نظريه انتهاي فضا
Re: نظريه انتهاي فضا(حتما بخونيد)
بنظر من انتها دارد ولي تا اونجاي كه تونستيم دركش كنيم حالا جه از نظر علمي يا فكري خودمون. تا جيزي اونورش نيست يا نرفته بس نهايتش هست يعني مي تواند وسعت يابد!!!
Re: نظريه انتهاي فضا(حتما بخونيد)
این جهان بی نهایت است نه ابتدا دارد و نه انتها بوده و هست و خواهد بود
Re: نظريه انتهاي فضا(حتما بخونيد)
عدمی نیست!آهن نوشته شده:بنظر من انتها دارد ولي تا اونجاي كه تونستيم دركش كنيم حالا جه از نظر علمي يا فكري خودمون. تا جيزي اونورش نيست يا نرفته بس نهايتش هست يعني مي تواند وسعت يابد!!!
آن زاهد ظاهرپرست ندارد خبر از حال ما
Re: نظريه انتهاي فضا(حتما بخونيد)
با سلام خدمت دوستان
من تازه عضو این سایت شدم
راجع به این موضوع خیلی فکر کردم به نظر من نمیشه برای جهان انتهائی قائل شد از نظر ریاضی هم میشه اونو ثابت کرد در ریاضیات ما مجموعه ها را داریم اگر این جهان و جهانهای موازی آنرا هم بصورت یک مجموعه درنظر بگیریم مجموعه ای دارای انتها و پایان است که اولین و آخرین عضو آن معلوم باشد مثلا اعداد طبیعی یعنی{.....و3و2و1}که در این مجموعه 1 اولین عضو آنست ولی آخرین عضو آن معلوم نیست ولی باز قابل شمارش می باشد یعنی هر عضو از عضو قبلی یکی بیشتر است حال اگر مجموعه اعداد طبیعی موجود در فاصله 0و 1 یعنی (1و0) را در نظر بگیریریم به نظر شما اولین عدد و یا آخرین عدد موجود در این مجموعه کدامست و آیا تعداد ارقام این مجموعه چند تا است و یا چندین سئوال دیگر این جهان ما نیز مانند مجموعه فوق است با وجود اینکه محدود است چون زیر مجموعه یک مجموعه بزرگتر می باشد ولی ابتدا و انتها ئی ندارد ابتدا و انتها به این نظر که از طرفین نه اینکه بگوئیم این جهان نیز ابتدائی ندارد در این بحث است که مسئله پیوستگی و ناشمارا بودن این چنین مجموعه هائی بوجود می آید و مسئله ایجا جالبتر می شود که عین همین جهان نیز به تعداد ناشمار دیگری وجود دارد که به موازات آن و شاید هم عمود بر آن در حال شکل گیری می باشد مثلا مجموعه اعداد طبیعی در بازه (2و1) و یا (3و 2) و یا (1000و0) و خیلی های دیگر و از همه جالبتر اینکه تعداد اعضای این مجموعه ها با هم برابرند یعنی (1و0) و (1000و0) و هر مجموعه دیگری به این شکل تعداد اعضای برابری دارند حتی تعداد اعضای آنها با R یعنی مجموعه اعداد حقیقی برابر است یعنی تعداد اعضای (1و0) با تعداد اعضای R برابر است و این یک مسئله حل شده ریاضی می باشد که با تعریف یک رابطه ریاضی بین اعظای مجموعه اول و مجموعه دوم قابل اثبات است حال اگر جهان ما مجموعه (1و0) باشد و جهان موازی ما (2و1) باشد و الی آخر تعداد اینگونه مجموعه ها ناشمار خواهد بود اما خود ما برابر با کل گیتی هستیم و جهان موازی دیگر هم برابر کی گیتی است و ... پس نتیجه می گیریم با وجود اینکه جهان ما محدود است (1و0) چون دارای عدد 0 و عدد 1 نمی باشد اما ابتدا و انتهائی هم ندارد چون هر وقت توانستیم اولین عدد طبیعی و یا آخرین عدد طبیعی این مجموعه را پیدا کنیم (جزء محالات ) ابتدا و انتهای جهان محدود را هم پیدا خواهیم کرد
من تازه عضو این سایت شدم
راجع به این موضوع خیلی فکر کردم به نظر من نمیشه برای جهان انتهائی قائل شد از نظر ریاضی هم میشه اونو ثابت کرد در ریاضیات ما مجموعه ها را داریم اگر این جهان و جهانهای موازی آنرا هم بصورت یک مجموعه درنظر بگیریم مجموعه ای دارای انتها و پایان است که اولین و آخرین عضو آن معلوم باشد مثلا اعداد طبیعی یعنی{.....و3و2و1}که در این مجموعه 1 اولین عضو آنست ولی آخرین عضو آن معلوم نیست ولی باز قابل شمارش می باشد یعنی هر عضو از عضو قبلی یکی بیشتر است حال اگر مجموعه اعداد طبیعی موجود در فاصله 0و 1 یعنی (1و0) را در نظر بگیریریم به نظر شما اولین عدد و یا آخرین عدد موجود در این مجموعه کدامست و آیا تعداد ارقام این مجموعه چند تا است و یا چندین سئوال دیگر این جهان ما نیز مانند مجموعه فوق است با وجود اینکه محدود است چون زیر مجموعه یک مجموعه بزرگتر می باشد ولی ابتدا و انتها ئی ندارد ابتدا و انتها به این نظر که از طرفین نه اینکه بگوئیم این جهان نیز ابتدائی ندارد در این بحث است که مسئله پیوستگی و ناشمارا بودن این چنین مجموعه هائی بوجود می آید و مسئله ایجا جالبتر می شود که عین همین جهان نیز به تعداد ناشمار دیگری وجود دارد که به موازات آن و شاید هم عمود بر آن در حال شکل گیری می باشد مثلا مجموعه اعداد طبیعی در بازه (2و1) و یا (3و 2) و یا (1000و0) و خیلی های دیگر و از همه جالبتر اینکه تعداد اعضای این مجموعه ها با هم برابرند یعنی (1و0) و (1000و0) و هر مجموعه دیگری به این شکل تعداد اعضای برابری دارند حتی تعداد اعضای آنها با R یعنی مجموعه اعداد حقیقی برابر است یعنی تعداد اعضای (1و0) با تعداد اعضای R برابر است و این یک مسئله حل شده ریاضی می باشد که با تعریف یک رابطه ریاضی بین اعظای مجموعه اول و مجموعه دوم قابل اثبات است حال اگر جهان ما مجموعه (1و0) باشد و جهان موازی ما (2و1) باشد و الی آخر تعداد اینگونه مجموعه ها ناشمار خواهد بود اما خود ما برابر با کل گیتی هستیم و جهان موازی دیگر هم برابر کی گیتی است و ... پس نتیجه می گیریم با وجود اینکه جهان ما محدود است (1و0) چون دارای عدد 0 و عدد 1 نمی باشد اما ابتدا و انتهائی هم ندارد چون هر وقت توانستیم اولین عدد طبیعی و یا آخرین عدد طبیعی این مجموعه را پیدا کنیم (جزء محالات ) ابتدا و انتهای جهان محدود را هم پیدا خواهیم کرد
- meta energy
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۱/۸/۱۱ - ۱۵:۰۰
پست: 36-
سپاس: 4
Re: نظريه انتهاي فضا(حتما بخونيد)
اتم ها در کنار هم مولکول ها را تشکیل می دهند، مولکول ها در کنار هم سیارات و منظومه ها را و سیارات و منظومه ها کهکشان ها و... این روند تا کی ادامه خواهد یافت؟ تا جایی که شما به خود اتم می رسید! بله شما درون خودتان قرار دارید. و جهان بی نهایت نیست زیرا بی نهایت همان تکرار است. جهان ما جهان تکرار هاست... تکرار... تکرار... تکرار...aht_Astronomy نوشته شده:سلام
ما بايد بين كلمه هاي محدود و متناهي تفاوت قائل شويم. مشاهدات تجربي ما نشان ميدهند كه جهان ما نامحدود است اما نمي توان در مورد متناهي بودن يا نبودن آن نظري داد.
ولي اگر خميدگي فضا حتي به مقدار ناچيز مثبت باشد جهان ما متناهيست.
با تشكر.
-
نام: هومن خدایاری
محل اقامت: تهران
عضویت : سهشنبه ۱۳۹۱/۲/۱۹ - ۲۱:۰۳
پست: 322-
سپاس: 62
- جنسیت:
تماس:
Re: نظريه انتهاي فضا(حتما بخونيد)
shahin najafi نوشته شده:این جهان بی نهایت است نه ابتدا دارد و نه انتها بوده و هست و خواهد بود
این چیزی که گفتید از خیلی لحاظ ها غلطه.اول این که جهان نخواهد بود بالاخره قانون دوم ترمودینامیک باعث زوال این جهان خواهد شد.دوم تئوریی که الان اکثر فیزیکدان ها نسبت به این سوال دارن نظرشما رو رد میکنه.در واقع همه ما میدونیم فضازمان یه مفهوم در غالب نسبیته.هرچه اجسام چگال تر انحنا در اطرافشان بیشتر.در واقع سطح فضازمان مثل یه پارچه میمونه با تار های زمان وپود های مکان.دوما طبق شواهد موجود اکثر فیزیکدانان جهان رو به صورت یه شکل توپولوژیکی به اسم چنبره می بینن.برای توصیف چنبره بهتره بگم شما فضازمان رو یه صفحه با قابلیت انحنا در نظر بگیر.سپس به نحوی عالم رو لوله کن و ابتدا و انتهای لوله رو به هم وصل کن اینجاست که یه چنبره(Torus)
می رسی برای درک بهتر به اشکال زیر توجه کن
وحالا تصور کن ما سوار یه سفینه ایم که با سرعت خیلی زیاد حرکت میکنه.اصلا محدودیت سرعت وجود نداره حتی میتونی بیشتر از سرعت نور حرکت کنی.حالا در شکل پایین مارو اون دایره فرض کن که داره درون چنبره نوسان میکنه.
مهم نیست که سرعتمون چقدر باشه دوباره برمی گردیم سر جای اولمون برای همینه که جهان رو بی نهایت تصورر می کنیم.درسته که ابتدا و انتها نداره ولی محدوده و بی نهایت نیست
-
نام: تبسم
عضویت : دوشنبه ۱۳۹۱/۸/۸ - ۰۳:۲۹
پست: 18-
سپاس: 22
Re: نظريه انتهاي فضا(حتما بخونيد)
این توضیحی که شما در مورد سطح کره و مورچه دادید در واقع مثالی برای ابعاد فشرده هستafi نوشته شده:سلام
عالم محدود است.بی نهایت نیست. ولی نمی توان برای آن مرز معین کرد. (جهان محدود است ولی حد ندارد!)
بهترین مثال کره زمین و مورچه است. اگر از نقطه ای روی سطح زمین شروع به حرکت کنیم هیچ وقت به دیوار یا مرزی نمی رسیم که بگوییم این حد جهان است. ولی میدانیم که بینهایت نیست.
فشرده یعنی آنکه اگر در جهت آنها به اندازهٔ کافی پیشروی کنید به جای اول خود باز میگردید
این مورچه روی یک کره قرار دارد. میتواند در دو راستای مستقل از هم حرکت کند منتهی در هر جهتی روی سطح کره مستقیم حرکت کند، پس از طی مسافتی (برابر با محیط دایرهٔ عظیمهٔ کره) به جای نخست بازمیگردد. پس هر دو بعد این فضای دوبعدی (یعنی سطح کره) فشرده است.
ولی در دنیای اطراف ما که اگر اشتباه نکنم تا الان بر اساس همین تئوری ها بعد 11 هم فرض میشه ، گفته نشده این ابعاد فشرده هستن
Re: نظريه انتهاي فضا
با عرض سلام
با خوندم کتمنتهای شما سوالی در ذهنم اومد که اگه کسی میدونه راهنمایی کنه :
اولا کائنات بی نهایت نیست چون مبدا آن مشخصیه (در حدود 13.5 میلیارد سال یا بهتره بگیم سال نوری)
دوما کائنات مسطح نیست ومنحنی هستش واینجاست که سوال من شکل میگیره.
خوب:
دانشمندان عکسی در سایت ناسا گذاشتند که که کهکشانی در فاصله حدود 11 میلیارد سال نوری از زمینه تا اینجاش درست. ولی در جایی که کائنات منحنیه چطور نوری که همیشه در مسیر مستقیم حرکت میکنه رو ما میتونیم ببینیم؟ وایا فاصله ای که اندازه گیری میکنیم ایا واقعا همین فواصله؟ البته منظور من فواصل نزدیک مثل ماه ویا........ پلوتو هم نیست منظورم فواصا میلیارد سال نوریه.
با خوندم کتمنتهای شما سوالی در ذهنم اومد که اگه کسی میدونه راهنمایی کنه :
اولا کائنات بی نهایت نیست چون مبدا آن مشخصیه (در حدود 13.5 میلیارد سال یا بهتره بگیم سال نوری)
دوما کائنات مسطح نیست ومنحنی هستش واینجاست که سوال من شکل میگیره.
خوب:
دانشمندان عکسی در سایت ناسا گذاشتند که که کهکشانی در فاصله حدود 11 میلیارد سال نوری از زمینه تا اینجاش درست. ولی در جایی که کائنات منحنیه چطور نوری که همیشه در مسیر مستقیم حرکت میکنه رو ما میتونیم ببینیم؟ وایا فاصله ای که اندازه گیری میکنیم ایا واقعا همین فواصله؟ البته منظور من فواصل نزدیک مثل ماه ویا........ پلوتو هم نیست منظورم فواصا میلیارد سال نوریه.
Re: نظريه انتهاي فضا
کیهان سرو ته نداره ما نمیتونیم بگیم سر کیهانیم یا تهشیم.نور دور ترین ستاره شناخته شده از ما هم تا قیامت حرکت کنه به یه دیوار یا چیز دیگه ای نمیرسه به نظرم کیهان رو کروی شکل فرض میکنن تا هضمش اسون بشه.behnam-soft نوشته شده:سلام خدمت دوستان محترم.
همونطور كه همه مي دونيم فضا زمان داراي خميدگي است و نوري كه ما از يك ستاره مي بينيم كاملا در يك امتداد مستقيم حركت نمي كند و دانشمندان اين را به خميدگي فضا زمان ربط مي دهند.اما من يك نظريه به ذهنم رسيد و اون اين كه نوري كه از يك ستاره به ما مي رسه نور برگشتي از انتهاي فضاست(من فضا رو مثل يه جسم بسته فرض كردم كه نور يك ستاره اول به ديواره هاي اون ميخوره و بعد انعكاس ميكنه و بعد به چشم ما ميرسه).مي خواستم بدونم نظر شما دوستان چيه ؟
حیات غفلت رنگین یک دقیقه ی حواست
سهراب
سهراب
Re: نظريه انتهاي فضا
با مهبانگ در واقع جهان بسته ی ما وارد جهان بینهایت شده.اگر غیر از اینه، جهان ده بعدی قبل از مهبانگ کجا بوده .منظورم اینه که بیرونش چی بوده.باید یه بستری بوده که این جهان توش شناور میشده.
حیات غفلت رنگین یک دقیقه ی حواست
سهراب
سهراب
- meta energy
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۱/۸/۱۱ - ۱۵:۰۰
پست: 36-
سپاس: 4
Re: نظريه انتهاي فضا
اتم ها در کنار هم مولکول ها را تشکیل می دهند و مولکول ها در کنار هم سیارات و ستارگان و سیارات وستارگان در کنار یکدیگر منظومه ها و منظومه ها در کنار هم کهکشان ها و... این روند تا کی می تواند ادامه داشته باشد؟ یعنی می شود که تابی نهایت ادامه داشته باشد. به نظر من هر قدر هم که بیش برویم سر از همان اتم در می آوریم و از آن بیرون می آییم. یعنی ما در اندازی خیلی خیلی خیلی..... کوچک تر از اتم درون خود اتم ها زندگی می کنیم! و تمام کهکشان ها و منظومه های ما جزعی از خودتان و تمام اجرامی می باشد که مشاهده می کنید.
-
نام: شهرزاد حمودی
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۱/۹/۱۶ - ۲۱:۱۷
پست: 4-
Re: نظريه انتهاي فضا
طبق معلومات من وبا استناد از قرآن فضا بی انتهاست.درضمن در فضا خلا وجود دارد(خالی از هوا است)چگونه انتهای آن جسم باشد زیرا اجسام برای متصل بودن ذرات به هوا نیاز دارند.
Re: نظريه انتهاي فضا
قران که کشک است و نمیتوان در نگره های دانشیک از روی ان داوری نمودشهرزاد حمودی نوشته شده:طبق معلومات من وبا استناد از قرآن فضا بی انتهاست.درضمن در فضا خلا وجود دارد(خالی از هوا است)چگونه انتهای آن جسم باشد زیرا اجسام برای متصل بودن ذرات به هوا نیاز دارند.
و گرنه باید بجای نئوداروینیسم بگوییم الله به آدم فوت کرد و زنده شد!
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد
-
نام: رضا کیاسالار
عضویت : شنبه ۱۳۹۱/۹/۱۸ - ۱۰:۴۹
پست: 7-
سپاس: 1
Re: نظريه انتهاي فضا
یه نظریه ای هست که میگه جهان با سرعت بسیار زیادی در حاله منبسط شدنه یعنی با سرعت بسیار بالایی داره لحظه به لحظه بزرگتر میشه بر پایه ی همین نظریه در یه نگاه سطحی انتهای جهان وجود داره! ولی ما به انتهای اون نخواهیم رسید،جهان کراندار نیست یعنی نمیتونیم واسش انتها تعریف کنیم. چون اگه بتونیم واسش کران و انتها تعریف کنیم به طبع باید بتونیم یه کران بالا واسش تعریف کنیم. (فرض خلف)به فرض بتونیم واسش یه کران بالا تعریف کنیم یعنی بتونیم بیرون از این جهانو حدس بزنیم که چیه، اونوقت اون چیز، تو حوزه ی تعریف جهانی امکان پذیره، یعنی جزو جهانه واین تناقضه و فرض بیرون از جهان باطله.( باید توجه کنیم که اگه بگیم بیرون از جهان هیچی نیست پس چیزی ارائه ندادیمو چیزی تعریف نکردیم). اگه یه کم فکر کنین میبینین که نمیشه واسه جهان حجم تعریف کرد چون یه جورایی انتهای همه چیزه نمیشه واسش حتی محدوده تعریف کرد. یه مثال میزنم چون فکر میکنم منظورمو خوب بیان نکردم.
فرض کنیم جهان مثل یه گوی شیشه ای باشه که بیرون اون گوی هیچ چیزی وجود نداشته باشه و تمام منظومه ها و همه ی چیزا با تمام مخلفاتشون تو اون گوی باشن، اونوقت حجم بینهایت، اندازه ی بینهایت، و کلا بینهایت واسه موجوداته داخل گوی، همون دیواره های گوی تعریف میشه پس از دید موجودات داخل گوی، گوی یه چیز بینهایته.
چون دید ما به این گوی یه دید متریکه ممکنه مثال خوبی نباشه و زیاد نتونیم این مثالو با جهان منطبق کنیم ولی اگه بتونیم در مورد این مثال دید متریکمونو بزاریم کنار و احتمال بدیم که فضای غیر متریک هم وجود داره یعنی همون انحنای فضا و اینکه فاصله بین دو چیز ممکنه اونجوری که ما میبینیم نباشه، اونوقت این مثال مفهومو میرسونه.
فرض کنیم جهان مثل یه گوی شیشه ای باشه که بیرون اون گوی هیچ چیزی وجود نداشته باشه و تمام منظومه ها و همه ی چیزا با تمام مخلفاتشون تو اون گوی باشن، اونوقت حجم بینهایت، اندازه ی بینهایت، و کلا بینهایت واسه موجوداته داخل گوی، همون دیواره های گوی تعریف میشه پس از دید موجودات داخل گوی، گوی یه چیز بینهایته.
چون دید ما به این گوی یه دید متریکه ممکنه مثال خوبی نباشه و زیاد نتونیم این مثالو با جهان منطبق کنیم ولی اگه بتونیم در مورد این مثال دید متریکمونو بزاریم کنار و احتمال بدیم که فضای غیر متریک هم وجود داره یعنی همون انحنای فضا و اینکه فاصله بین دو چیز ممکنه اونجوری که ما میبینیم نباشه، اونوقت این مثال مفهومو میرسونه.
آخرین ویرایش توسط رضا کیاسالار دوشنبه ۱۳۹۱/۹/۲۰ - ۰۰:۳۹, ویرایش شده کلا 1 بار
-
نام: رضا کیاسالار
عضویت : شنبه ۱۳۹۱/۹/۱۸ - ۱۰:۴۹
پست: 7-
سپاس: 1
Re: نظريه انتهاي فضا
بسیار جالب بود. لذت بردم. مرسیmeta energy نوشته شده:اتم ها در کنار هم مولکول ها را تشکیل می دهند و مولکول ها در کنار هم سیارات و ستارگان و سیارات وستارگان در کنار یکدیگر منظومه ها و منظومه ها در کنار هم کهکشان ها و... این روند تا کی می تواند ادامه داشته باشد؟ یعنی می شود که تابی نهایت ادامه داشته باشد. به نظر من هر قدر هم که بیش برویم سر از همان اتم در می آوریم و از آن بیرون می آییم. یعنی ما در اندازی خیلی خیلی خیلی..... کوچک تر از اتم درون خود اتم ها زندگی می کنیم! و تمام کهکشان ها و منظومه های ما جزعی از خودتان و تمام اجرامی می باشد که مشاهده می کنید.