عدم قطعت و ماديون و الهيون
عدم قطعت و ماديون و الهيون
سلام
اينم يه تايپيك در نظرم كرزي بر سر ماديون و سكولار ها
گلي به دست الهيون و خدا پرستان
هر كي هر چي نظرش هست مي تونه بگه!
اينم يه تايپيك در نظرم كرزي بر سر ماديون و سكولار ها
گلي به دست الهيون و خدا پرستان
هر كي هر چي نظرش هست مي تونه بگه!
قيمت يك كاسه مي داني كه چيست .... / ... قيمت خود نداني ابلهي ايست!
خب در واقع هيچ كدوم.
وقتي گزينه ي اول رو مي بينم هيچ حس خاصي بهم دست نمي ده اما با گزينه ي دوم به قول يكي از دوستان ياد الكترون بسيجي مي افتم.
عدم قطعيت يه اصل كه فعلا به درد بخوره.
اما اگر ما بياييم و اون رو به دين داري ربط بديم يه زماني اگه به درد نخورد پس دين داري هم...
اگه ممكن لطف كنيد توضيح بديد كه چرا اين گزينه ها انتخاب شدن و كلا نظرتون رو راجع به ارتباط اين اصل با چبزايي كه گفتين بيان بفرماييد.
وقتي گزينه ي اول رو مي بينم هيچ حس خاصي بهم دست نمي ده اما با گزينه ي دوم به قول يكي از دوستان ياد الكترون بسيجي مي افتم.
عدم قطعيت يه اصل كه فعلا به درد بخوره.
اما اگر ما بياييم و اون رو به دين داري ربط بديم يه زماني اگه به درد نخورد پس دين داري هم...
اگه ممكن لطف كنيد توضيح بديد كه چرا اين گزينه ها انتخاب شدن و كلا نظرتون رو راجع به ارتباط اين اصل با چبزايي كه گفتين بيان بفرماييد.
سلام
اگر عدم قطعيت نبود مطمئن باشيد دين چندان معنايي نداشت...
حول نشيد گوش كنيد:
« عدم قطعيت در فيزيك متعلق به قرن 19 و 20 است درست ! اما اين مفهوم همان قاموس دين داري و خدا پرستي است! كه از زماني كه حرف از خدا بوده و در عالم مطرح بوده! پس چندان هم تازه نيست!»
(چرا در دين همه چيز را از خدا مي خواهيد و او را فرمانرواي عالم وجود مي دانيد؟ جز اين است كه بايد بر اين عقيده باشيد كه اشياء و موجودات هر چه دارند از اوست؟...)
اصالت ماده و قوانين آن را مطلق و جداي از زمان كه با تجربه بدستشان آورده ايم ، چندان از اعتبار برخوردار نيستند... حتي مي توان گفت اصلا اعتباري از خود ندارند و تماما اين اعتبار عاريتي است ...
يعني از چيز ديگري پذيرفته اند!
انسان مي تواند در مواجهه با عدم قطعيت دو راه را انتخاب كند:
1 - اين كه ..........
پوچي مطلق
2 - هستي مطلق
مطلقيت هم بر خواست خدا نگريسته مي شود.
پوچي: براي اين پوچ كه پايه بر تصادف است و تصادف ذاتا" غير ممكن!
هستي و مطلقيت چون هيچ چيز تصادفي نيست و تابع خواست معرف واقعيات، كه همان خداست!
فعلا اگر چيزي برايتان مبهم است يا اختلافي بين گفته ام مشاهده مي كنيد و يا مخالفيد ، نظرتان را بفرماييد!
يا حق
اگر عدم قطعيت نبود مطمئن باشيد دين چندان معنايي نداشت...
حول نشيد گوش كنيد:
« عدم قطعيت در فيزيك متعلق به قرن 19 و 20 است درست ! اما اين مفهوم همان قاموس دين داري و خدا پرستي است! كه از زماني كه حرف از خدا بوده و در عالم مطرح بوده! پس چندان هم تازه نيست!»
(چرا در دين همه چيز را از خدا مي خواهيد و او را فرمانرواي عالم وجود مي دانيد؟ جز اين است كه بايد بر اين عقيده باشيد كه اشياء و موجودات هر چه دارند از اوست؟...)
اصالت ماده و قوانين آن را مطلق و جداي از زمان كه با تجربه بدستشان آورده ايم ، چندان از اعتبار برخوردار نيستند... حتي مي توان گفت اصلا اعتباري از خود ندارند و تماما اين اعتبار عاريتي است ...
يعني از چيز ديگري پذيرفته اند!
انسان مي تواند در مواجهه با عدم قطعيت دو راه را انتخاب كند:
1 - اين كه ..........
پوچي مطلق
2 - هستي مطلق
مطلقيت هم بر خواست خدا نگريسته مي شود.
پوچي: براي اين پوچ كه پايه بر تصادف است و تصادف ذاتا" غير ممكن!
هستي و مطلقيت چون هيچ چيز تصادفي نيست و تابع خواست معرف واقعيات، كه همان خداست!
فعلا اگر چيزي برايتان مبهم است يا اختلافي بين گفته ام مشاهده مي كنيد و يا مخالفيد ، نظرتان را بفرماييد!
يا حق
قيمت يك كاسه مي داني كه چيست .... / ... قيمت خود نداني ابلهي ايست!
خب يعني شما مي گين چونكه نميشه همه چيز رو پيشبيني كرد در نتيجه اين خداست كه بر همه چيز قادر است و اين نشانگر ان است كه بالاخره يكي اين جهان را كاملا مي فهمد و آن چون ما نيستيم پس بايد خدا باشد.
درست مي گم؟
كه از زماني كه حرف از خدا بوده و در عالم مطرح بوده!
در رابطه با اين جمله هم لطف كنيد توضيح بيشتري بديد.
البته اصل عدم قطعيت هم عدم قطعيت دارد كه...
حالا شما بگيد كه برداشت بالا درست است يا نه تا من بگويم...
درست مي گم؟
كه از زماني كه حرف از خدا بوده و در عالم مطرح بوده!
در رابطه با اين جمله هم لطف كنيد توضيح بيشتري بديد.
البته اصل عدم قطعيت هم عدم قطعيت دارد كه...
حالا شما بگيد كه برداشت بالا درست است يا نه تا من بگويم...
فقط تو اجازه نمي دي بلكه حقيقت همينهسعيد ميراحمدي نوشته شده:من فقط اجازه ميدم يكي از اين دو راه رو انتخاب كنين ...
يا اين
يا اون
يا پوچ و انكار
يا هستي و اقبال
(چه خوبه اين زبان عربي ... روش زبان نيومده ... خيلي جا براي مفهوم داره... يه ظرف بسيار جادار براي ريختن مفاهيم در اون... بحث زبان رو شروع نكنيد هااااا بيخيال زبان. البته فعلا)
با حق بودن چه خوش .... بي حق من تباهم
يا حق
***يا علي***
((* به علي شناختم من به خدا قسم خدا را *))
شهريار
((* به علي شناختم من به خدا قسم خدا را *))
شهريار
با حق بودن چه خوش .... بي حق من تباهم
نسبيه.
يه بار ديگه اين سوال رو مي نويسم اگه جواب بدين به اين سوال قضيه حله:
خب يعني شما مي گين چونكه نميشه همه چيز رو پيشبيني كرد در نتيجه اين خداست كه بر همه چيز قادر است و اين نشانگر ان است كه بالاخره يكي اين جهان را كاملا مي فهمد و آن چون ما نيستيم پس بايد خدا باشد.
درست مي گم؟
نسبيه.
يه بار ديگه اين سوال رو مي نويسم اگه جواب بدين به اين سوال قضيه حله:
خب يعني شما مي گين چونكه نميشه همه چيز رو پيشبيني كرد در نتيجه اين خداست كه بر همه چيز قادر است و اين نشانگر ان است كه بالاخره يكي اين جهان را كاملا مي فهمد و آن چون ما نيستيم پس بايد خدا باشد.
درست مي گم؟
-
مهمان
-
يك دانه سيب
-
يسي
Re: عدم قطعت و ماديون و الهيون
rahi نوشته شده:سلام
اينم يه تايپيك در نظرم كرزي بر سر ماديون و سكولار ها
گلي به دست الهيون و خدا پرستان
هر كي هر چي نظرش هست مي تونه بگه!
-
مهمان1(در جستج