پارادوکس زمان "حال"

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
مسنع

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۴/۳/۲۴ - ۱۹:۲۴


پست: 2



پارادوکس زمان "حال"

پست توسط مسنع »

تعریفی که می توان از زمان حال کرد این است که حال کوچکترین واحد زمان است. در واقع حال نقطه ای بر روی نمودار زمان است که گذشته را از آینده جدا می کند مانند نقطه مبدأ که حایل بین مثبت ها و منفی ها است. اما در ریاضی نقطه تعریف مشخصی ندارد چون اگر نقطه را یک دایره بر روی صفحه در نظر بگیریم قطر این دایره به صفر میل میکند در نتیجه کوچکترین واحد زمان هم تعریف نشده است زیرا هر چه یک بازه ی زمانی را کوچک کنیم کوچکتر از آن هم هست و از طرفی چون ما در حال هستیم و آنرا درک میکنیم پس حال مقدار مشخص و تغییر ناپذیری از زمان است و اگر حال مقدار باشد یعنی بازه است؛ یک بازه ی زمانی کوچک. این تعریف با تعریف اولیه ای که از حال کردم ظاهرا در تناقض است چون در تعریف اول حال را یک نقطه معرفی کردم اما در تعریفی که اکنون کردم حال یک بازه معرفی شد، هر بازه ای یک پاره خط است و هر پاره خط از بی نهایت نقطه تشکیل شده است. در تعریفی دیگر می توان گفت زمان پیوسته است چون اگر پیوسته نبود اولا نمی توانست در گذر باشد، دوما عمر ما همانند آلبومی از عکسهای متوالی میشد نه مثل یک فیلم. اما از طرفی چون ما حال را درک میکنیم و در آن هستیم پس حال یک تعریف غیر قابل دسترس که مدام به صفر میل کند نیست و این خصوصیت با خصوصیات یک دنباله پیوسته در تضاد است و مربوط به دنباله های گسسته است.
تناقضات بالا را میتوان در دو مورد خلاصه کرد: 1-زمان هم خاصیت یک دنباله یپیوسته را دارد هم گسسته. 2-حال هم می تواند به عنوان حایل بین گذشته وآینده بر روی نمودار زمان مبدأ باشد (اندازه ی آن صفر باشد) هم می تواند مانند یک بازه باشد (مقدار آن صفر نباشد).
نتیجه ی کلی این است که درکی که ما از زمان داریم می تواند هر یک از خصوصیات و تعاریف ارائه شده را به صورت جداگانه برای مفهوم زمان حال درست بداند، در حالی که تمام تعاریفی که ارائه شد با یکدیگر در تناقض بودند.
لطفا هر تعریفی که از زمان حال دارید بیان کنید.

ارسال پست