نظریه همه چیز و قرآن

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
kiarash

محل اقامت: black hole

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۸/۵/۲۵ - ۱۳:۲۱


پست: 306

سپاس: 4

Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط kiarash »

محمد مهدي غلامي نوشته شده: مثلا فكر ميكنم آيت الله جوادي آملي باشه كه رياضيدانه و چند نفر ديگه كه الان حضور ذهن ندارم .....
smile038
رياضيدانه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس چرا نوه اش تالا چيزي به ما نگفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ميخواي بدوني نظره خانواده اش نسبت بهش چيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شماره نوه اش رو اگه خواستي بگو واست تو پيغام خصوصي بفرستم...
وقتي نوه اش تو تلويزيون ميبينتش يه کارايي ميکنه انگار که ... ديده؟؟؟؟
اين ايت الله يا بعضي ايت اللهايي که ميگي ايت الشيطانن تا ايت الله....
بله واقعا ترجيح قدرت عدالت بر قدرت مادي ازمايش سخت الهيه که افراد پست و سست عنصري مثل جوادي از اون دسته ان که از اين جور ازمايشا سر بلند بيرون نميان و فقط کساني مثل
حسن زاده املي از پس اون بر ميان...
من احساس ميکنم شما با افراد بسته اي حداقل از نظر سياسي-ديني(نه علمي چون در اين باره نميشه حدس زد)در ارتباطيت...
سعي کنيد مطالب را باوجدان انساني که قران دوم شماست بسنجيد ....
و هر مطلبي که بهتون ميگن باور نکنيد
ريشه ي اکثر بي اعتقادي جووناي ما همين ادماي کثيفن
اميدوارم شما ايشون را با حسن زاده اشتباه گرفته باشيدsmile124
خدارا در حاشيه ميتوان پيدا كرد(داداش البرت)

user8604

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۵/۱۲/۹ - ۱۷:۳۱


پست: 3288

سپاس: 877

Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط user8604 »

sobasa نوشته شده:در سوره رعد آمده است: «الله الذي رفع السموات بغير عمد ترونها؛ خدا [همان] کسي است که آسمان ها را بدون ستون هايي که آنها را ببينيد برافراشت».
درباره اين آيه دو گونه تفسير شده است: نخست اين که «همان گونه که مي بينيد آسمان بي ستون است» ديگر اين که «آسمان ها را بدون ستوني که مرئي باشد برافراشته است که لازمه آن وجود ستوني نامرئي است» که چه بسا منظور همان تعادل جاذبه و دافعه ميان کرات است که از آن به عنوان ستون نامرئي ياد شده است و نيازي نيست که اين ستونها تکيه گاهي غير از ارتباط کرات داشته باشند (ر.ک: تفسير نمونه، ج 10، ص 110 - 112)
اما درباره هفت آسمان به توضيح زير توجه کنيد.
آنچه از آيات قرآن استفاده مى‏شود، آن است كه آسمان‏هاى هفت‏گانه، حقيقتى عينى است؛ چرا كه با اوصافى عينى برخى از آنها را توصيف فرموده است؛ مثلاً: «وزينا السماء الدنيا...؛ ما آسمان دنيا را، به وسيله ستارگان تزيين كرديم».
البته چگونگى هفت آسمان، بر كسى معلوم نيست؛ همان‏گونه كه مجهولات ديگرى در مورد آسمان‏ها و فضاى بى‏كران هستى وجود دارد در فضايى كه ابر اخترها (سوپر نواها) در فاصله هيجده ميليارد سال نورى كشف مى‏شود، پى بردن به چگونگى تلفيق آسمان‏ها و پيوند آنها با يكديگر، كارى ساده و در دسترس نيست.
يكى از احتمالات پيرامون آسمان‏هاى هفتگانه مراتب طولى نظام خلقت است. بر اين اساس، همه جهان مادى آسمان اول است.
پاسخ سؤال را ضمن بررسى سه تعبير كليدى مطرح شده آن، پى مى‏گيريم:
1) آسمان.
2) فضا.
3) محدوديت يا نامتناهى بودن آسمان.
آسمان:
آسمان در لغت به معانى چرخ، فلك، گنبد، فلك اعلى، گردون و... آمده است. نيز قرآن، هنگامى كه از اين عالم محسوس، كه كم و بيش مى‏توانيم از آن آگاهى و اطلاع حاصل كنيم، گفت‏وگو مى‏كند، تعبير سماوات و ارض را به كار مى‏برد: «اللّه الذى خلق السموات و الارض؛ خداوند همان كسى است كه آسمان‏ها و زمين را آفريد»، (ابراهيم / 32). البته گاهى براى تأكيد بيشتر و براى اين كه
محتواى آسمان‏ها و زمين را نيز شامل شود، كلمه «ما بينهما» را اضافه مى‏كند: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بينهما لاعبين؛ ما آسمان‏ها و زمين و آنچه را كه در ميان اين دو است به بازى (و بى هدف) نيافريديم»، (دخان / 38).
سؤالى كه در اين جا روى مى‏كند آن است كه مفهوم سماوات و ارض و ما بينهما چيست؟ آيا كنايه از همه عالم غير از خداست يعنى در بين مخلوقات عالم، غير از عالم ماده، عوالم ديگرى كه مجرد باشند وجود دارد و قرآن در اين تعبير به آن‏ها هم اشاره كرده است؟ يا فقط اشاره به همين عالمى دارد كه ما با آن آشنا هستيم و يا مى‏توانيم آشنا شويم؟ حال يا بدان جهت كه اساسا غير از عالم ماده، عوالم غير مادى (مجرد) وجود ندارد يا اين كه شمول سماوات و ارض بر كل عالم مادى، به معناى نفى مجردات (نفى عوالم غير مادى) نيست بلكه ممكن است عوالم ديگرى نيز باشد منتهى در اين تعبيرات قرآنى (سماوات و ارض و ما بينهما) به آن اشاره‏اى نشده است آيا سماء به معناى جهت بالا و برتر است يعنى فوق يا به معناى موجود عالى است چنان كه از معنى ريشه آن يعنى «سمّو» بر مى‏آيد؟
به دو دليل سماء در قرآن به معناى فوق و جهت بالا و برتر به كار نرفته است:
الف: كلمه فوق قابل جمع بستن نيست زيرا جهت بالا تعدد ندارد امّا سماء در قرآن به صورت جمع به كار رفته است.
ب: آنچه از مفهوم فوق فهميده مى‏شود دلالت بر يك ذات موجود و فرد ندارد در حالى كه سماء در قرآن به عنوان موجودى حقيقى ذكر شده است پس سماء در قرآن به معناى موجود عالى است.
حال اين سؤال مطرح است كه اين ذات (موجود) عالى، مادّى است يا مجرد يا اعم؟ جواب: مانفى نمى‏كنيم كه سماء به معناى غير مادّى هم به كار رفته باشد و شايد در قرآن هم چنين كاربردى وجود داشته باشد ولى اين سماواتى كه در كنار ارض به كار رفته و هفت‏گانه است، مادّى است. اين ادعا، از بررسى آيات متعددى كه در اين زمينه در قرآن آمده است اثبات مى‏شود كه به يكى از آن‏ها اشاره مى‏شود: «ثمّ استوى الى السماء و هى دُخان فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين * فقضهُن سبع سموات؛ سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه به صورت دود بود؛ به آن و به زمين دستور داد: به وجود آئيد (و شكل گيريد)، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه! آنها گفتند، از روى اطاعت مى‏آييم (و شكل مى‏گيريم). در اين هنگام آن‏ها را به صورت هفت آسمان آفريد»، (فصّلت / 11 ـ 12).
«از ظاهر آيه بر مى‏آيد: آنچه بعدها آسمان هفت گانه شد، در آغاز به صورت وحدت موجود بوده است و از دُخان [دود يا به تعبير امروز گاز]، و خداوند آن را به صورت هفت موجود درآورد و هفت آسمان پديدار شد. در اين جا، اگر كسى احتمال بدهد كه اين دود (يا گاز) مادى نيست، ظاهرا بايد ذهن خود را متهم كند! دخان، دُخان مادى است و تعبير هفت آسمان، تعبيرى است كه در ماديات به كار مى‏رود و با مجردات مناسبتى ندارد. بدين طريق از آيه بر آمد كه سماوات هفت‏گانه، مادّى هستند»، (معارف قرآن، محمدتقى مصباح يزدى، ص 235).
البته اين دليل بر اين مطلب نمى‏تواند باشد كه كلمه سماء در همه جاى قرآن به معناى مادى به كار رفته مثلاً در بعضى موارد به مفهوم موجود عالى و علّو در مرتبه به كار رفته است: «و فى السّماء رزقكم و ما توعدون؛ روزى‏تان و آنچه كه به شما وعده داده مى‏شود (ظاهرا منظور بهشت است) در آسمان قرار دارد»، (ذاريات / 22). نمى‏شود گفت چون آب كه حيات و زندگى از آن است، از آسمان مى‏بارد لذا، در آيه، آسمان را منشأ رزق دانسته است زيرا اگر چنين بود مناسب‏تر اين بود كه مى‏فرمود: و فى الارض رزقكم چرا كه حقيقةً روزى آدمى در زمين است. به علاوه، از ظاهر برخى آيات استنباط مى‏شود كه هر چه در اين عالم مادى است از آن عالم فوق نازل مى‏شود: «و ان من شى‏ءٍ الاّ عندنا خزائنه؛ خزاين همه چيز، تنها نزد ماست»، (حجر، آيه 21). يعنى همه چيز در آنجاست و سپس به عالم ماده نزول مى‏كند و روزى انسان هم بايد از نزد خدا نازل شود. حتى هستى همه بايد از مرتبه بالاتر نازل شود. اين كه در آيه مطرح شده است بهشت هم در آسمان است (و ما توعدون) يعنى چنين نيست كه بهشت در يكى از كُرات آسمانى قرار دارد. در قيامت همه اين عوالم دگرگون مى‏شود. حقيقت بهشت، الآن هم در عالم ديگرى موجود است و در روز قيامت مجسم خواهد شد و مردم خود را در آن عالم خواهند يافت. آيات متعدد ديگرى نيز در قرآن هست كه بر اسكان غير مادى آسمان دلالت دارند، (ر.ك: مائده / 112 و 114، سجده / 50، بقره / 22 و...).
تا اين جا روشن گرديد كه آسمان در قرآن هم به مفهوم مادى استعمال شده است؛ يعنى همين فضاى گنبدى شكل قابل مشاهده كه قابل رؤيت است و هم به مفهوم غير مادى. حال چنين مى‏گوئيم: خواه آسمان را به مفهوم مادى بگيريم يا غير مادى، در هر صورت هر دو به تصريح قرآن مخلوق خدا هستند هم چنان كه در آيه 31 سوره ابراهيم در ابتدا به آن اشاره گرديد بديهى است مخلوق خدا كه نمى‏تواند خدا قرار گيرد.
فضا:
در مورد فضا هم بايد گفت در لغت به معنى مكان وسيع، زمين فراخ، مكانى كه كره زمين در منظومه شمسى اشغال مى‏كند استعمال شده است و هم چنان كه از موارد استعمالش پيدا است، يك مفهوم مادى است و نمى‏تواند واجب الوجود و خدا، كه از ماديات و جسمانيات نيست قرار گيرد. هر چند با دقت عقلى بيشترى، فضا چيزى جز ظرف قرار گرفتن اشياء نيست و خود يك وجوه حقيقى و عينى ندارد.
نامتناهى بودن آسمان:
به گفته برخى دانشمندان اگر منظور از آسمان، آسمان مادى است يعنى بخشى از عالم طبيعت كه محل استقرار كُراتى از قبيل ماه، خورشيد و ستارگان و... است به دلايل زير، چنين ادعائى درست نيست:
1- اگر در تعريف جسم بگوئيم آنچه كه محدود به سطح است، اساسا جسم نامتناهى وجود نخواهد داشت. مقتضاى هر جسمى آن است كه در مكانى باشد. اگر شيئى نامتناهى باشد مكان آن نيز نامتناهى خواهد بود امّا چون مكان از لحاظ مقدار متناهى و محدود است، شى‏ء نيز بايد متناهى باشد.
2- از خصوصيات جسم، داشتن ابعاد و امتداد مشخّص و اشغال ظرفى به عنوان مكان است لذا نمى‏شود درباره جسم سخن گفت اما حرفى از مكان در ميان نباشد. از طرفى ممكن نيست كه مكان بزرگتر از بزرگى جسمى باشد كه آن را اشغال كرده است پس در اين صورت ديگر جسم نامتناهى نمى‏باشد. جسم هم به نوبه خود نمى‏تواند بزرگتر از مكان خود باشد زيرا در اين صورت يا بايد خلاء وجود داشته باشد و يا جسمى كه طبيعةً مى‏تواند در مكانى متمكّن نباشد.
3- «به طور كلى، قبول اين نظريه كه جسم نامتناهى وجود دارد و اين عقيده كه براى اجسام، مكانى نيز هست غير ممكن است؛ چه، اگر راست است كه هر جسم محسوس داراى سنگينى و سبكى است و اگر حركت طبيعى جسم سنگين به سوى مركز و جسم سبك به طرف بالاست، اين امر نيز ضرورتا بايستى در مورد نامتناهى صادق باشد ولى چنين چيزى ممكن نيست كه نامتناهى، به تمامى، اين جا يا آن جا باشد و يا نيمى از آن اينجا و نيمى از آن، آن جا باشد. در واقع چگونه يك جزء نامتناهى بالا خواهد بود و جزء ديگر پائين و جزء ديگر در وسط و جزء ديگر در منتها؟ به علاوه، هر جسم محسوس در يك مكان است و انواع مكان عبارتند از بالا ـ پائين ـ جلو ـ عقب، راست، چپ و اين فصول و مميّزات نه فقط نسبت به ما و بالوضع است بلكه در كل نيز صدق مى‏كند و غير ممكن است كه اين فصول در نامتناهى باشد. به طور كلى، اگر وجود مكان نامتناهى غير ممكن باشد و اگر راست باشد كه هر جسمى در مكانى است، پس جسم نامتناهى نمى‏تواند وجود داشته باشد. اينك، «در يك جائى» مقوله مكان است و چيزى كه تحت مقوله مكان قرار مى‏گيرد در يك جائى است. بنابراين همان گونه كه نامتناهى نمى‏تواند كميت باشد، زيرا مستلزم اين خواهد بود كه كميت خاصى باشد... همين طور مقوله مكان (اين)، مناسب آن نيست زيرا در اين صورت بايد آن در جائى باشد يعنى در فوق يا در تحت و يا در يكى ديگر از جهات شش گانه و هر يك از اين جهات هم امرى متناهى است»، (طبيعت، ارسطو، ص 172 ـ 171). پس چنانچه منظور از آسمان، آسمان مادى است نمى‏تواند بى نهايت باشد. اما اگر منظور از آسمان، آسمان غير مادى است، گرچه بى نهايت بودن، به طور قطع نمى‏تواند مورد انكار واقع شود اما از آن جا كه خود مخلوق خداست، مخلوق خدا، به تصريح قرآن، نمى‏تواند خداى جهان باشد.
منابع:
1) معارف قرآن، مصباح يزدى، محمدتقى، انتشارات مؤسسه در راه حق، قم، 1367 ش.
2) طبيعت، ارسطو، ترجمه دكتر على اكبر فرورقى، انتشارات دانشگاه ملى ايران، تهران، 1358 ش.
منابعى براى مطالعه بيشتر:
1) آفريدگار جهان، آيت‏الله مكارم شيرازى.
2) شناخت علمى ماترياليسم و اسلام، دكتر عبدالحسين كافى.
3) ماترياليسم و متافيزيك، دكتر محمد صادقى.
smile048
واقعا حال خوندن این چرت و پرتها رو نداشتم ولی...
داریم
«وزينا السماء الدنيا...؛ ما آسمان دنيا را، به وسيله ستارگان تزيين كرديم».
در آن زمان که محمد این دیوان شعر را از خود دروکرد مردم معتقد بودند که که ستارگان حقیقتا چراغ های آسمانند و برای زیور آسمان هستند. smile055 smile058
و این که در قرآن دقیقا همین موضوع را بدون کم و کاست بیان کرده و البته محمد هم در کتاب خود به این موضوع تاکید کرده که ما قرآن را به زبان ساده بیان کردیم نتیجه میگیریم که متن ادبی محمد از لحاظ علمی حتی چند سال هم فراتر زمان چیزی را بیان نکرده.
اگر شما این حقیقت را منکر شوید منطق را زیر سوال بردید.

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط aht_Astronomy »

شما روي مسئله رو مي خونيد درونش مي مونه


خواهشا قران را عميق تر بخوانيد

smile049

user8604

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۵/۱۲/۹ - ۱۷:۳۱


پست: 3288

سپاس: 877

Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط user8604 »

aht_Astronomy نوشته شده:شما روي مسئله رو مي خونيد درونش مي مونه


خواهشا قران را عميق تر بخوانيد

smile049
عجب !
تو مدعی هستی از من عمیق تر قرآن رو خوندی؟
smile055

kakero

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۱۰ - ۱۵:۵۳


پست: 26



Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط kakero »

edwardfurlong نوشته شده:
sobasa نوشته شده: smile048
واقعا حال خوندن این چرت و پرتها رو نداشتم ولی...
داریم
«وزينا السماء الدنيا...؛ ما آسمان دنيا را، به وسيله ستارگان تزيين كرديم».
در آن زمان که محمد این دیوان شعر را از خود دروکرد مردم معتقد بودند که که ستارگان حقیقتا چراغ های آسمانند و برای زیور آسمان هستند. smile055 smile058
و این که در قرآن دقیقا همین موضوع را بدون کم و کاست بیان کرده و البته محمد هم در کتاب خود به این موضوع تاکید کرده که ما قرآن را به زبان ساده بیان کردیم نتیجه میگیریم که متن ادبی محمد از لحاظ علمی حتی چند سال هم فراتر زمان چیزی را بیان نکرده.
اگر شما این حقیقت را منکر شوید منطق را زیر سوال بردید.
بسم الله الرحمن الرحیم
این قران کتابی است بسیار بزرگوار سودمند و گرامی *در لوح محفوظ سر حق که جز دست پاکان به آن نرسد*تنزیلی از پروردگار عالمیان است* واقعه«77-79»
قرآن کتابی است برای هدایت مردم وتنها اندیشمندانند که می تونن اون رودرک کنندو البته این کتاب برای افرادبی اندیشه و سطحی نگر یک کتاب معمولی ودیوان درو شده توسط حضرت محمّد(ص) است
اگه مردم دوران پیامبر(ص) این طور قران رو می فهمیدند به خاطر درک پایین و سطح اطلاعات کمشون بوده من نمی دونم شما چه اصراری دارید که مثل مردم 1400سال پیش فکر کنید
البته این قرآن کتابی است که در سطح فکر شما کوچک می شودو در سطح فکر اندیشمندان و معصومین بزرگوارو عزیز است که بازهم این یکی از معجزات قرانه
قرآن کتابی است که بعد از 1400 سال همچنان بدون تحریف باقی مانده و یک معجزه ایست برای مردم البته مردمی که فکر می کنند وشما درحدی نیستید که به تونید اون رو به یک دیوان تشبیه کنید و اون رو زیر سوال ببرید درضمن شما باید بدونید این کتاب دیوانی نیست که حضرت محمد(ص) اون رو درو کرده باشه بلکه سخنان پروردگاراست
شما حق ندارید به اعتقادات مردم توهین کنید اگه قرآن از نظر شما خیلی عوامانه است باید بدونید این کتاب برای ما یک معجزه و البته بزرگترین کتاب علمی است که درک خیلی از حقایق علمی اون برای ما باسطح اطلاعات کممون مشکله خیلی از دانشمندان جهان از قران کمک های زیادی گرفتن
واقعا متاسفم که با ید در یک سایت ایرانی همچنین بحث هایی بشه که قران توسط چند نفر زیر سوال برده بشه و سخنان ارجمند قرآن چرت و پرت تلقی بشه
جنابعالی می خواستید قبل از ورود به این تاپیک عنوان (نظریه ی همه چیز و قران) اون رو بخونید فکر نمی کنم این تاپیک جایی برای افراد بی اعتقاد به قرآن باشه
smile045

kakero

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۱۰ - ۱۵:۵۳


پست: 26



Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط kakero »

از دیدگاه قرآن
انقباض جهان
اگر چگالى جهان حدود ۱۰ برابر چگالى كنونى باشد آنگاه نيروى جاذبه بين كهكشان ها آنقدر زياد مى شود كه انبساط آنها را متوقف مى كند و دوباره آنها را به نقطه آغاز خلقت باز خواهد گرداند.
چنانکه قرآن میگوید :
« روزی که آسمان را مانند "طومار نوشته ها" در هم میپیچیم و مانند " آفرینش نخست که آفریدیم " آنرا باز میگردانیم ، این وعده ایست که بر عهده ی ماست و ما بی تردید انجام دهنده ان خواهیم بود »انبیا104

دوستان طومار را در نظر بگیرید چگونه باز و بسته میشود در حالیکه نه زیاد شده و نه کم شده
وچه تشبیه زیبایی جهان به مانند صومار نوشته هاست.
جهان در ابتدا مثل طومار پیچیده شده بود و سرانجام هم چنین میشود این وعده ای است که خداوند داده است.
سیاهچاله
يکي از معجزات علمي که در قرآن آمده است، در مورد سياه چاله ها مي باشد.
خداوند با اشاره به مشخصات خاصي، در آيه زير به سياه چاله ها اشاره مي کنند.
اين مشخصات عبارتند از :
?) آن ها ستارگاني در حال حرکت هستند.
?) آن ها پنهان هستند.
?) آن ها ستارگاني جارو کننده هستند.
شرمنده شماره ی آیات و نام سوره ها رونمی دونم
سوره ي 86 (طارق): آيات 1 تا 3:
"سوگند به آسمان و كوبنده ي شب! و تو نمي داني كوبنده ي شب چيست. همان ستاره ي ثاقب است!"
در عربي "ثقب" به معناي چاله و "ثاقب" به معناي چيزي است كه چاله را ايجاد مي كند.

سرعت نور و نسبیت
سوره معارج آيه 4

تَعْرُجُ الْمَلَئكةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فى يَوْمٍ كانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْف سنَةٍ

ترجمه:
فرشتگان و روح (فرشته مخصوص ) به سوى او عروج مى كنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است
(در يك روز به او عروج مى كنند كردند كه اين معادل پنجاه هزار سال براي انسان است)


گفته شده وقتی فرشته های حرکت میکنند برای آنها یک روز زمان میبرد ولی برای انسانها پنجاه هزار سال طول میکشد!
یعنی قرآن 1400 سال پیش با یک پیامبر که از نظز آکادمیکی بیسواد بوده،گفته زمان نسبی است و بستگی به دید طرف دارد، فرشته یک روز احساس میکند وانسان پنجاه هزار سال!
واقعاً همچین جمله ای در نگاه علم گذشته قابل درک نبود و به شرط ایمان فوقش یک ماورا طبیعه در نظر گرفته میشد.



البته در جاهای مکرر قران این نسبیت زمان را داریم، به کرات در قیامت و برزخ و صبر خدا بر اعمال بندگان و...
انفجار نخستین
جهان پس از انفجار بزرگ بوجود آمده و از آن زمان تا کنون همچنان در حال انبساط است.حقيقتاً نيز دستگاه آفرينش و نظامي كه فعاليتهاي گوناگون جهان را به سوي هدفهاي آفرينش و آرمانهاي هستي پيش مي راند بسيار شگفت آور و حيرت بخش است خداوند متعال می فرمايد:{ أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ} [الأنبياء : 30] آيا کافران نمی بينند که آسمانها وزمين بهم متصل بوده وسپس آنهارا از هم جدا ساخته ايم وهر چيز زنده ای را از آب آفريده ايم. آيا ايمان نمی آورند؟.
بيگ بنگ و انبساط دنيا:
سوره ي 55 (الرحمن): آيه ي 37:
"آسمان ها روزي دوباره شكاف برمي دارند و مانند گل سرخي باز مي شوند!"
سوره ي 51 (الذاريات): آيه ي 47:
"و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا كرديم و همواره آن را وسعت مي بخشيم!"

نسبت عمر دنيا به عمر زمين:
سوره ي 50 (ق): آيه ي 38:
"ما آسمان ها و زمين و آنچه در ميان آنهاست در شش روز آفريديم و هيچ گونه رنج و سختي اي به ما نرسيد"
سوره ي 41 (فصلت): آيه ي 9:
"بگو: آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد و براي او همانندهايي قرار مي دهيد؟ او پروردگار جهانيان است!"
امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمين را 4.5 ميليارد سال پيش بيني مي كنند.
اين در حالي است كه عمر دنيا 13.5 ميليارد سال برآورد شده است.
در قرآن آمده كه زمين در دو روز و دنيا در شش روز خلق شد. (عمر دنيا 3 برابر عمر زمين است).
اگر اين موضوع را با شواهد عيني امروز مقايسه كنيم هيچ كمبودي ديده نمي شود!
عمر دنيا (13.5 ميليارد سال) را بر عمر زمين (4.5 ميليارد سال) تقسيم كنيد.
جواب 3 بدست مي آيد.
smile029

sobasa

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۱۲ - ۱۴:۵۲


پست: 25



Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط sobasa »

"
و خورشيد در قرارگاه خود در حرکت است" يس 38
"و الشمس تجري لمستقر لها"
واژه " مستقر" به معني: جاي ثابت و مشخصي است که شي يا فرد در آن است ضمن اينکه به اينطرف و آنطرف نيز رفت و آمد مي کند. خورشيد همانطور که آيه توصيف مي کند در "مستقر" خود در حرکت است.
"مستقر" آن مرکز منظومه شمسي است که جاي ثابت و مشخص آن است. و حرکت آن از جمله حرکت آن در مداري در کهکشان راه شيري است که با سرعت 900000 کيلومتر در ساعت در آن در حرکت است و 225 ميليون سال طول مي دهد تا آن را طي کند.
" و چراغي (خورشيدي) با شراره هاي بزرگ قرار داديم"نبا 13
خورشيد بمثابه چراغ مي ماند:
تشبيه خورشيد به چراغ به اين معني است که خورشيد سوختي را مي سوزاند و نور و گرما مي دهد. خورشيد از عنصر هيدروژن و هليوم تشکيل شده. به دليل دماي بسيار زياد درون آن، پيوسته بخشي از هيدروژن مي سوزد و به هليوم تبديل ميشود و مقادير زيادي نيز انرژي مانند گرما و نور و تشعشعات آزاد مي کند. و به اين ترتيب بمثابه چراغ مي ماند. سطح خورشيد نيز همانگونه که قرآن آن را توصيف نموده، از جمله به شکلي که در تصوير مي بينيم شراره هاي بزرگ دارد.
"اوست که خورشيد را نور اصلي و ماه را نور بازتابي قرار داد". يونس 5
"ضيا» و ضو»" درخشش و تابشي است که از خود شي ساطع مي شود، مانند تابش و درخشش چراغ و شمع. و "نور" روشنائي و تابشي است که از خود شي ساطع نمي شود بلکه بازتاب تابش ضيا» است.
و اينکه آيه مي گويد: خورشيد "ضيا»" است و ماه "نور"، به اين معني است که تابش خورشيد از خود آن است ولي تابش ماه از خود آن نيست بلکه بازتاب تابش خورشيد است.
(اين موضوع در سوره نوح و به نقل از حضرت نوح آمده. يعني وي چند هزار سال پيش از ميلاد حضرت مسيح به مردم گفته بوده که: تابش خورشيد از خود آن و تابش ماه بازتاب تابش خورشيد است. )
" سوگند به ستاره وقتيکه از بالا به گودال فرو مي افتد (يا فرو مي ريزد)". نجم 1
والنجم اذا هوي
"هوي" فعل گذشته از مصدر هوي است. "هوي": بمعني: فرو افتادن يا فرو ريختن از بالاي زمين يا از روي زمين به درون زمين است. يعني افتادن به درون گودال و چاله و چاه و غيره. ("خرور" بمعني: فرو افتادن با سر يا پيشاني است "حط" بمعني: فرود آمدن يا فرود آوردن يا فرو نهادن است (مانند فرود آمدن هواپيما و پرنده) "هبوط" بمعني: دچار اشکال و ايراد شدن و از بالا به زمين فرو افتادن يا سرنگون شدن است. برخي اشتباها از اين واژه براي فرود آمدن هواپيما استفاده مي کنند. " سقوط" به معني: فرو افتادن چيز بدرد نخور يا چيز بحال خود رها شده است. مانند: سرنگون شدن يک ميوه خراب شده نزول به معني: پائين آمدن است و انهيار به معني: فرو ريختن ناشي از پوکي است).
نکته آيه "فرو افتادن يا فرو ريختن ستاره در چاله" است:
وقتي ستاره اي خيلي بزرگ باشد، (بيش از 100000 برابرزمين باشد) نيروي جاذبه و فشار درستاره نوتروني آنقدر زياد مي شود که نوترونها تحت فشار خرد مي شوند و ماده در هم مي شود وبه چاله تبديل مي شوند. (نوترون ذره بدون بار الکتريکي استکه جرم آن تقريبا مساوي پروتون است و در کليه هسته هاي اتمي بجز هسته هيدروژن وجود دارد).
چاله ها چنان نيروي جاذبه قوي دارند که حتي نور نيز نمي تواند آنها راترک کند. به اين خاطر ديده نمي شوند و سياهچاله ناميده شده اند، اين چاله ها ستارگان اطراف را به طرف خود مي مکند يامي بلعند و در خود فرو مي برند. و به اين شکل به تعبير قرآن ستاره در چاله سقوط مي کند.
(علت اينکه قرآن "مکيده شدن يا بلعيده شدن ستاره توسط چاله سياه" را"فرو افتادن ستاره در گودال" تعبير کرده اين است که سمت فرو افتادن (يعني سمت پائين) سمت کشش نيروي جاذبه است، وسمتي که ستاره توسط نيروي جاذبه چاله سياه کشيده مي شود نيز همان سمت پائين مي شود.به اين دليل "مکيده شدن ستاره" توسط چاله سياه را "فرو افتادن يا فرو ريختن ستاره در چاله" ناميده است).
" نه به خورشيد و نه به ماه هيچکدام سجده نکنيد، بلکه به خدائي سجده کنيد که آنها را (يعني: ماهها و خورشيدها را) آفريد"
خورشيدها و ماهها وجود دارد!
در زبان عربي "ضمير" براي مفرد (يکي) و براي مثني (دوتا) و براي جمع (سه تا و بالاتر از آن) صرف مي شود. آيه از ماه و خورشيد که دوتا هستند صحبت مي کند ولي بجاي ضمير دوتائي مناسب آنها که "هما" به معني "آندو" باشد، ضمير جمع "هن" به معني "آنها" بکار برده است. يعني مي گويد: به خدائي سجده کنيد که خورشيدها و ماه ها را آفريد.
در زمان صدر اسلام تا پيش از اختراع تلسکوپ کسي خورشيدي و ماهي غير ماه و خورشيدي که مي بينيم را نمي شناخت. از زمان اختراع و بکارگيري تلسکوپ (هزار سال پس از محمد) تا کنون (در منظومه شمسي) دهها ماه کشف شده است.
"خدا آن است که هفت جو را آفريد و از زمين نيز چيزي مانند آنها".طلاق 12
همانطور که قرآن مطرح کرده زمين در واقع از 7 قشر (7 لايه) تشکيل مي شود:

1- قشر خارجي زمين. اين قشر اساسا از سنگ خارا و کوههاي آن تشکيل شده.دما در عمق يازده کيلومتري به 1100 در جه مي رسد.
2 -قشر زير قشر خارجي. اين قشر از مگنزيم و سليکات آهن تشکيل شده و در 400 کيلو متري دما تقريبا1400 در جه است.
3 -سومين قشر زمين در عمق ميان 400 تا 700 کيلومتري قرار دارد. و از همان عناصر قشر بالائي تشکيل شده است. دما در آن بالاي 1400 درجه است.
4- چهارمين قشر تا 2900 کيلومتري عمق امتداد دارد. پائين آن آهن و سليکات منزيم تقريبا3800 درجه گرم است.
5- دماي آن بالاي 3800 درجه است و فعل و انفعالات خشونت باري در آن صورت مي گيرد.
6 -ششمين قشر از آهن و آلياژ فلز نيکل و مقادير کمي سولفيد آهن تشکيل شده.گفته مي شود که جريانهاي اين قشر باعث نيروي آهن ربائي زمين مي شود. دماي آن ميان 3800 تا 4200 درجه است.
7- از همان آهن و نيکل قشر بالائي خود تشکيل شده و در مرکز آن دما به 6000 درجه مي رسد.
جز» 27 سوره الرحمن آيه 37
"فاذا انشقت السما» فکانت ورده کالدهان"
"آنگاه که آسمان از هم بشکافد و چون گل سرخ و روغن گداخته باشد."
بر اساس تصويري که چندي پيش تلسکوپ هابل از يکي از پيچيده ترين سحاب هاي نجومي بنام " سحابي چشم گربه " پبت کرده است، ساختارهاي حيرت آوري در اين سحابي معلوم شده که شامل پوسته هاي گازي متحد المرکز، فوران هاي پر سرعت گاز، و گره هاي گازي غير معمول متاثر از شوک که تخمين زده مي شود 1000 سال سن داشته باشد، مي شود.

sobasa

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۱۲ - ۱۴:۵۲


پست: 25



Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط sobasa »

1- خلق جهان
خلق جهان بدین ترتیب در قرآن کریم بیان می شود: (سوره انعام : 101)(منبع شماره 1)

بَدِیعُ السّمواتِ وَ الاَرض....
اوست پدیدآورنده آسمانها و زمین....

مطلب بالا با اطلاعات علمی نوین کاملا هماهنگی دارد ، آخرین اطلاعات و کشفیات بدست آمده در زمینه فیزیک و نجوم تأیید کننده این مطلب می باشد که جهان با تمام بزرگی و قدمت فراوان از یک انفجار بزرگ به وجود آمده اند (تئوری بیگ بَنگ big bang)
تئوری بیگ بَنگ بیان می کند که جهان از انفجار بزرگ و عظیم یک نقطه تقریبا در 15 میلیارد سال پیش به وجود آمده است. تئوری بیگ بَنگ امروزه به عنوان تنها جواب علمی پیدایش جهان در تمامی محافل علمی به کار می رود. تا قبل از انفجار بزرگ امکان وجود هیچ چیز نبوده که بتوان آن را ماده نامید وماده ، انرژی و زمان وجود نداشته اند که بتوان به وسیله فیزیک و متافیزک تجزیه و تحلیل کرد،این در فیزیک به عنوان هیچ چیز نامیده میشود، در این چنین فضایی به ناگاه ماده انرژی و زمان به وجود می آید؛ این مطلب علمی که به تازگی علم بشر به آن دست پیدا کرده است 1400 سال پیش در قرآن کریم بیان شده است.

2- بزرگ شدن جهان
14 قرن پیش زمانی که نجوم و ستاره شناسی دارای مطالب چندانی نبود بزرگ شدن جهان و رشد آن در همه ابعاد بدین شکل در قرآن بیان می شود.

وَالسَّماءَ بَنَینهَا بِأَ ییدٍ وَ إنَّا لَمُوسِعُونَ (سوره الذّاریات-47)(منبع شماره 2)
و ما آسمان را به قدرت واسعه بنا نهادیم و ما آن را یگانه وسعت بخشنده ی خلقت هستیم.
And We did build the sky with the Embracing Power and We are The Only Expander of the Creation.


کلمه آسمان در بیشتر قسمتهای قرآن کریم به عنوان کهکشان هم مورد استفاده قرار می گیرد. در این آیه بیان می شود که کهکشانها و جهان همواره در حال بزرگ شدن و وسعت پیدا کردن می باشد، این مطلب هم در اوایل قرن20 به اثبات رسید.
در اوایل قرن 20 تنها ایده ای که در این مورد بر تمام جهان حکومت می کرد ، نظریه بدون تغییر بودن جهان و ثابت بودن کهکشانها بود ، ولیکن هم اکنون تحقیقات علمی به کمک جدیدترین تکنولوژی های روز به این نتیجه رسیده اند که جهان دارای ابتدا و مقدمه بوده وهمواره در حالت تغییر و به سوی بزرگ شدن می باشد.
این تئوری و ایده که جهان دارای ابتدا بوده و بدون هیچ وقفه ای در حال بزرگ شدن می باشد در اوایل قرن 20 توسط دانشمند و فیزک دان روسی اَلِکساندر فِریدمَن و محقق بلژیکی گیورگ الِمِتر به صورت یک نظریه بیان شد و در سال 1929 با تحقیقات ستاره شناس آمریکایی اِدوین هابل به صورت رسمی به ثبت رسید. این ستاره شناس با مشاهده مستمر کهکشانها توسط تلسکوپ بسیار قوی، به این مطلب پی برد که ستاره ها و کهکشانها همواره از هم دور و از یکدیگر فاصله می گیرند، اگر در نظر بگیرم که کهکشانها از یکدگر به طور دائم در حال فاصله گرفتن می باشند پس جهان که از همین کهکشانها تشکیل شده مرتب در حال بزرگ شدن می باشد.
این کشف مهم در سالهای اخیر به کرات به اثبات رسیده است. جالب است که این مطلب مهم در 1400 سال پیش زمانی که مردم خورشید و ماه را به عنوان پروردگار می پرستیدن، قرآن کریم این چنین مطلبی را بیان می کند البته آن هم نه برای مردم آن زمان بلکه برای ما، تا این گونه مسائل یکی از میلیاردها نشانه برای پیدا کردن راه صحیح و یک تو گوشی محکم برای کسانی باشد که می گویند دین اسلام مانع از پیشرفت بشریت حتی در زمینه علمی است.

3- مدارها
حرکت اجرام آسمانی در قرآن بدین شکل بیان می شود:

وَ هُوَ الَّذی خَلقََ الَّیلَ وَ النّهَارَ وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ کُلٌ فِی فلکٍ یَسبَحُونَ (سوره الانبیاء- 33)
و اوست کسی که شب و روز و خورشید و ماه را که هر یک در مدار معینی سیّر می کنند، بیافرید.
حرکت خورشید هم در مداری مشخص به دین شکل بیان می شود:

وَ الشَّمسُ تَجرِی لِمستَقَرٍّ لّها. ذلِکَ تَقدِیرُالعَزِیزِ العَلیم.(سوره یس- 38)
و (نیز) خورشید که دائم به سوی قرارگاه خویش روان است. این فرمان خدای مقتدر دانا است.
این حقیقت بیان شده در قرآن در عصر مدرن و به کمک قوی ترین تلسکوپ ها و ماهواره های تحقیقاتی به اثبات رسیده است و طبق بیان متخصصین خورشید در مداری با نام سُلار AX با سرعت بسیار زیاد 720 هزار کیلومتر در ساعت در حرکت می باشد ، با توجه به این مطلب خورشید در روز فاصله ای معادل 17280،000کیلومتر را طی می کند و همراه با خورشید تمام سیاره های منظومه شمسی نیز در حرکت می باشند و همچنین طبق مطلب بالا تمامی ستاره ها هم دارای این چنین حرکتی می باشند.
حرکت کلیه اجرام آسمانی در مداری معین و مشخص هم بدین شکل بیان می شود:
وَ السَّماءِ ذاتِ الحُبُکِ (سوره الذاریات- 7)
و قسم به آسمان که در آن راه های بسیار است.
در جهان تقریباً حدود 200میلیارد کهکشان وجود دارد که هر کدام از این کهکشان ها به طور متوسط دارای 200 میلیارد ستاره می باشند که بیشتر آنها دارای سیاره می باشند که همانند منظومه شمسی به دور ستاره مرکزی در گردش می باشند.
تمامی این اجرام آسمانی بر روی مداری دقیق و منظم میلیاردها سال است که در حرکت می باشند حرکتی که در هماهنگی کامل با دیگر اجرام و دارای نظمی بسیار دقیق می باشد. بعضی از این سیاره ها دارای قمر می باشند، که آنها هم در مداری معین و منظم در حرکتند و مسئله مهم تر اینکه همانگونه که در بالا توضیح داده شد کهکشان ها هم در مسیری مشخص در حرکتند و در مسیر این حرکت جمعی هیچ یک از اجرام آسمانی با دیگری برخورد نمی کند، مدار آنها دارای تقاطع نمی باشد.مشاهدات دانشمندان نشان داد که حتی زمانی که بعضی از کهکشان با یکدیگر برخورد کردند انتظار می رفت که یکی از آنها توسط دیگری از بین برود و یا بعضی از اجزاء آن دو نابود شود، ولیکن هیچ اتفاقی روی نداد و آن دو کهکشان بدون هیچ مشکلی از کنار یکدگر گذشتند.
انسانهای آن زمان قطعاً دارای تلسکوپ های قوی، ماهواره های تحقیقاتی و تکنولوژی نبودند که بتوانند میلیونها کیلو متر آن طرف زمین را مشاهده کنند، گذشته از آن در مسائل علمی هم دارای جا و مکان کنونی نبودند در کل در آن زمان امکان گفتن این مطلب که آسمان دارای راه های بسیاری است وجود نداشت.
اعجاز های علمی قرآن
smile027

user8604

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۵/۱۲/۹ - ۱۷:۳۱


پست: 3288

سپاس: 877

Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط user8604 »

kakero نوشته شده:این قران کتابی است بسیار بزرگوار سودمند و گرامی *در لوح محفوظ سر حق که جز دست پاکان به آن نرسد*تنزیلی از پروردگار عالمیان است* واقعه«77-79»
نه بابا!
اعوذوبالله ش یادت رفتا
kakero نوشته شده:قرآن کتابی است برای هدایت مردم وتنها اندیشمندانند که می تونن اون رودرک کنندو البته این کتاب برای افرادبی اندیشه و سطحی نگر یک کتاب معمولی ودیوان درو شده توسط حضرت محمّد(ص) است
و لابد شما هم یکی از آن اندیشمندانی هستید که توانستید آن را درک کنید؟! smile021
kakero نوشته شده:اگه مردم دوران پیامبر(ص) این طور قران رو می فهمیدند به خاطر درک پایین و سطح اطلاعات کمشون بوده من نمی دونم شما چه اصراری دارید که مثل مردم 1400سال پیش فکر کنید
کسانی که مفهوم سفسطه را نمیدانند یک نمونه بارزش را جناب کاکرو انجام دادند.! smile022
kakero نوشته شده:البته این قرآن کتابی است که در سطح فکر شما کوچک می شودو در سطح فکر اندیشمندان و معصومین بزرگوارو عزیز است که بازهم این یکی از معجزات قرانه
چرا اینها هی دانشمندان دانشمندان میکنند اما نام یکی از آن ها را نمی آورند؟! smile055
kakero نوشته شده:قرآن کتابی است که بعد از 1400 سال همچنان بدون تحریف باقی مانده
میتونی ثابت کنی؟!اگر خبر نداری بدون همین الانش 14 تا روایت از قرآن هستش!
kakero نوشته شده:یک معجزه ایست
اینها اینقدر معجزه معجزه میکنن چرا یکی از معجزاتش را نمی آورند؟
kakero نوشته شده:شما درحدی نیستید که به تونید اون رو به یک دیوان تشبیه کنید
خبر نداری.ما در حدی هستیم که پیامبرتان راهم فقط یک شاعر میدانیم!
kakero نوشته شده:اون رو زیر سوال ببرید
خود به خود زیر سوال هست!
kakero نوشته شده:درضمن شما باید بدونید این کتاب دیوانی نیست که حضرت محمد(ص) اون رو درو کرده باشه بلکه سخنان پروردگاراست
چی میگیییییییی!!!! smile048
kakero نوشته شده:شما حق ندارید به اعتقادات مردم توهین کنید اگه قرآن از نظر شما خیلی عوامانه است باید بدونید این کتاب برای ما یک معجزه و البته بزرگترین کتاب علمی است
یه انسان خوب وقتی حقیقتی رو میفهمه باید به بقیه هم بگه. این توهین نیست.
این حرفتو قبول دارم!وقتی بزرگترین کتاب علمی مسلمانا یک کتاب افسانه باشد مسلمه هیچ پیشرفتی در علم نخواهند داشت!و البته همه وضعیت علمی کشورهای اسلامی را میدانند که چگونه است. smile051
kakero نوشته شده:درک خیلی از حقایق علمی اون برای ما باسطح اطلاعات کممون مشکله
ما را با خودتان یکی نکنید. ما حقیقت قرآن را دریافتیم.اگر شماسطح اطلاعاتتان مربوط به کتابهای دینی و رسانه ی ملی(ببخشید !رسانه ی شخصی اسمشو نبر!)مشکل خودتان است نه ما.
kakero نوشته شده:واقعا متاسفم که با ید در یک سایت ایرانی همچنین بحث هایی بشه که قران توسط چند نفر زیر سوال برده بشه و سخنان ارجمند قرآن چرت و پرت تلقی بشه
smile058 بدون شرح!
kakero نوشته شده:جنابعالی می خواستید قبل از ورود به این تاپیک عنوان (نظریه ی همه چیز و قران) اون رو بخونید فکر نمی کنم این تاپیک جایی برای افراد بی اعتقاد به قرآن باشه
شما حتی در این مورد هم اشتباه فکر میکنید. وظیفه ی خودمیدانیم که جلوی چنین دروغ هایی گرفته شود.(برای جلوگیری از افزایش معجرات قرآن!)
kakero نوشته شده:smile045
smile013

user8604

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۵/۱۲/۹ - ۱۷:۳۱


پست: 3288

سپاس: 877

Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط user8604 »

kakero نوشته شده:از دیدگاه قرآن
انقباض جهان
اگر چگالى جهان حدود ۱۰ برابر چگالى كنونى باشد آنگاه نيروى جاذبه بين كهكشان ها آنقدر زياد مى شود كه انبساط آنها را متوقف مى كند و دوباره آنها را به نقطه آغاز خلقت باز خواهد گرداند.
چنانکه قرآن میگوید :
« روزی که آسمان را مانند "طومار نوشته ها" در هم میپیچیم و مانند " آفرینش نخست که آفریدیم " آنرا باز میگردانیم ، این وعده ایست که بر عهده ی ماست و ما بی تردید انجام دهنده ان خواهیم بود »انبیا104

دوستان طومار را در نظر بگیرید چگونه باز و بسته میشود در حالیکه نه زیاد شده و نه کم شده
وچه تشبیه زیبایی جهان به مانند صومار نوشته هاست.
جهان در ابتدا مثل طومار پیچیده شده بود و سرانجام هم چنین میشود این وعده ای است که خداوند داده است.
سیاهچاله
يکي از معجزات علمي که در قرآن آمده است، در مورد سياه چاله ها مي باشد.
خداوند با اشاره به مشخصات خاصي، در آيه زير به سياه چاله ها اشاره مي کنند.
اين مشخصات عبارتند از :
?) آن ها ستارگاني در حال حرکت هستند.
?) آن ها پنهان هستند.
?) آن ها ستارگاني جارو کننده هستند.
شرمنده شماره ی آیات و نام سوره ها رونمی دونم
سوره ي 86 (طارق): آيات 1 تا 3:
"سوگند به آسمان و كوبنده ي شب! و تو نمي داني كوبنده ي شب چيست. همان ستاره ي ثاقب است!"
در عربي "ثقب" به معناي چاله و "ثاقب" به معناي چيزي است كه چاله را ايجاد مي كند.

سرعت نور و نسبیت
سوره معارج آيه 4

تَعْرُجُ الْمَلَئكةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فى يَوْمٍ كانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْف سنَةٍ

ترجمه:
فرشتگان و روح (فرشته مخصوص ) به سوى او عروج مى كنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است
(در يك روز به او عروج مى كنند كردند كه اين معادل پنجاه هزار سال براي انسان است)


گفته شده وقتی فرشته های حرکت میکنند برای آنها یک روز زمان میبرد ولی برای انسانها پنجاه هزار سال طول میکشد!
یعنی قرآن 1400 سال پیش با یک پیامبر که از نظز آکادمیکی بیسواد بوده،گفته زمان نسبی است و بستگی به دید طرف دارد، فرشته یک روز احساس میکند وانسان پنجاه هزار سال!
واقعاً همچین جمله ای در نگاه علم گذشته قابل درک نبود و به شرط ایمان فوقش یک ماورا طبیعه در نظر گرفته میشد.



البته در جاهای مکرر قران این نسبیت زمان را داریم، به کرات در قیامت و برزخ و صبر خدا بر اعمال بندگان و...
انفجار نخستین
جهان پس از انفجار بزرگ بوجود آمده و از آن زمان تا کنون همچنان در حال انبساط است.حقيقتاً نيز دستگاه آفرينش و نظامي كه فعاليتهاي گوناگون جهان را به سوي هدفهاي آفرينش و آرمانهاي هستي پيش مي راند بسيار شگفت آور و حيرت بخش است خداوند متعال می فرمايد:{ أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ} [الأنبياء : 30] آيا کافران نمی بينند که آسمانها وزمين بهم متصل بوده وسپس آنهارا از هم جدا ساخته ايم وهر چيز زنده ای را از آب آفريده ايم. آيا ايمان نمی آورند؟.
بيگ بنگ و انبساط دنيا:
سوره ي 55 (الرحمن): آيه ي 37:
"آسمان ها روزي دوباره شكاف برمي دارند و مانند گل سرخي باز مي شوند!"
سوره ي 51 (الذاريات): آيه ي 47:
"و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا كرديم و همواره آن را وسعت مي بخشيم!"

نسبت عمر دنيا به عمر زمين:
سوره ي 50 (ق): آيه ي 38:
"ما آسمان ها و زمين و آنچه در ميان آنهاست در شش روز آفريديم و هيچ گونه رنج و سختي اي به ما نرسيد"
سوره ي 41 (فصلت): آيه ي 9:
"بگو: آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد و براي او همانندهايي قرار مي دهيد؟ او پروردگار جهانيان است!"
امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمين را 4.5 ميليارد سال پيش بيني مي كنند.
اين در حالي است كه عمر دنيا 13.5 ميليارد سال برآورد شده است.
در قرآن آمده كه زمين در دو روز و دنيا در شش روز خلق شد. (عمر دنيا 3 برابر عمر زمين است).
اگر اين موضوع را با شواهد عيني امروز مقايسه كنيم هيچ كمبودي ديده نمي شود!
عمر دنيا (13.5 ميليارد سال) را بر عمر زمين (4.5 ميليارد سال) تقسيم كنيد.
جواب 3 بدست مي آيد.
smile029
اینو دیگه اصلا حوصله ندارم.اینهمه تایپ کنیم آخرش برگردن سرجاشون بگن این معجزه است. گمان کنم تعدادی از آنها در تایپیک های دیگر مورد نقد قرار گرفته.
حالا اشکال نداره. از بین این موارد یکی رو که خیلی مطمئنی انتخاب کن تا برات نقدش کنم.

نمایه کاربر
منجم جوان

محل اقامت: جایی در این کره ی خاکی... دور از وطن...

عضویت : دوشنبه ۱۳۸۶/۸/۲۱ - ۲۲:۳۷


پست: 431

سپاس: 5

Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط منجم جوان »

نقد؟ شما نقد هم بلدین ؟ چه جالب ! فکر میکردم کسایی که نقد میکنن ادب دارن ولی فکر نمیکنم این موضوع درباره ی شما صادق باشه ؟ smile036

user8604

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۵/۱۲/۹ - ۱۷:۳۱


پست: 3288

سپاس: 877

Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط user8604 »

منجم جوان نوشته شده:نقد؟ شما نقد هم بلدین ؟ چه جالب ! فکر میکردم کسایی که نقد میکنن ادب دارن ولی فکر نمیکنم این موضوع درباره ی شما صادق باشه ؟ smile036
من از کاربران دیگر به خاطر بی ادبی این جوان!پوزش میخواهم.پوزش میخواهم که ایشان این طوری وارد بحث شدند!
این هم نقد پست تو

kakero

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۱۰ - ۱۵:۵۳


پست: 26



Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط kakero »

edwardfurlong نوشته شده:
kakero نوشته شده: smile029
اینو دیگه اصلا حوصله ندارم.اینهمه تایپ کنیم آخرش برگردن سرجاشون بگن این معجزه است. گمان کنم تعدادی از آنها در تایپیک های دیگر مورد نقد قرار گرفته.
حالا اشکال نداره. از بین این موارد یکی رو که خیلی مطمئنی انتخاب کن تا برات نقدش کنم.
من فکر نمی کنم این مطلب رو برای شما قرار داده باشم که اون رو نقد کنید یا در موردش نظر بدهید من این مطلب رو برای ادم های باشعور وبا فرهنگ قرار دادم که فکر نمی کنم شامل حال شما بشود .خواهش می کنم توی مسائلی که به شما ربطی ندارد دخالت نکنید البته نظرات شما این قدر کم ارزش و بی معنیه که اصلا برای من در نظر گرفته نمی شود از این به بعد هم مثل قاشوق نشسته خودتون رو وسط هر موضوعی که به شما ربطی ندارد نیندازید
smile055 smile045 smile032

user8604

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۵/۱۲/۹ - ۱۷:۳۱


پست: 3288

سپاس: 877

Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط user8604 »

kakero نوشته شده:
edwardfurlong نوشته شده:
kakero نوشته شده: smile029
اینو دیگه اصلا حوصله ندارم.اینهمه تایپ کنیم آخرش برگردن سرجاشون بگن این معجزه است. گمان کنم تعدادی از آنها در تایپیک های دیگر مورد نقد قرار گرفته.
حالا اشکال نداره. از بین این موارد یکی رو که خیلی مطمئنی انتخاب کن تا برات نقدش کنم.
من فکر نمی کنم این مطلب رو برای شما قرار داده باشم که اون رو نقد کنید یا در موردش نظر بدهید من این مطلب رو برای ادم های باشعور وبا فرهنگ قرار دادم که فکر نمی کنم شامل حال شما بشود .خواهش می کنم توی مسائلی که به شما ربطی ندارد دخالت نکنید البته نظرات شما این قدر کم ارزش و بی معنیه که اصلا برای من در نظر گرفته نمی شود از این به بعد هم مثل قاشوق نشسته خودتون رو وسط هر موضوعی که به شما ربطی ندارد نیندازید
smile055 smile045 smile032
برای احتیاط نقل قول میکنیم که اگر پستت پاک شد دیگر کاربران هوپا به شعور و فرهنگ شما پی ببرند!
و البته پاسخ دیگری هم برای پست من نداشتید. smile055

نمایه کاربر
منجم جوان

محل اقامت: جایی در این کره ی خاکی... دور از وطن...

عضویت : دوشنبه ۱۳۸۶/۸/۲۱ - ۲۲:۳۷


پست: 431

سپاس: 5

Re: نظریه همه چیز و قرآن

پست توسط منجم جوان »

edwardfurlong نوشته شده:
kakero نوشته شده:
edwardfurlong نوشته شده:
kakero نوشته شده: smile029
اینو دیگه اصلا حوصله ندارم.اینهمه تایپ کنیم آخرش برگردن سرجاشون بگن این معجزه است. گمان کنم تعدادی از آنها در تایپیک های دیگر مورد نقد قرار گرفته.
حالا اشکال نداره. از بین این موارد یکی رو که خیلی مطمئنی انتخاب کن تا برات نقدش کنم.
من فکر نمی کنم این مطلب رو برای شما قرار داده باشم که اون رو نقد کنید یا در موردش نظر بدهید من این مطلب رو برای ادم های باشعور وبا فرهنگ قرار دادم که فکر نمی کنم شامل حال شما بشود .خواهش می کنم توی مسائلی که به شما ربطی ندارد دخالت نکنید البته نظرات شما این قدر کم ارزش و بی معنیه که اصلا برای من در نظر گرفته نمی شود از این به بعد هم مثل قاشوق نشسته خودتون رو وسط هر موضوعی که به شما ربطی ندارد نیندازید
smile055 smile045 smile032
برای احتیاط نقل قول میکنیم که اگر پستت پاک شد دیگر کاربران هوپا به شعور و فرهنگ شما پی ببرند!
و البته پاسخ دیگری هم برای پست من نداشتید. smile055
خوشبختانه در بالا به کمالات به نظیر بی حدو غایت شما پی بردیم ! smile036

ارسال پست