برابر هاي پارسي براي برخي از واژه هاي بيگانه در فيزيك و رياضيات

[خروش]

واپرتوِش = Annihilation = Paarvernichtung =Zerstrahlung
"واپرتويدن" بن واژه آن مي باشد.

جفت سازي = Pair production= Paarbildung

[Whisper]

چرا برای کلمه ی ایزومر، معادل فارسی هم پار اتخاذ شده است؟

دوست کوچک شما....

[خروش]

شايد از آنروي كه از پاره هاي يكساني ساخته شده اند.

[Whisper]

شايد از آنروي كه از پاره هاي يكساني ساخته شده اند.

یحتمل درست می گویید.....

[rrkh]

سلام

ریاضی و فیزیک چی میشه؟؟؟

ممنون........رضا

[Whisper]

سلام

ریاضی و فیزیک چی میشه؟؟؟

ممنون........رضا

منظورتون چیه؟

دوست کوچک شما....

[rrkh]

سلام

منظورم هم ارز(معادل) پارسی دو واژه ی بیگانه ی ریاضی و فیزیک است.

ممنون.......رضا

[خروش]

در باره واژه رياضيات، نگاه كنيد به:
http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.ph ... &sk=t&sd=a

[COSMOLOGIST]

منظورم هم ارز(معادل) پارسی دو واژه ی بیگانه ی ریاضی و فیزیک است.

سلام و درود .

در مورد ریاضیات که استاد خروش لینک دادند .




در مورد فیزیک هم من جایی این واژه را دیدم :

گيتيک


استاد خروش نظر شما چیه ؟!!!

[خروش]

Leptonenzahl= Lepton number = شمارك لپتوني

[rrkh]

Leptonenzahl= Lepton number = شمارك لپتوني

سلام

این چیه؟؟؟

ممنون..........رضا

[COSMOLOGIST]

Leptonenzahl= Lepton number = شمارك لپتوني

سلام

این چیه؟؟؟

ممنون..........رضا

درود .

شاید واژه ی عدد لپتونی ، واژه ای ملموس تر باشد .

http://en.wikipedia.org/wiki/Lepton_number


یا حق . . .

[rrkh]

سلام

شاید واژه ی عدد لپتونی ، واژه ای ملموس تر باشد .

عدد واژه ی پارسی نیست.

ممنون.........رضا

[COSMOLOGIST]

عدد واژه ی پارسی نیست.

درود .

منظور بنده این بود که عبارت عدد لیپتونی ، عبارت ملموس تری در ترجمه عبارت مذکور است نه این که معادل فارسی ( پارسی ! ) آن است .

با تشکر از توجه شما .

یا حق . . .

[Whisper]

در ترجمه ی متون علمی باید از اصطلاحات علمی چشم پوشید و حتما برابر فارسی را به کار برد؟