چرا کهکشان ها به دور خود میچرخند؟

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
نمایه کاربر
TopNotch

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۰/۶/۲۲ - ۱۵:۱۴


پست: 693

سپاس: 322

چرا کهکشان ها به دور خود میچرخند؟

پست توسط TopNotch »

درود

1.چرا کهکشان ها به دور خود میچرخند؟
2.چگونه بازو ی یک کهکشان شکل میگیرد؟
3.دلیل ایجاد و تجمع خوشه های کروی چیست؟
it is a tale told by an idiot, full of sound and fury, signifying nothing.

نمایه کاربر
غلامعلی نوری

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۴/۲۰ - ۰۸:۵۱


پست: 1201

سپاس: 885

جنسیت:

تماس:

Re: چرا؟

پست توسط غلامعلی نوری »

korosh_vfd نوشته شده:درود

1.چرا کهکشان ها به دور خود میچرخند؟
2.چگونه بازو ی یک کهکشان شکل میگیرد؟
3.دلیل ایجاد و تجمع خوشه های کروی چیست؟
چيست اين سقف بلند ساده بسيار نقش
زاين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست

نمایه کاربر
slice_of_god

عضویت : جمعه ۱۳۹۰/۱۲/۱۲ - ۱۸:۱۲


پست: 1163

سپاس: 654

Re: چرا کهکشان ها به دور خود میچرخند؟

پست توسط slice_of_god »

korosh_vfd نوشته شده:درود

1.چرا کهکشان ها به دور خود میچرخند؟
به همون دلیل که زمین به دور خورشید می چرخه و به همون دلیل که الکترون به دور هسته می چرخد نیروی جاذبه در مرکز کهکشان(سیاهچاله های عظیم)!!!و به این دلیل ستاره ها درون این سیاهچاله ها نمی افتند چون سرعت بالایی دارند!
2.چگونه بازو ی یک کهکشان شکل میگیرد؟
اگر یک چوب را از یک وسط یک توپ گلی بگذرانیم و توپ را با سرعت زیاد بچرخانیم،توپ گلی به علت تکانه زاویه ای پخ میشود یعنی شعاعی که به محور چرخش(همان توپ) عمود است طویل تر میشود.
این اتفاق برای کهکشان ها هم می افتد.یعنی کهکشان با سرعت زیاد به دور خود میچرخد و به دلیل تکانه زاویه ای صفحه ی کهکشان به وجود می آید.
اما ستارگان و ابر های گازی تشکیل دهنده کهکشان پیوستگی سختی با هم ندارند.به صورتی که هرچه از مرکز کهکشان به اطراف کهکشان میرویم سرعت گردش ستارگان کمتر میشود.(در صورتی که سرعت زاویه ای چرخش کهکشان در نواحی درونی تر،تقریبا یکسان است)این تفاوت سرعت باعث میشود که بازو های کهکشان مارپیچی شوند
اما اصلا بازو ها برای چه به وجود میآیند؟
به وجود آمدن این بازو ها ناشی از یک اثر مشهور فیزیکی دانست کهدر نظریه موج چگالی سی.سی.لین توصیف میشود.طبق این نظریه یک توده ی گازی چرخان میتواندامواج مارپیچی بسیار چگال و پایدار تولید کند.
در بازو های کهکشان ستارگان و موار موجود به مدت معینی در کنار هم جمع میشوندو به موازات گیر افتادن مواد جدید توسط موج چگالیآرام به حرکت خود ادامه میدهند.
3.
دلیل ایجاد و تجمع خوشه های کروی چیست؟
خوب احتمالا همونطور که گفتند ، به نظر من هم ابتدا کهکشان ها به صورت کروی بودن بعدش به صورت دیسک در اومدن ، شاید دلیل کروی بودنشون این باشه که در زمان تشکیل آنها مواد توزیع همگن تری در جهات متفاوت داشتند . ولی اینکه چرا خوشه های کروی متقارن شدن و چرا کهکشان ها دیسکی ، حدس میزنم شاید به خاطر وابستگی به سرعت باشه ( دیسکی شدن ) .
سرعت بیشتر چرخش کهکشان نسبت به خوشه ی کروی فکر میکنم اگه درست باشه راه حل مناسبیه .
کسی که سکوت می کند
بازی را مسخره کرده
ما که حرف می زنیم
باخته ایم .

nerset

نام: حسین اختر محققی

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۷/۲/۱۷ - ۲۱:۵۸


پست: 74

سپاس: 24

جنسیت:

تماس:

Re: چرا کهکشان ها به دور خود میچرخند؟

پست توسط nerset »

گرانش دقیقا شبیه به یک شعله شمع عمل می کند و در حالتی که شمع ثابت است مقدار شعله در دو سمت شمع تقارن دارد ولی به محض حرکت شمع ، شعله آن تمایل به انتشار به سمت مخالف حرکت را دارد چون شعله شمع مستقل از شمع است و این مورد در مورد گرانش هم کاملا صدق می کند.
بنابراین همانگونه که با حرکت شمع ، شعله آن تجمع بیشتری در مخالف جهت حرکت پیدا می کند ، با حرکت اجسام هم اثر گرانش حاصل از آن جسم تجمع بیشتری در راستای مخالف حرکت جسم پیدا می کند و دلیل اصلی این قضیه این است که گرانش برای انتشار مانند نور محدودیت سرعت دارد و به صورت آنی و لحظه ای عمل نمی کند.
این یعنی همانطور که اگر یک شمع در حالت ساکن نتواند شمع های کناری خود را روشن کند ولی در حالت حرکت دسته جمعی شمع ها احتمال روشن شدن شمع های پشت سر بیشتر خواهد شد و برای انتشار گرانش هم دقیقا چنین رفتاری اتفاق می افتد و در بازوهای کهکشانی ستارگان موجود در بازوها به دلیل حرکت و چرخش بازوها تعادل انتشار گرانشی ستارگان تغییر کرده و هر ستاره ای نیروی گرانشی بیشتری بر ستاره پشت سر خود وارد خواهد کرد.
این قضیه ای بسیار ساده است ولی اثرات ترکیبی فراوانی را بر پدیده های کیهانی و نجومی می گذارد و موجب شکل گیری پدیده های زیبایی مانند تشکیل کهکشان های مارپیچی و تابدار شدن کهکشان ها و تخم مرغی شدن ستارگان غول پیکر و سرعت بالای چرخش سیاهچاله ها و دلیل چرخش کهکشان ها و غیره می شود:
https://geranesheharkati.blogsky.com

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3289

سپاس: 5494

جنسیت:

تماس:

Re: چرا کهکشان ها به دور خود میچرخند؟

پست توسط rohamavation »

خیلی ساده بگم این واقعیت که همه این اجسام در حال چرخش هستند به دلیل حفظ تکانه زاویه ای هستش. کهکشان‌ها به دور مراکز خود می‌چرخند و بخش‌هایی از کهکشان دورتر از مرکز کهکشان آهسته‌تر از مواد نزدیک‌تر به مرکز می‌چرخند. کهکشان ها نیز به دلیل انبساط کیهان که توسط بیگ بنگ به وجود آمده از یکدیگر دور می شوند.تمام ماده در جهان در ابتدا آرام نیست. حتی اگر ناپایداری های گرانشی باشد باعث می شود که برای مدت طولانی این کار را انجام ندهد. هنگامی که یک کهکشان از ماده با حرکت در جهات تصادفی تشکیل می شود، به احتمال زیاد مقداری تکانه زاویه ای خواهد داشت. همانطور که کهکشان منقبض می شود، حفظ تکانه زاویه ای به این معنی است که برای حفظ تکانه زاویه ای با اندازه کوچکتر باید سریعتر و سریعتر بچرخد. (در مقایسه با یک اسکیت باز که چرخشی را انجام می دهد و سرعت چرخش را در حالی که در بازوهای خود می کشد، اما در مقیاسی بسیار بزرگ تر انجام می دهد.) کهکشان هایی نیز وجود دارند که تحت تسلط حرکت چرخشی نیستند.حفظ تکانه زاویه ای برای یک سیستم بسته که هیچ گشتاور خارجی متحمل نمی شود اعمال می شود.
بدیهی است که اگر گشتاور اعمال شود یا تکانه زاویه ای از بین برود، چرخش کند می شود. از طرف دیگر، تکانه زاویه ای را می توان بین اجزای یک سیستم منتقل کرد که در نتیجه یک جزء سریعتر و دیگری کندتر می چرخد.
در اثری که در سؤال خود به آن اشاره می‌کنید شواهدی یافته‌اند که نشان می‌دهد مقداری از تکانه زاویه‌ای میله در کهکشان راه شیری به سمت بیرون به هاله ماده تاریک منتقل شده است. مکانیزمی که یک گشتاور را اعمال می کند اصطکاک دینامیکی است.
در حالی که ماده مرئی در یک کهکشان ممکن است چرخش خود را به این وسیله کند کند، تکانه زاویه ای فقط به هاله تاریک منتقل می شود. با تطابق سرعت چرخش دو جزء، روند کندتر و کندتر می شود.
در سرتاسر کیهان، ساختارهای محدودی که ما می‌بینیم، از سیاره‌ها گرفته تا ستاره‌ها، منظومه‌های ستاره‌ای تا کل کهکشان‌ها، همگی می‌چرخند، می‌چرخند و مقدار زیادی تکانه زاویه‌ای خالص دارند. اما تکانه زاویه ای کمیتی است که همیشه حفظ می شود و جهان در کل با تکانه زاویه ای بسیار بسیار کمی متولد می شود. پس چرا همه این موجودات می‌چرخند، می‌چرخند و می‌چرخند، و این همه حرکت زاویه‌ای از کجا می‌آید؟ این یک معمای کیهانی است که ما در واقع فکر می کنیم می توانیم آن را توضیح دهیم.تصویر
ببین دوست هوپایی من قانون بقای تکانه زاویه ای
قانون بقای تکانه زاویه ای بیان می کند که وقتی هیچ گشتاور خارجی روی جسمی وارد نشود، تغییری در تکانه زاویه ای ایجاد نمی شود. اگر گشتاور خالص صفر باشد، تکانه زاویه ای ثابت یا حفظ می شود.
این حفظ تکانه زاویه ای است که می تواند توضیح دهد که چرا یک اسکیت باز روی یخ می تواند شتاب زاویه ای خود را با نزدیک کردن دست ها و پاهای خود به محور عمودی چرخش افزایش دهد. از آنجایی که لحظه حفظ می شود، وقتی اسکیت باز اینرسی چرخشی را کاهش می دهد، سرعت چرخش باید افزایش یابد.
تکانه زاویه ای یک کمیت فیزیکی است که حول یک محور ثابت ثابت است که یک نقطه در فضای دو بعدی و یک خط در فضای سه بعدی است. این بدان معناست که سیستم در امتداد صفحه ای عمود بر این محور می چرخد. در مورد خاص ما، منظومه شمسی، این بدان معنی است که وقتی همه آن گاز و غبار اولیه شروع به برخورد کردند، ذرات می توانند در هر جهتی حرکت کنند، اما تمام حرکات بالا و پایین یکدیگر را به تدریج حذف می کنند. با گذشت زمان، ذرات آزادی خود را برای حرکت در تمام سطوح به جز یک صفحه دو بعدی انتخاب شده از دست می دهند. از آنجایی که تکانه زاویه ای $\vec{L} =m\vec{v}\times\vec{r}$ برای یک v معین، اگر r بزرگ باشد، حفظ L آسان تر است. در جهت متعامد (در امتداد محور تکانه زاویه ای تصادفی) چنین مانعی برای فروپاشی وجود ندارد و بنابراین معلوم می شود که مجموعه دیسکی شکل است چرا؟ همه چیز به جاذبه برمی گردد. تمام اتم های یک جسم به سمت یک مرکز ثقل مشترک می کشند و هر نیرویی که آنها را از هم جدا می کند به بیرون مقاومت می کنند. نتیجه نهایی می تواند یک کره باشد ..ببینید ما . در مکانیک سیالات، تعادل هیدرواستاتیکی (تعادل هیدرواستاتیک، هیدرواستازی) وضعیت یک سیال یا جامد پلاستیکی در حالت سکون است که زمانی اتفاق می‌افتد که نیروهای خارجی، مانند گرانش، توسط نیروی گرادیان فشار متعادل شوند.
مثال بزنم یک لیوان آب را در نظر بگیرید. اگر می‌توانستید تک تک مولکول‌ها را ببینید که در اطراف خود تکان می‌خورند، می‌بینید که سعی می‌کنند تا جایی که می‌توانند به خوبی جا بیفتند و کشش بالای آب را صاف و یکدست می‌کند.
سیاره ای را تصور کنید که تماماً از آب ساخته شده است. با کشیدن تمام نقاط به سمت مرکز جرم، یک کره کامل به دست خواهید آورد.
گرانش و کشش سطحی آن را به داخل می کشد و نیروهای مولکولی آن را به بیرون رانده می کنند. اگر بتوانید این قطره عظیم آب را در محیطی نگه دارید که دست نخورده باقی بماند، در نهایت آب به تعادل کامل خواهد رسید. این به "تعادل هیدرواستاتیک" معروف است.
ستاره ها، سیارات و قمرها می توانند از گاز، یخ یا سنگ ساخته شوند. جرم کافی را در یک ناحیه بدست آورید، و تمام آن مواد را به شکل تقریباً کروی در می آورد. اجرام با جرم کمتر، مانند سیارک ها، دنباله دارها و قمرهای کوچکتر گرانش کمتری دارند، بنابراین ممکن است به کره های کامل کشیده نشوند.
اول، چرا کهکشان ها آن شکل های مارپیچی یا دیسکی دارند؟ این به دلیل اثر گریز از مرکز است: وقتی یک جسم می‌چرخد، انتهای آن به سمت بیرون رانده می‌شود. با چرخش کهکشان، ستاره‌های بیرونی آن بیشتر پرتاب می‌شوند در حالی که ستاره‌های نزدیک‌تر آن نزدیک‌تر می‌مانند، و همگی تحت کشش گرانشی هسته مرکزی کهکشان نسبتاً نزدیک باقی می‌مانند. فرآیند مشابهی در منظومه شمسی اتفاق می افتد.
بنابراین، ممکن است به درستی بپرسیم که چرا سیارات اینگونه نیستند؟ زمین به جای اینکه به یک دیسک صاف تبدیل شود، تقریباً به طور نامحسوس برآمده می شود. چرا اینطور است؟
و دلیل آن چگالی و نحوه کار گرانش است. در نظر بگیرید: زمین عمدتاً یک گلوله آهنی است، با جرمی تقریباً شش میلیارد میلیارد تریلیون تن، که همگی در محدوده های نسبتاً کوچکی قرار دارند - از نظر کیهانی یک محدوده بسیار کوچک. اکنون، گرانش نیروی بسیار ضعیفی است، اما وقتی این مقدار جرم را در یک مکان با هم داشته باشید، همه چیز را دسته بندی می کند و آن را به یک توپ تبدیل می کند، مگر اینکه واقعاً سریع بچرخد.
اگر خیلی سریعتر بچرخد یا چگالی کمتری داشته باشد چه؟ چرا، پس قطعات از هم جدا می شوند و در اطراف پخش می شوند. می بینید که با چیزهایی مانند کمربند سیارکی که بیشتر یک حلقه است تا یک سیاره.
اکنون، کهکشان ممکن است عظیم باشد، اما همچنین بسیار بزرگ است. ستارگان پرجرم هستند، اما مقدار فضای بین آنها اندازه آنها به مراتب از قدر کوچکتر است. این بدان معناست که کهکشان به مراتب چگالی کمتری نسبت به یک سیاره دارد، و بنابراین گرانش (که نیروی خیلی قوی نیست، ما ذکر کردیم) به اندازه کافی قوی نیست که آنها را در یک توپ فرو بریزد. بنابراین چیزی که به دست می آورید یک دیسک است.
خوشه های متراکم تری از ستارگان وجود دارند که گرانش اشیاء را محکم تر به هم متصل می کند. ما به آن خوشه های کروی می گوییم
و همانطور که از نام آنها پیداست تقریباً کروی هستند. بنابراین همانطور که می بینید، همه چیز در مورد چگالی است. به اندازه کافی ماده را به اندازه کافی نزدیک کنید، و حتی اگر در حال چرخش باشد، تقریباً کروی خواهد بود. آن را از هم جدا کنید یا سریعتر بچرخانید، و چیزی بیشتر شبیه یک دیسک به دست می آورید
شکل با به حداقل رساندن انرژی سیستم برای مقدار ثابت تکانه زاویه ای تعیین می شود.
اصطلاحات انرژی آشکارا شامل انرژی پتانسیل گرانشی (منفی)، انرژی جنبشی چرخشی و درونی اجزای تشکیل دهنده (ماده سیاره یا گاز و ستاره های یک کهکشان) می شود.
در غیاب چرخش قابل توجه، انرژی در یک سناریوی کروی متقارن به حداقل می رسد. این مورد برای سیارات است. هر گونه تلاش برای فروپاشی در امتداد یک محور، انرژی بالقوه را کاهش می دهد، اما به بهای افزایش انرژی داخلی گاز/مایع/ماده ای که سیاره را تشکیل می دهد حتی بیشتر. با این حال، سیاراتی مانند مشتری به اندازه ای سریع می چرخند که به طور مشخص غیر کروی باشند.
ممکن است فکر کنید که استدلال مشابهی در مورد یک کهکشان اعمال می شود. با این حال، آنچه اتفاق می‌افتد این است که افزایش انرژی داخلی گاز (نکته مهم است که توجه داشته باشیم که مسطح شدن قبل از شکل‌گیری بیشتر ستارگان رخ داده است) در پیش کهکشان می‌تواند به صورت فوتون به دور تابش شود. یعنی گاز داغتر می شود و تشعشع می کند. این اجازه می دهد تا فروپاشی رخ دهد، اما یک دیسک به منظور حفظ حرکت زاویه ای ایجاد می شود.
حالا می توانید بگویید، خوب چرا همین اتفاق برای یک سیاره نمی افتد؟ سیارات گرد هستند زیرا میدان گرانشی آنها طوری عمل می کند که انگار از مرکز سیاره سرچشمه می گیرد و همه چیز را به سمت خود می کشد. ... تنها راه برای نزدیک شدن تمام جرم تا حد امکان به مرکز ثقل سیاره، تشکیل یک کره است. نام فنی این فرآیند «تنظیم ایزواستاتیک» است$\frac{dP}{dr} = - G\frac{M(r)\rho(r)}{r^2} \tag*{(2)}$ یا تعادل ایزواستاتیک، حالت تعادل گرانشی بین پوسته زمین (یا لیتوسفر) و گوشته است به طوری که پوسته در ارتفاعی که به ضخامت و چگالی آن بستگی دارد، «شناور» می شود.به طور کلی، ایزوستازی اصل شناوری است که در آن یک جسم غوطه ور در یک سیال با نیرویی برابر با وزن سیال جابجا شده شناور می شود.اساس مدل، قانون پاسکال است، و به ویژه نتیجه آن این است که در یک سیال در تعادل استاتیک، فشار هیدرواستاتیک در هر نقطه در همان ارتفاع یکسان است (سطح جبران هیدرواستاتیک):${\displaystyle (h_{1}+c+b_{1})\rho _{c}=(c\rho _{c})+(b_{1}\rho _{m})}$,${\displaystyle c\rho _{c}=(h_{2}\rho _{w})+(b_{2}\rho _{m})+[(c-h_{2}-b_{2})\rho _{c}]} c\rho _{c}=(h_{2}\rho _{w})+(b_{2}\rho _{m})+[(c-h_{2}-b_{2})\rho _{c}]$هر ماده ای دارای محدودیت تنش برشی است (هیچ جسم صلب واقعی وجود ندارد). با در نظر گرفتن این موضوع، اگر مواد کافی در یک منطقه کوچک با هم جمع شوند، به دلیل نیروی گرانشی خود (شکل کمترین انرژی پتانسیل) مواد به شکل کروی در می آیند.
بر این اساس، اگر مواد بسیار سخت یا از نظر کمیت کمتر باشند (مثلاً سیارک‌ها)، جسم ممکن است کروی نباشد. اصطلاحات انرژی آشکارا شامل انرژی پتانسیل گرانشی (منفی)، انرژی جنبشی چرخشی و درونی اجزای تشکیل دهنده (ماده سیاره یا گاز و ستاره های یک کهکشان) می شود.
در غیاب چرخش قابل توجه، انرژی در یک سناریوی کروی متقارن به حداقل می رسد. این مورد برای سیارات است. هر گونه تلاش برای فروپاشی در امتداد یک محور، انرژی بالقوه را کاهش می دهد، اما به قیمت افزایش انرژی داخلی گاز/مایع/ماده ای که سیاره را تشکیل می دهد حتی بیشتر. با این حال، سیاراتی مانند مشتری به اندازه ای سریع می چرخند که به طور مشخص غیر کروی باشند.ممکن است فکر کنید که استدلال مشابهی در مورد یک کهکشان اعمال می شود. با این حال، آنچه اتفاق می‌افتد این است که افزایش انرژی داخلی گاز (نکته مهم است که توجه داشته باشیم که مسطح شدن قبل از شکل‌گیری بیشتر ستارگان رخ داده است) یعنی گاز داغتر می شود و تشعشع می کند. این اجازه می دهد تا فروپاشی رخ دهد، اما یک دیسک به منظور حفظ حرکت زاویه ای ایجاد می شود.
حالا می توانید بگویید، خوب چرا همین اتفاق برای یک سیاره نمی افتد؟ پاسخ مربوط به رابطه بین انرژی درونی مواد سیاره و چگالی آن است. سیارات صخره ای از مواد نسبتاً تراکم ناپذیر ساخته شده اند که در صورت فشرده شدن، انرژی داخلی (فشار) زیادی افزایش می یابد. غول‌های گازی تراکم‌پذیرتر هستند و بیشتر شبیه کهکشان‌ها هستند، اما مراکز آنها تحت فشار انحطاط الکترونی است. چنین اجسامی نمی توانند مقدار زیادی از انرژی درونی خود را تابش کنند و اگر این انرژی بر انرژی دورانی غالب شود، تقریباً کروی می مانند و هرگونه فروپاشی متوقف می شود.ّ
تصویر

nerset

نام: حسین اختر محققی

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۷/۲/۱۷ - ۲۱:۵۸


پست: 74

سپاس: 24

جنسیت:

تماس:

Re: چرا کهکشان ها به دور خود میچرخند؟

پست توسط nerset »

اگر به شکل بازوهای کهکشانی که در برخی از موارد توسط دوربین های طول موج فراسرخ گرفته شده و طولی چند برابر کهکشان دارند توجه کنیم می بینیم که وابستگی چندانی به هسته کهکشانی ندارند و بیشتر شبیه به دنباله ای از بادبادک هستند که به صورت تقریبا آزاد حرکت می کنند و فقط حلقه های کاغذی هستند که آنها را به بادبادک متصل می کند و این یعنی در کهکشان ها هم هسته کهکشانی تاثیر زیادی روی بازوهای بیرونی ندارند و این بازوها بیشتر توسط خودش و به عبارتی کمربند گرانشی موجود در بین ستارگان آن کنترل می شود همانطور که در یک بادبادک رفتار دنباله بادبادک توسط حلقه های متصل به هم کنترل می شود و پیوستگی بین آنها ارتباطی به خود بادبادک ندارد.
حالا سئوالی که پیش می آید این است که این کمربند گرانشی قدرتمند چگونه شکل می گیرد؟
نظریه ای به نام نظریه گرانش حرکتی که البته بهتر بود نام آن به نظریه افزایش عدم تقارن گرانشی ناشی از حرکت تغییر می کرد به طور واضح نشان می دهد که اگر توده ای بسیار بزرگ با سرعتی ثابت و بسیار زیاد حرکت کند بخش جلویی توده که در راستای مسیر حرکت قرار دارد گرانش بیشتری را نسبت به بخش انتهایی توده وارد می کند که در نتیجه این توده در راستای مسیر حرکت فشرده تر می شود و بنابراین اگر این توده شکلی حلقوی داشت و به جای حرکت در یک مسیر مستقیم به دور خودش می چرخید به مرور زمان سرعت چرخش آن افزایش می یافت. دقیقا شبیه به کهکشان های بیضوی که البته با افزایش این سرعت در صورتی که ماده و جرم کافی در حلقه وجود نداشته باشد این حلقه در بخش هایی دچار ترک شده و دنباله ها و بازوهایی از آن جدا می شود و در برخی از موارد هم خیلی زودتر این اتفاق می افتد.
برای درک بهتر پدیده گرانش حرکتی (البته باز هم تاکید می کنم که این نام هیچگونه ارتباطی با مفهوم دیگری در فیزیک که آن به هم گرانش حرکتی گفته می شود ندارد) فرض کنید که خورشید که یک اثر گرانشی مشخص بر کره زمین دارد در یک لحظه ناپدید شود و بنابراین طبق نظریه نسبیت و بسیاری از مشاهدات اثبات شده تقریبا هشت دقیقه طول می کشد تا اثر گرانشی خورشید بر زمین از بین برود.
و این را هم در نظر داشته باشیم که اگر فاصله زمین تا خورشید کمتر بود در نتیجه اثر گرانشی خورشید بر زمین هم بیشتر بود و مثلا ما یک مکان مشخص را در این فاصله کمتر مشخص می کنیم که در نتیجه اثر گرانشی خورشید در آن مکان هم بر روی جرمی دقیقا معادل جرم زمین بیشتر خواهد بود که تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد و تمامی قوانین فیزیک و مشاهدات آن را تصدیق می کنند.
حالا یک سوال اساسی وجود دارد و آن این است که اگر به محض ناپدید شدن خورشید و قبل از اینکه زمین متوجه ناپدید شدن اثر گرانشی خورشید بشود به آن مکان خاصی که اشاره کردیم برود پس در نتیجه اثر گرانش بیشتری از طرف خورشید بر زمین وارد خواهد شد.
حالا فرض می کنیم که خورشید ناپدید نشده و فقط بخواهد که به صورت مستمر به مقدار مشخصی از زمین دور بشود و در همین لحظه هم زمین دقیقا به همان اندازه به سمت خورشید حرکت کند پس در نتیجه فاصله بین زمین و خورشید ثابت خواهد ماند ولی زمین اثر گرانشی بیشتری را از خورشید دریافت خواهد کرد.
حالا اگر بخواهیم که این مسئله را رد کنیم یا باید سرعت اثر گرانش اجسام بر یکدیگر را آنی بدانیم و یعنی محدودیتی برای آن در نظر نگیریم که این مسئله به دلیل کشف امواج گرانشی و بسیاری از قوانین فیزیکی و مشاهدات دیگر وجود ندارد و یا اینکه اثر گرانشی بر دو جسم دقیقا هم جرم که با فاصله یکسانی از یک جسم مرجع قرار گرفته اند را فقط به دلیل اینکه یکی دارای تکانه حرکتی و دیگری ساکن است را مختلف بدانیم که این مسئله هم به طور کامل توسط قوانین فیزیک رد می شود.

ارسال پست