باز آمد بوی ماه مدرسه
- بهار سادات
عضویت : شنبه ۱۳۹۳/۶/۱۵ - ۱۶:۲۲
پست: 83-
سپاس: 53
باز آمد بوی ماه مدرسه
سلام دوستان عزیز چند روزیه خیلی دنبال متن یا شعر زیبا درباره ی (مدرسه و ماه مهر) هستم اما شعری خاطره انگیزتر از (باز آمد بوی ماه مدرسه ) مرحوم قیصر امین پور پیدا نکردم این شعر حال و هوای منو عوض میکنه و منو به دوران مدرسه میکشونه یاد اون دوران بخیر مطمئنا برای شما هم چنین حسی رو ایجاد میکنه .
باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازیهای راه مدرسه
بوی ماه مهر، ماه مهربان
بوی خورشید پگاه مدرسه
از میان کوچه ها ی خستگی
می گریزم درپناه مدرسه
باز می بینم زشوق بچه ها
اشتیاقی درنگاه مدرسه
زنگ تفریح و هیاهوی نشاط
خنده های قاه قاه مدرسه
باز بوی باغ را خواهم شنید
از سرود صبح گاه مدرسه
روز اول لاله ای خواهم کشید
سرخ برتخته سیاه مدرسه
.
.
.
.
خوشحال میشم حس و حالتون و حتی خاطراتتون رو بعد از خوندن این شعر بشنوم .
باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازیهای راه مدرسه
بوی ماه مهر، ماه مهربان
بوی خورشید پگاه مدرسه
از میان کوچه ها ی خستگی
می گریزم درپناه مدرسه
باز می بینم زشوق بچه ها
اشتیاقی درنگاه مدرسه
زنگ تفریح و هیاهوی نشاط
خنده های قاه قاه مدرسه
باز بوی باغ را خواهم شنید
از سرود صبح گاه مدرسه
روز اول لاله ای خواهم کشید
سرخ برتخته سیاه مدرسه
.
.
.
.
خوشحال میشم حس و حالتون و حتی خاطراتتون رو بعد از خوندن این شعر بشنوم .
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشهای را بالا ببری
ساعتها را بگذارید بخوابند! بیهوده زیستن را نیاز به شمردن نیست.
دکتر علی شریعتی
ساعتها را بگذارید بخوابند! بیهوده زیستن را نیاز به شمردن نیست.
دکتر علی شریعتی
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
یادش به خیر
اول مهر که می شد چقد ذوق و شوق داشتیم بریم مدرسه؛ یه ماه ک می گذشت حالمون از هرچی درس و مدرسه س بهم می خورد
اول مهر که می شد چقد ذوق و شوق داشتیم بریم مدرسه؛ یه ماه ک می گذشت حالمون از هرچی درس و مدرسه س بهم می خورد
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
اين شعر رو گذاشتين ياد يك خاطره افتاد
سر كلاس بوديم
معلم لب تاب خودش رو اورده بود منم لب تاب اورده بودم مي خواستيم مستند بزاريم براي بچه ها
اخر به توافق رسيديم از لب تاب خانوم استفاده كنيم
اين خانوم ما هم خيلي روي لب تابش حساس بود
در كمال نا باور وقتي از كلاس براي چند دقيقه رفت بيرون
يكي از كودكان خنگ كلاس ماژيك پرت كرد دقيقا خورد به صفحه لب تاب
چشمتون روز بد نببينه رنگ لب تاب پريد حالا همه كلا اين شكلي
حالا من خوش حال كه لب تاب من نبوده
در كل به چيز خوردن افتاد طرف
وقتي معلم اوضاع رو ديد جرات نمي كردي بهش نزديك بشيم
عجيب ترسناك شده بود ه ه ه
سر كلاس بوديم
معلم لب تاب خودش رو اورده بود منم لب تاب اورده بودم مي خواستيم مستند بزاريم براي بچه ها
اخر به توافق رسيديم از لب تاب خانوم استفاده كنيم
اين خانوم ما هم خيلي روي لب تابش حساس بود
در كمال نا باور وقتي از كلاس براي چند دقيقه رفت بيرون
يكي از كودكان خنگ كلاس ماژيك پرت كرد دقيقا خورد به صفحه لب تاب
چشمتون روز بد نببينه رنگ لب تاب پريد حالا همه كلا اين شكلي
حالا من خوش حال كه لب تاب من نبوده
در كل به چيز خوردن افتاد طرف
وقتي معلم اوضاع رو ديد جرات نمي كردي بهش نزديك بشيم
عجيب ترسناك شده بود ه ه ه
درون سینه هر آدمی یک خاورمیانه پنهان است.
پر از شر، شور، شراب، خدا، گناه، صلح، گُل، گلوله
پر از شر، شور، شراب، خدا، گناه، صلح، گُل، گلوله
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
اماتور نوشته شده:من خداییش همش یاده کتکای راه مدرسه میوفتادم
كتك مي خورديد ه ه ه
درون سینه هر آدمی یک خاورمیانه پنهان است.
پر از شر، شور، شراب، خدا، گناه، صلح، گُل، گلوله
پر از شر، شور، شراب، خدا، گناه، صلح، گُل، گلوله
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
هفته ی اول مهر همیشه جو گیر میشدم! پیش خوانی میکردم درسامو،درس هر روزو همون روز میخوندم...
قفسه کتابامو مرتب نگه میداشتم،رو میزم همیشه منظم بود!
دفترامو با دقت می نوشتم،مرتب ،منظم ،دقیق و نکته به نکته!
از هفته دوم که نه،ولی دقیقا از آبان ماه یوهو ورق برمیگشت!
میشدم یه دختر شلخته که خب مث همیشه دفتر نمینویسه،تمرین حل نمیکنه ،به جای خوندن کتابای درسی میره چهارتا کتاب دیگه میخونه که سوالای آنچنانی از معلمش بپرسه!!
ولی دلم برا اون روزا تنگ شده..جلد کردن دفتر کتابا..بوی لوازم تحریر نو! بوی کتابای نو!
هعی روزگار پیر شدیم رفت!
قفسه کتابامو مرتب نگه میداشتم،رو میزم همیشه منظم بود!
دفترامو با دقت می نوشتم،مرتب ،منظم ،دقیق و نکته به نکته!
از هفته دوم که نه،ولی دقیقا از آبان ماه یوهو ورق برمیگشت!
میشدم یه دختر شلخته که خب مث همیشه دفتر نمینویسه،تمرین حل نمیکنه ،به جای خوندن کتابای درسی میره چهارتا کتاب دیگه میخونه که سوالای آنچنانی از معلمش بپرسه!!
ولی دلم برا اون روزا تنگ شده..جلد کردن دفتر کتابا..بوی لوازم تحریر نو! بوی کتابای نو!
هعی روزگار پیر شدیم رفت!
- شال.خاکستری
عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۲/۷/۱۷ - ۱۷:۱۹
پست: 15-
سپاس: 4
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
بهار سادات نوشته شده:مطمئنا برای شما هم چنین حسی رو ایجاد میکنه .
الان من هیچ حسی ندارم دوست ندارم اصن در موردش صحبت بشه ولی خب یک واقیعته دیگه داره شروع می شه!!
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
هاوس 24 نوشته شده:اماتور نوشته شده:من خداییش همش یاده کتکای راه مدرسه میوفتادم
كتك مي خورديد ه ه ه
بابا افتضاحی بود. یا خف گیری بود یا باید همش فرار میکردیم. اصن دفاع مقدسی بود برای خودش
:دی
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
منو یاد برنامه کودک روزای آخر تابستون میندازه که همین شعرو پخش می کرد ... تلخ ترین لحظه های اون روزام همون زمان پخش این شعر بود .در کل طوری شده بود که از پاییز (که امروز از نظرم یکی از قشنگترین فصلاس) بدم اومده بود . این حس بد تا زمانی که شمارش معکوس روزای مونده به شروع مهرم ادامه داشت باهام همراه بود .. ولی اول مهر که می رفتیم مدرسه و دوستای تقریبا ثابت سالای قبلو می دیدم، تلخی احساسم یه مقدار شدتش کم می شد !! ولی این تغییر حس طوری نبود که بتونه اون عقده ای که از پاییز و خصوصا مهر ماه داشتم وا کنه ...
چه زود گذشت تمام اون روزا ...
امروز که دیگه شمار موهای سفید شدم داره از دستم در میره می فهمم که چقدر کلان ترین مشکلاتمون خرد بودن و بهترین روزای زندگیمونو با چه خیالاتی واسه خودمون زهر می کردیم ...
از این می ترسم که اگه 20 سال دیگه به این روزا و تمام جزئیاتش فکر کنم ناچار شم باز همین جمله رو تکرار کنم ...
چه زود گذشت تمام اون روزا ...
امروز که دیگه شمار موهای سفید شدم داره از دستم در میره می فهمم که چقدر کلان ترین مشکلاتمون خرد بودن و بهترین روزای زندگیمونو با چه خیالاتی واسه خودمون زهر می کردیم ...
از این می ترسم که اگه 20 سال دیگه به این روزا و تمام جزئیاتش فکر کنم ناچار شم باز همین جمله رو تکرار کنم ...
گرم بیایی و پرسی چه بردی اندر خاک؟ .................... ز خاک نعره برآرم که آرزوی تو را
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
این شعر منو یاد استرس نشستن در یه جای مناسب در اولین روز مدرسه انداخت.
آخه من و خواهرم عادت داشتیم همیشه ردیف وسط ، میز دوم یا سوم بشینیم.
همچنین منو یاد اون برنامه کودکی که تو شبکه یک، توی برنامه صبح بخیر ایران صبح ها قبل رفتن به مدرسه میداد، انداخت.
کلا مدرسه چیزی بود که من دوست دارم دوباره بهش برگردم. البته نه برای درس خوندن دوباره...
این بار دوست دارم برای درس دادن واردش بشم. ( ان شاء الله )
آخه من و خواهرم عادت داشتیم همیشه ردیف وسط ، میز دوم یا سوم بشینیم.
همچنین منو یاد اون برنامه کودکی که تو شبکه یک، توی برنامه صبح بخیر ایران صبح ها قبل رفتن به مدرسه میداد، انداخت.
کلا مدرسه چیزی بود که من دوست دارم دوباره بهش برگردم. البته نه برای درس خوندن دوباره...
این بار دوست دارم برای درس دادن واردش بشم. ( ان شاء الله )
جاده جوانی لغزنده است
زنجیر ایمان را ببندید
صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.
آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند
زنجیر ایمان را ببندید
صلوات شاه کلید همه قفل های بسته است.
آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم
کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند
my physic channel ID : @physicGV
-
عضویت : جمعه ۱۳۹۳/۶/۱۴ - ۲۰:۰۸
پست: 48-
سپاس: 53
- جنسیت:
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
باسلام
بیشتر کسایی که این شعرو میخوانند یاد بازی ها با دوستانشون شیطنت هاشون و ... می افتند...
ولی من هیچ وقت دوست صمیمی ای نداشته م و ندارم
برای همین بهترین دوستام معلمانم بودن و هستن برای همینه که درسم خوبه چون دوست دارم بهترین دوستانم ازم راضی باشند
ولی واقعا ی دوست صمیمی باید تو مدرسه داشت : (
که من ندارم و نداشتم
حس بدی پیدا کردم : (
با این حال خیلی خوشحالم که مدرسه شروع شده...
بیشتر کسایی که این شعرو میخوانند یاد بازی ها با دوستانشون شیطنت هاشون و ... می افتند...
ولی من هیچ وقت دوست صمیمی ای نداشته م و ندارم
برای همین بهترین دوستام معلمانم بودن و هستن برای همینه که درسم خوبه چون دوست دارم بهترین دوستانم ازم راضی باشند
ولی واقعا ی دوست صمیمی باید تو مدرسه داشت : (
که من ندارم و نداشتم
حس بدی پیدا کردم : (
با این حال خیلی خوشحالم که مدرسه شروع شده...
- شال.خاکستری
عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۲/۷/۱۷ - ۱۷:۱۹
پست: 15-
سپاس: 4
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
این منم نوشته شده:باسلام
بیشتر کسایی که این شعرو میخوانند یاد بازی ها با دوستانشون شیطنت هاشون و ... می افتند...
ولی من هیچ وقت دوست صمیمی ای نداشته م و ندارم
برای همین بهترین دوستام معلمانم بودن و هستن برای همینه که درسم خوبه چون دوست دارم بهترین دوستانم ازم راضی باشند
ولی واقعا ی دوست صمیمی باید تو مدرسه داشت : (
که من ندارم و نداشتم
حس بدی پیدا کردم : (
با این حال خیلی خوشحالم که مدرسه شروع شده...
واقعا؟
ما با همه دوستان توطئه می کنیم علیه معلم ها بعد شما چی جوری بهترین دوستاتون معلم هاتونند؟!:|
Re: باز آمد بوی ماه مدرسه
دانشجو هسته ای نوشته شده:این شعر منو یاد استرس نشستن در یه جای مناسب در اولین روز مدرسه انداخت.
آخه من و خواهرم عادت داشتیم همیشه ردیف وسط ، میز دوم یا سوم بشینیم.
همچنین منو یاد اون برنامه کودکی که تو شبکه یک، توی برنامه صبح بخیر ایران صبح ها قبل رفتن به مدرسه میداد، انداخت.
کلا مدرسه چیزی بود که من دوست دارم دوباره بهش برگردم. البته نه برای درس خوندن دوباره...
این بار دوست دارم برای درس دادن واردش بشم. ( ان شاء الله )
اخ گفتی مخصوصا مجریش سردار واحدی چقد شاد بود