید من هر چه باشه نزادی که در این کشور در آن پروریده بزرگ شده ام می پرستم
با این جواب دندان شکن دیگه صحبتی باقی نمی ماند.شما بسیار بیجا گفته ای
من اصلا چنین حرفی زده ام؟ یا مثلا آیا من ادعا کرده ام که باید به زبان عربی صحبت کنیم؟ این شما هستید که زبان و فرهنگ را بازیچه مسائل اعتقادی خود قرار داده اید.شور بختی ما اینجا بود که اربهای ددمنش و خون آشام و ارب گراها از کودکی در مکتب خانه ها در مغز سخنوران ما فرو کرده بودند که اربی زبان آفریدگار جهان است !!!
در پایان تذکر این نکته خالی از لطف نیست که شما بیش از پرداختن به مطالب مورد مناقشه، به شخصیت من پرداخته اید. همین نشانه کافی ای برای دیگرانی است که بحث ما را دنبال می کنند.
آنچه دانه را شکافت، آن خدای من است.
- غلامعلی نوری
عضویت : سهشنبه ۱۳۹۱/۴/۲۰ - ۰۸:۵۱
پست: 1199-
سپاس: 885
- جنسیت:
تماس:
Re: پارسی را پاس بداریم
//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////mrfane نوشته شده:///////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////میشه بفرمایید نوشتن «سعدی و حافظ» به صورت «سدی و هافز» دقیقا مطابق کدام دستور زبان فارسی (یا پارسی) انجام شده؟ برای اطلاع شما عرض کنم که مثلا حروف «ه» و «ح» هر دو به یک اندازه عربی هستند و هر دو به یک اندازه وارد زبان فارسی شده اند.
نخست
ما در گویش پارسی هیچگاه چون اربان ح را از گلو بر نمی آوریم بلکه اگر هم به پندار شما حافظ بنویسیم در پارسی همان هافز می خوانیم نه چون اربان با چنگ و دندان و زبان و گلو بکوشیم که فلان وات را از فلان مخرج بیرون آوریم تا گویش ( تلفظ) آن درست باشد
در گویش پارسی ما چون اربان وات ع را از ته گلو بر نمی آوریم برای نمونه هیچ پارسی زبانی علی را چون اربها علی از ته گلو بر نمی آورد بلکه بسادگی اَلی می گوید
دوم
اگر هم به پندار شما ه , ح هر دو به یک اندازه اربی هستند پس باید بپذیری که هافز نوشتن هم بهمان اندازه درسته که حافظ نوشتن
و نباید بر ما خرده بگیری که چرا حافظ را هافز می نویسیم چون گویش پارسی همان هافز است نه اینکه چون اربها آرواره وزبان و گلوی خود را کژ و کوله کنیم تا بلکه ح یا ظ را درست بر آوریم وط را نیز هم درست بگوییم
ما که ارب نیستم که مو به مو واژگان آنها را با به رنج افگندن گلو و دهان و زبان چون آنها ادا کنیم
هر آینه زبان اربی یکی از زیان بار ترین زبانها برای تندرستی دستگاه سدا سازه ی گویندگانش است چون فشار بیش از اندازه ای به گلو ومی آورد تا بلکه واتها درست ادا شوند و اندک اندک چنگار و توده های خوش خیم و بدخیم پدید می آیند
/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////من به هیچ عنوان مخالف ساخت واژه های جدید برای اشیاء و مفاهیم تازه نیستم. مثل هواپیما و موشک و یخچال و میل لنگ و پاک کن و... لطفا اگر شما «نادان کوته نگر» نیستید بفرمایید این را از کجای صحبت های من برداشت کرده اید؟
یکی از راه های مغالطه، برچسب زدن است. شما به خوبی این کار را انجام می دهید.
شگفتا که خوب از سخنان پیشین خود بر گشتی و پینه ی من در آوری به ما زده بودی
///////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
من اصلا چنین حرفی زده ام؟ یا مثلا آیا من ادعا کرده ام که باید به زبان عربی صحبت کنیم؟ این شما هستید که زبان و فرهنگ را بازیچه مسائل اعتقادی خود قرار داده اید.!
ببین اکنون سخن گفتن در این کشور دست کمی از اربی نداره
هنگامی که بیش از 60 درسد واژگان بکار رفته در زبان پارسی امروز از اربی بن گرفته شما چگونه می گویی ما ارب نیستیم و اربی نمی گوییم ؟؟
براستی شما اکنون در این کشور دارید اربی سخن می گویید ولی هر آینه اربی ایرانیان
Re: پارسی را پاس بداریم
خیلی خوب است که دو نکته ابتدایی و انتهایی صحبت قبلی من را به درستی درک کردید و آن را به کار می گیرید. یکی از نمودهای فرهنگ والای ایرانی همین ادب است. که اهمیت آن بسیار بیشتر از رسم الخط است. از این که در بحث، ادب را در مورد بنده رعایت می کنید ممنونم؛ لطفا فرهنگ بالای خود را با رعایت ادب برای همه انسان ها نشان دهید.
واقعیت این است که ملاک برتری و پستی انسان ها، زبان گفتار آنها نیست. و هر انسان فرهیخته ای می داند که همان طور که روش تلفظ سایر زبان ها به نظر او عجیب می آید، ممکن است روش تکلم او نیز برای دیگران عجیب باشد.
تصور کنید اگر روزی پیشنهاد شما مورد اقبال عمومی قرار گیرد و همه دانش آموزان به روشی که شما می پسندید خواندن و نوشتن را بیاموزند، آنگاه نسلی خواهیم داشت که نمی تواند هیچ کدام از کتاب های خطی قدیمی و اصیل خود را بخواند. خیانتی که شما (دانسته یا ندانسته) مرتکب می شوید کم از جنایت سوزاندن کتاب های ارزشمند ایرانیان توسط مغول ها نیست.
چیزی که من می بینم این است که ساختار دستوری (گرامر) زبان فارسی کاملا حفظ شده. فارسی امروز کاملا یک زبان هند و اروپایی است؛ نه یک زبان سامی. البته لغات زیادی از زبان های گوناگون (خصوصا زبان عربی و علاوه بر آن مغولی و ترکی و در قرن اخیر فرانسوی و انگلیسی) وارد فارسی شده اند. اما من این را یک نقطه قوت برای زبان فارسی می بینم. فارسی چنان ریشه استواری دارد که می تواند بدون کوچکترین آسیبی کلمه های زیادی را از زبان های دیگر به عاریت بگیرد، بدون این که ماهیتش تغییر کند. این امر نشان دهنده زنده بودن و پویایی زبان فارسی است.
واقعیت این است که ملاک برتری و پستی انسان ها، زبان گفتار آنها نیست. و هر انسان فرهیخته ای می داند که همان طور که روش تلفظ سایر زبان ها به نظر او عجیب می آید، ممکن است روش تکلم او نیز برای دیگران عجیب باشد.
بله. «هافز» و «حافظ» برای ما فارسی زبانان یکسان تلفظ می شود؛ اما این دو نوع نوشتن یک فرق عمده دارند. یکی دارای پیشینه ای چند صد ساله در زبان فارسی است و دیگری نه!اگر هم به پندار شما ه , ح هر دو به یک اندازه اربی هستند پس باید بپذیری که هافز نوشتن هم بهمان اندازه درسته که حافظ نوشتن
تصور کنید اگر روزی پیشنهاد شما مورد اقبال عمومی قرار گیرد و همه دانش آموزان به روشی که شما می پسندید خواندن و نوشتن را بیاموزند، آنگاه نسلی خواهیم داشت که نمی تواند هیچ کدام از کتاب های خطی قدیمی و اصیل خود را بخواند. خیانتی که شما (دانسته یا ندانسته) مرتکب می شوید کم از جنایت سوزاندن کتاب های ارزشمند ایرانیان توسط مغول ها نیست.
کسی از شما چنین انتظاری ندارد.ما که ارب نیستم که مو به مو واژگان آنها را با به رنج افگندن گلو و دهان و زبان چون آنها ادا کنیم
هنوز هم سر حرفم هستم. به نقل قول از کلام خودم دقت کنید. منظور واضح است. منظور من قاعده ایست که نتیجه اش می شود: «هافز»شگفتا که خوب از سخنان پیشین خود بر گشتی و پینه ی من در آوری به ما زده بودی
راستی! قرار بود بفرمایید این قاعده را از کجا آورده اید. لطفا فراموش نشود. چون ادعا کرده بودید:آخه عزیز من! حافظ کی اسم خودشو «هافز» نوشته؟ درد من اینه که هر کسی از خونه مادرش فرار می کنه یک قاعده ای برای ملت سر هم می کنه.
و افزون بر این من در آوردی نیست بلکه این کار ما همگی بن مایه از دستور زبان پارسی دارد
این اصطلاح «عربی ایرانیان» را برای نخستین بار است که می شنوم. آیا یکی از اساتید زبان و ادب فارسی هم از این ادعای (من درآوردی) شما پشتیبانی می کند؟براستی شما اکنون در این کشور دارید اربی سخن می گویید ولی هر آینه اربی ایرانیان
چیزی که من می بینم این است که ساختار دستوری (گرامر) زبان فارسی کاملا حفظ شده. فارسی امروز کاملا یک زبان هند و اروپایی است؛ نه یک زبان سامی. البته لغات زیادی از زبان های گوناگون (خصوصا زبان عربی و علاوه بر آن مغولی و ترکی و در قرن اخیر فرانسوی و انگلیسی) وارد فارسی شده اند. اما من این را یک نقطه قوت برای زبان فارسی می بینم. فارسی چنان ریشه استواری دارد که می تواند بدون کوچکترین آسیبی کلمه های زیادی را از زبان های دیگر به عاریت بگیرد، بدون این که ماهیتش تغییر کند. این امر نشان دهنده زنده بودن و پویایی زبان فارسی است.
آنچه دانه را شکافت، آن خدای من است.