« مـوضـوع مـورد بحـث از اهمیتـی آن‌چنـان زیـاد بـرخـوردار اسـت کـه مـن مجبـورم زمـان بیشتـری بـه تـوضیـح آن تـخصیـص دهـم. تـو مـی‌بـایـد بـه‌طـور کـامـل بـا ذهـن در تمـامـی ارکـانـش آشنـا شـوی، و همـهٔ روش‌هـای گـونـاگـون فعـالیـت‌هـای آن را تمـامـاً شنـاسـائی کنـی.
« ذهـن بـه چهـار بخـش تقسیـم مـی‌شـود کـه آنهـا را چهـار آنتـیش‌کـاران؛ Antishkarans مـی‌نـامنـد، بـه معنـای عمـل‌کـرد یـا نـوع فعـالیـت. ذهـن دارای چهـار خـاصیـت، رکـن، یـا کیفیـت مـی‌باشـد. ایـن چهـار خـاصیـت همـانـی هستنـد کـه مـا هـر یـک از آنهـا را یـک آنتیـش‌کـاران مـی‌نامیـم. این چهـار قسمـت ذهـن را بـه نـام‌هـای چیتـا chita، مـانـاس Manas، بـودی Buddhi، و آهنـکار Ahankar مـی‌شنـاسیـم.
« چیتـا آن رکن یـا عمـل‌کـرد از ذهن اسـت کـه از شکل، زیبـایـی، رنـگ، ریتـم، همـاهنگـی، و پـرسپکتیـو تـأثیـر مـی‌گیـرد. از آنها احسـاس خـوش‌آینـدی مـی‌کنـد، و آنچـه را کـه خـوشش نیـایـد دفـع مـی‌کنـد. بیشتـر دریـافت‌هـایش از طـریـق چشـم، کـه ابـزار اصلـی دریـافتـش مـی‌بـاشـد انجـام مـی‌پـذیـرد. سپـس، یـافتـه‌هـایش را بـه‌صـورت عـلائمـی مـوجـی بـه رکـن بـودی تحـویـل مـی‌دهـد. رونـد عکـس‌العمـل‌هـائـی کـه در حیـن دریـافـت و تحـویـل طـی مـی‌کنـد همـانقـدر منظـم و اتـومـاتیـک هستنـد کـه فعـل و انـفعـالات شیـمیـایـی.
« مـاناس، بـه اصطـلاح، همـان قمـاش ذهـن اسـت. این همـان رکنـی اسـت کـه تأثیـراتـش را از طـریـق حـواس بـویـایـی، چشـایـی، شنـوایـی، و لامسـه دریـافـت و ثبـت مـی‌کنـد، عمـل‌کـرد اصلـی آن چشیـدن اسـت. بـه حکـم سلیقـه مـی‌چشـد، مـزه مـی‌کنـد، لـذت مـی‌بـرد و یـا آنچـه را کـه دوسـت نمـی‌دارد نمـی‌پـذیـرد. احسـاس، لمـس، و چشـایـی، در واقـع یکـی هستنـد. تمـامـی فعـالیـت‌هـای این رکـن اتـوماتیـک ( خـودکـار ) مـی‌بـاشنـد. مـانـاس از آتچـه بـدان تـربیـت شـده بـاشـد لـذت مـی‌بـرد، و عـکس‌العمـل‌هـایش فـوری و بـی‌وقفـه ظـاهـر مـی‌شـونـد. یـا آنچـه را کـه مـزه مـی‌کنـد مـی‌پسنـدد، یـا بطـور اتـومـاتیـک آن را از خـود دفـع مـی‌کنـد، سپـس یافتـه‌هـای خـود را بـه بخـش بـودی ارسـال مـی‌کنـد تـا قضـاوت نهـایـی بـر روی آنهـا انجـام شـود.
« بـودی رکـن عقـل مـی‌بـاشـد، قـدرتـی اسـت کـه تـوزا از آن بـه منـزلـهٔ ابـزار بیـنـایـی تفکـر استفـاده مـی‌کنـد. انتخـاب مـی‌کنـد و تـصمیـم مـی‌گیـرد. روی تمـام عـلائمـی کـه از دو رکن قبلـی دریـافـت مـی‌کنـد، قضـاوت انجـام مـی‌دهـد، و پـس از تـصمیـم، فـرمـان را بـه دربـار اجـرائـی آهنـکار صـادر مـی‌کنـد.
« آهنـکار تـصمیمـات حـاصـل از ارکـان قبـلی کـه تـوسـط رکـن بـودی بـدان تـفویـض شـده اسـت را، مـی‌پـذیرد، و اوامـر را بـه مـرحلـهٔ اجـراء مـی‌گـذارد. ایـن رکـن اجـرائـی ذهـن اسـت. بـه هـم‌چنـین، قـدرت منـیّـت؛ I_ ness فـرد مـی‌بـاشـد، رکنـی کـه تـوسـط آن تفـاوت بیـن خـود و دیگـری بـرای شخـص بـه ظهـور مـی‌رسـد و رکنـی اسـت کـه فـرد بـا استفـاده از آن منـافـع خـود را از دیگـری جـدا مـی‌کنـد. این در ضمـن، همـان رکنـی اسـت کـه در اثـر اعتبـار بیـش از حـد بـه خـودستـایـی یـا نـفس‌پـرستـی تبـدیـل مـی‌شـود.
« آنچـه را کـه تـا اینجـا گفتـم مـی‌تـوانیـم این‌چنـین خـلاصـه کنیـم: مـانـاس دریـافـت مـی‌کنـد و مـی‌چشـد؛ چیتـا ــــ بـه فـرم و زیبـایـی هـوشیـاری دارد؛ بـودی ــــ ابـزار تفکـر، تبعیـض، و تـصمیـم اسـت؛ و آهنـکار ـــ فـرمـان را اجـراء مـی‌کنـد.
« بیـا طبیـعت را محکـوم نکنیـم، بلکـه کـوشش کنیـم از آن اطـاعـت کنیـم. طبیـعت بهتـرین دوسـت بشـر است، مشـروط بـر اینکـه او ابتـدا بیـآمـوزد چگـونـه از آن اطاعـت کنـد.
ارگانیزم ذهن در دریافت ماده
-
کمال الماسی
محل اقامت: اصفهان
عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۶/۱۳ - ۰۰:۲۳
پست: 214-
تماس: