سلام دوستان
گسترش انبساطی جهان نه بادکنی و بالونی است بلکه گسترش جهان دقیقا از همان هسته کوچک اولیه است که از درون می خورد و فربه می شود.
طبق نظر دکتر مرتضی رضوی( در کتاب تبیین جهان و انسان که در کتابخانه سایت بینش نو قابل دسترس می باشد)
http://www.binesheno.com/Files/books.ph ... &subid=299
هيچ چيزى وجود نداشت تا از خداوند چيزى را بخواهد، خدا اولين پديده را بدون خواسته
كسى يا چيزى، «ايجاد» كرد. سپس آن را در كم و كيف به گسترش و تكامل مامور كرد كه
اينك جهان هستى و موجودات آن در اين وضعيت كنونى هستند.
«جهان در حال گسترش است.» و اين يك قانون مسلم است. و قانون گسترش جهان ميگويد كه جهان محدود است. زيرا چيزي كه نامحدود و بيانتهاست گسترش نمييابد. يعني گسترش يك شيء بيانتها معني ندارد.
آيا بدون افزايش مواد و انرژيهاي درون جهان، چنين گسترش و افزايش حجمي با اين سرعت امكان دارد؟ ما سخني نداريم و پاسخ اين سئوال به عهدة علوم فضايي و كيهاني است. ليكن مسلم و طبيعي است كه اگر مواد و انرژيهاي جهان در قبال اين افزايش حجم، ثابت باقي بماند، جهان در عرض مدت كمي پوك و تو خالي ميگردد.
قانون گسترش جهان صرفاً يك گسترش بيمحتوا نيست. پوكي و پوچي نيز با حكمت سازگار نيست. البته به همان ميزاني كه به حجم و محتواي جهان افزوده ميشود، سير هماهنگ به سوي تكامل كيفي نيز وجود دارد. مادة اولية و همچنين مواد و انرژي كه ايجاد ميشوند، بلافاصله راه كمال را در پيش گرفته و به راه ميافتند. اساساً برنامة خلقت، كه همان برنامة تكامل است پس از لحظة ايجاد به راه ميافتد.
يك محقّق تا مسئلة «ايجاد» را درك نكند، هرگز توان ارائة مطلب كامل در كليات پيدايش و سرنوشت جهان و همچنين چگونگي سازمان جهان، را نخواهد داشت. و هر چه اينگونه معلومات توسعه بيابد از پراكندگي (و نيز در مواردي از تناقض) و نابساماني اساسي بر كنار نخواهد بود. و اينجاست كه مشاهده ميكنيم يكي از نابسامانترين علوم روز علوم كيهاني است. علاوه بر لطمههايي كه اين علوم از عدم درك صحيح «مرحلة اوّليه ايجاد» ميخورند، يكي از بديهيترين قوانين آن، يعني «قانون گسترش جهان» نيز در اثر عدم توجه به «تداوم ايجاد» و جوشش ايجادي انرژي و مواد از مركز جهان، يك سخن ناقص و به صورت قانون تبيين نشده، باقي مانده است.
و اينك نه ميتوانند گسترش حجم جهان را بدون افزايش هماهنگ مواد و انرژيهاي جهاني بپذيرند، و نه ميتوانند اين گسترش را (به اصطلاح) گسترش بادكنكي و صرفاً بر اساس «انبساط ماده» بپذيرند.
آنان از چيزي به نام انبساط مادّه سخن ميگويند ليكن به وضوح ميبينند كه اين انبساط در اين موضوع نه كافي است و نه پاسخگوي دهها سؤال اساسي. و گرچه حتّي بر فرض قبول توجيه گسترش جهان به وسيلة انبساط، هيچ چارهاي از پرداختن به تبيين ايجاد در مرحلة پيدايش آغازين جهان نيست، آنان مسئله را در اين موضوع بس مهمّ با «مسامحه» برگزار ميكنند.